بریدههایی از کتاب عکاسی بالونسواری عشق و اندوه
۳٫۸
(۵۲)
دو تا آدم را که تا به حال کنار هم قرار نگرفتهاند، کنار هم میگذارید. بعضی وقتها مثل اولینباری میشود که تلاش شد تا بالونی هیدروژنی را به بالون هوایگرم ببندند: ترجیح میدهید اول بسوزید و بعد زمین بیفتید یا اینکه اول عشق زمینتان بزند و بعداً شما را بسوزاند؟ گاهی شدنیست و یک چیز تازه درست میشود و دنیا عوض میشود. بعدش، یکوقتی، دیر یا زود، به خاطر فلان یا بهمان علت، یکی از آن دو نفر کم میشود. و چیزی که کسر شده بیشتر است از مجموع همهٔ آنچه بوده است. از نظر ریاضی البته احتمالاً ممکن نیست؛ اما از نظر احساسی چرا.
Ghasedaksheno podcast
«من نمیگویم جنگ بهتر از صلح است. نه، منظورم این نیست. ولی خطر کردن بهتر است تا امنیت.»
Ghasedaksheno podcast
سارا دوباره لبخند زد؛ و نه لبخند یک بازیگر ـآنجا بود که فِرِد ناگهان به ذهنش رسید که هر بازیگر، به عنوان بخشی از تواناییهای شغلیاش، باید بتواند جوری لبخند بزند که انگار نابازیگر است.
Ghasedaksheno podcast
ما روی زمینِ صاف زندگی میکنیم، روی سطح، اگرچه همچنان بلندپروازیم. ما قعرنشینان گاهی به بلندای خدایان میرسیم. بعضی با بالِ هنر پر میکشند، بعضی با مذهب عروج میکنند؛ ولی بیشتریها را عشق پرواز میدهد.
Ghasedaksheno podcast
نوشتن از خود یکجور دستِ پیش گرفتن در برابر مرگ است و هراسِ فراموشی و فنا؛ مومیاییکردنِ نفس است، تمّنای پیشانداختنِ محاکمه است؛ شلاق تطهیر است بر خود و بر میدانِ دید یا خواستِ فراهمآمدنِ پیشاپیشِ طومار اعمالیست برای روز مبادا
Ghasedaksheno podcast
فصل اول: گناه ارتفاع
دو چیز را که تا حالا کنار هم قرار نگرفتهاند کنار هم میگذارید. و جهان تغییر میکند. احتمالاً کسی آن لحظه توجهی نمیکند، اما مهم نیست. به هر حال، جهان عوض شده دیگر.
کُلنِل
Ghasedaksheno podcast
پهنهٔ سفید و گشودهٔ کاغذ میدانی میشود وسیع تا قواعد و حجاب و حائلهای ازپیشی یا قراردادیِ روح محو شوند، و جان بگیرد این خواستِ مدرنِ «نقشزدن خویشتن» یا «تقریر صریح نفس»
متناقض الحال
«رنجِ هر چیزی دقیقاً همسنگِ ارزشِ آن است؛ این است که به گمانم انسان یکجورهایی به رنج رغبت دارد. اگر مهم نمیبود، اهمیتی هم نمیداشت.»
AmirHossein
کسی مُرده است شاید به این معنا باشد که دیگر او زنده نیست، اما به این معنا نیست که او وجود ندارد.
AmirHossein
یک اندوه هیچ کمکی به درک سایرِ اندوهان نمیکند.
AmirHossein
«یک مرگ ممکن است خیلی واضح و مشخص باشد اما هیچ کمکی به درک باقیِ مرگها نمیکند.»
AmirHossein
در عنفوان زندگی، جهان به شکل سردستی به دو دسته تقسیم میشود: آنهایی که لذت تن دیگری را چشیدهاند، و آنها که هنوز نه. بعدش تقسیم میشود به آنها که عشق را شناختهاند و آنها که هنوز نه. و باز بعدش ـاقلکم اگر خوششانس باشیم (یا از جهاتی هم بدشانس) ــــ جهان به دو دسته تقسیم میشود: آنها که بارِ اندوهی را به دوش میکشند و آنها که هنوز نه.
AmirHossein
بهزودی فهمیدم که اندوه چطور اطرافیانِ اندوهزدگان را غربال میکند و از نو فراهم میآورد، چطور دوستان محک میخورند، چطور بعضیها قبول میشوند و بعضی رد. دوستیهای قدیمی ممکن است با غصههای مشترک قوام یابد؛ یا ناگهان خفیف به نظر برسد. جوانها بهتر از میانسالها عمل میکنند و زنان بهتر از مردان. جای تعجب ندارد اما گاهی تعجببرانگیز میشود. هرچه باشد احتمالاً انتظار دارید هر که در سنوسال و جنسیت و وضع تأهل به شما نزدیکتر است شما را بهتر بفهمد. زهی خیال باطل!
Yalda
حجم
۲۸۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۳۸ صفحه
حجم
۲۸۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۳۸ صفحه
قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان