بریدههایی از کتاب نیلوفر و مرداب
۳٫۷
(۱۷۳)
هنگامی که یاد بگیریم چگونه رنجهایمان را بپذیریم، در آغوش بکشیم، و درک کنیم، بسیار کمتر رنج میکشیم. علاوه بر این، قادر خواهیم بود پیشتر برویم و
رنجهایمان را برای خودمان و دیگران به درک، لذت، و شفقت تبدیل کنیم.
گل باغچه**""
ممکن است فکر کنیم برای شاد بودن «اشتباه عمل کردهایم». یا بهعبارتی، «در شادکامی شکست خوردهایم». اما این نحوهٔ تفکر درست نیست. توانایی بهرهمندی از شادی مستلزم این نیست که رنجهایمان را به صفربرسانیم. درواقع، مهارت شاد بودن مهارت درست رنجکشیدن نیز هست.
هنگامی که یاد بگیریم چگونه رنجهایمان را بپذیریم، در آغوش بکشیم، و درک کنیم، بسیار کمتر رنج میکشیم. علاوه بر این، قادر خواهیم بود پیشتر برویم و
رنجهایمان را برای خودمان و دیگران به درک، لذت، و شفقت تبدیل کنیم.
پرنیان
در زمانهٔ ما، یعنی زمانهای که در آن فرهنگ رو به زوال است و عناصر هویتبخشِ جمعی در حال فروپاشیاند، نخستین واکنشِ دفاعی یک فرد، پناهبردن به درون خویش است.
پرنیان
بنابراین ممکن است فکر کنیم برای شاد بودن «اشتباه عمل کردهایم». یا بهعبارتی، «در شادکامی شکست خوردهایم». اما این نحوهٔ تفکر درست نیست. توانایی بهرهمندی از شادی مستلزم این نیست که رنجهایمان را به صفربرسانیم. درواقع، مهارت شاد بودن مهارت درست رنجکشیدن نیز هست.
هنگامی که یاد بگیریم چگونه رنجهایمان را بپذیریم، در آغوش بکشیم، و درک کنیم، بسیار کمتر رنج میکشیم. علاوه بر این، قادر خواهیم بود پیشتر برویم و
رنجهایمان را برای خودمان و دیگران به درک، لذت، و شفقت تبدیل کنیم.
یکی از دشوارترین کارها برای ما پذیرفتن این واقعیت است: هیچ قلمرویی نیست که در آن تنها شادی باشد و بس، بیهیچ رنجی. البته پذیرفتن این واقعیت به این معنا نیست که ما باید ناامید شویم. میتوان رنجها را دگرگون ساخت. بهمحضِ اینکه دهانمان را باز میکنیم تا از «رنج» سخن بگوییم، میدانیم که نقطهٔ مقابل رنج نیز همانجاست. هرجا که رنج باشد شادی هم حضور دارد.
hAsTybaNoo
پس تمرینهای ذهنآگاهی بهمعنای جنگیدن و یا سرکوب احساسات ناخوشایند نیست، بلکه برعکس بهمعنای در آغوش کشیدن آنها با مهربانی و عطوفت است. هنگامی که مادرْ کودک گریانش را با محبتی بیحدوحصر در آغوش میگیرد، نیروی آن عطوفت به بدن کودک نفوذ میکند. حتی اگر در ابتدا نداند که چرا کودکش رنج میکشد و مشکل اساسی کجاست، تنها با پناهدادن کودک در میان بازوانش موجب تسکین رنجهای او میشود. اگر با تنفس آگاهانه رنجهایمان را خوب شناسایی کنیم و با محبت در آغوششان بگیریم میتوانیم آنها را تسکین دهیم.
saba284
اولین کارکرد ذهنآگاهی این است که با آن رنجها را شناسایی میکنیم و سپس مراقبت از آنها را بهعهده میگیریم. پس اولین کار، شناسایی رنجها است و دومین کار توجهکردن به آنها و پذیرفتن آنها. توجه مادر به کودکی گریان بهطور طبیعی اینچنین است که او را در میان بازوان خود میگیرد، بیآنکه گریهٔ کودکش را سرکوب و قضاوت کند و یا آن را نادیده بگیرد. ذهنآگاهی مانند یک مادر رنجها را، که همچون کودکانی گریان در درون ما هستند، شناسایی میکند و میپذیرد، بیآنکه آنها را قضاوت کند.
