آپولو ۸ برای سفر به سوی ماه پرتاب شد. در شب کریسمس آنها از سمت پنهانِ ماه بیرون آمدند و وارد مدار ماه شدند. فضانوردان آپولو اولین انسانهایی بودند که این پدیده را در بدو ظهور میدیدند و باید برایش اسمی دستوپا میکردند: «طلوع زمین».
k.t
هوانوردی اما گناهِ ارتفاع را تطهیر کرد
k.t
راستی کیست که این همه بر در میکوبد پشت ثانیهها و ما در را باز نمیکنیم؟
k.t
و تا آدم را که تا حالا کنار هم قرار نگرفتهاند، کنار هم میگذارید و دنیا تغییر میکند بعضی وقتها؛ بعضی وقتها هم هیچ. ممکن است آتش بگیرند و بسوزند و زمین بیفتند، یا اینکه عشق زمینشان بزند و در آتشِ عشقِ هم بسوزند. اما بعضی وقتها این وسط یک چیزِ تازه درست میشود و بعد دیگر دنیا عوض شده است.
k.t
یکشنبه است، دلم نمیخواست بیدار شوم. دلم میخواست در خواب میمُردم. گناه کیست این توفان و گردبادی که به جان ما افتاده و جز ویرانی و پریشانی چیزی باقی نمیگُذارد...
متناقض الحال
هر داستان عاشقانه، بالقوه، داستانِ اندوه نیز هست؛ اگر نه در اوایل، اما در ادامهاش؛ برای این یکیشان نه، برای دیگری؛ بعضیوقتها هم برای هر دویشان.
k.t
اندوهزدگان افسرده نیستند، آنها فقط، بهدرستی، بهتناسب، از نظر ریاضی («رنجِ هر چیزی دقیقاً همسنگِ ارزشِ آن است») غمگین هستند.
MahSa
رنجِ هر چیزی دقیقاً همسنگِ ارزشِ آن است؛ این است که به گمانم انسان یکجورهایی به رنج رغبت دارد. اگر مهم نمیبود، اهمیتی هم نمیداشت.
MahSa
کسی مُرده است شاید به این معنا باشد که دیگر او زنده نیست، اما به این معنا نیست که او وجود ندارد.
AmirHossein
جملهٔ نیچه را بازگو میکند که هرچه ما را نمیکُشد قویترمان میکند. بعد از این اتفاق، حالا مدتهاست که به نظرم این جملهٔ نغز کمی غلطانداز است. خیلی چیزها هست که ما را نمیکُشد، اما برای ابد ضعیفمان میکند.
zahra rahimzadeh