saba284
هرگزنخواهم خواست که در جهانی عاری از رنج باشم، زیرا در چنین جهانی هیچ درک و شفقتی هم وجود نخواهد داشت.
marziye
درک و شفقت، درد و رنجهای خودمان را نیز التیام میبخشد و شادی ما را بیشتر میکند. انسانهای بدون درک و شفقت موجودات شادی نیستند. شما بدون درک و شفقت، کاملاً تنها و غریب خواهید بود و نمیتوانید با هیچ انسانی ارتباط برقرار کنید.
marziye
وقتی بتوانید لبخندی بر لب کسی بنشانید، شادی او بذرهای شادی شما را نیزپرورش میدهد.
علی
اتفاقات ناخوشایند و ناخواسته نظیر «طرد شدن ازسوی دیگران»، «از دست دادن چیزی ارزشمند»، «رد شدن در امتحانهای مهم»، و «مصدوم شدن در تصادفات» که گاهی در زندگی رخ میدهند، مانند آن اولین تیر هستند که سبب مقداری درد میشوند. اما دومین تیر را خودمان شلیک میکنیم که همان واکنشها، داستانپردازیها، و اضطرابهای ما نسبت به اتفاقات ناخوشایند و ناخواستهای است که برای ما رخ دادهاند.
علی
بسیاری از ما اعتقاد داریم که تحقق شادکامی در «اینجا» و «اکنون» امکانپذیر نیست. گمان میکنیم لازم است که «اکنون» بسیار تلاش کنیم تا بتوانیم در «آینده» طعم خوشبختی را بچشیم. بنابراین شادی را به بعد موکول میکنیم و میکوشیم آن شرایط شادکامی را که اکنون نداریم در آینده به دست بیاوریم.
علی
اولین تمرین برای دگرگونسازی و تسکین رنجها این است که از رنجهایمان فرار نکنیم و با آنها روبهرو شویم.
علی
اگر رنجهایمان دوام میآورند و زنده میمانند به این دلیل است که خوراک آنها را تأمین میکنیم. ما با رنج، پشیمانی، و غمهایمان همان کاری را میکنیم که حیوانات نشخوارکننده با غذاهایشان میکنند! جویدن، بلعیدن، بالاآوردن و سپس دوباره خوردن آنها!
علی
«ذهنآگاهی» همان استعداد زیستن در لحظهٔ حال است. با آن میفهمیم که «اکنون» و «اینجا» واقعاً چه چیزی در حال رخدادن است.
علی
حیوانات بهطور غریزی میدانند که بهترین روش درمان، متوقف کردن کارها و استراحت است. آنها به دکتر، داروخانه، و داروساز نیاز ندارند.
علی
توانایی بهرهمندی از شادی مستلزم این نیست که رنجهایمان را به صفربرسانیم. درواقع، مهارت شاد بودن مهارت درست رنجکشیدن نیز هست.
علی
هنگامی که یاد بگیریم چگونه رنجهایمان را بپذیریم، در آغوش بکشیم، و درک کنیم، بسیار کمتر رنج میکشیم.
علی
بخشی از یکی از ترانههای موردعلاقهٔ فرانسویان چنین است: «برای شاد بودن منتظر چه هستید؟» میتوانید در همین لحظه و همین جایی که هستید شاد باشید.
علی
بسیاری از ما با یک عجلهٔ بیپایان زندگی میکنیم و نمیتوانیم از گامهای خود لذت ببریم. هر زمان که بتوانیم لحظهای درنگ کنیم و توجه کامل و تمرکزمان را به نفسکشیدن و گامبرداشتن خود معطوف کنیم، میتوانیم آرامش و لذت را احساس کنیم و با شگفتیهای زندگی بهدرستی ارتباط داشته باشیم.
شاداب
بودا میگفت اگر بتوانیم رنجهایمان را شناسایی کنیم و در آغوش بگیریم و عمیقاً به ریشههای آن بنگریم، آنگاه میتوانیم عاداتی را که مایهٔ رنجها هستند، ترک کنیم و، در همان زمان، راهی بهسوی شادی بیابیم.
شاداب
حجم
۳۳۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۳۹ صفحه
حجم
۳۳۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۳۹ صفحه
قیمت:
۷۰,۰۰۰
۴۹,۰۰۰۳۰%
تومان