بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب عکاسی بالون‌سواری عشق و اندوه | صفحه ۶ | طاقچه
کتاب عکاسی بالون‌سواری عشق و اندوه اثر جولین بارنز

بریده‌هایی از کتاب عکاسی بالون‌سواری عشق و اندوه

نویسنده:جولین بارنز
انتشارات:نشر گمان
امتیاز:
۳.۸از ۴۹ رأی
۳٫۸
(۴۹)
به‌زودی فهمیدم که اندوه چطور اطرافیانِ اندوه‌زدگان را غربال می‌کند و از نو فراهم می‌آورد، چطور دوستان محک می‌خورند، چطور بعضی‌ها قبول می‌شوند و بعضی رد. دوستی‌های قدیمی ممکن است با غصه‌های مشترک قوام یابد؛ یا ناگهان خفیف به نظر برسد. جوان‌ها بهتر از میان‌سال‌ها عمل می‌کنند و زنان بهتر از مردان. جای تعجب ندارد اما گاهی تعجب‌برانگیز می‌شود. هرچه باشد احتمالاً انتظار دارید هر که در سن‌وسال و جنسیت و وضع تأهل به شما نزدیک‌تر است شما را بهتر بفهمد. زهی خیال باطل!
پویا پانا
اندوه وضعیتی انسانی‌ست نه پزشکی؛ قرص‌هایی هست که کمک‌مان کنند فراموشش کنیم ـ‌او و همه‌چیز راــــ اما قرصی برای درمانش وجود ندارد. اندوه‌زدگان افسرده نیستند، آن‌ها فقط، به‌درستی، به‌تناسب، از نظر ریاضی («رنجِ هر چیزی دقیقاً همسنگِ ارزشِ آن است») غمگین هستند.
پویا پانا
هر کدام از ما به شیوهٔ خاص خود به اندوه می‌نشیند. خُب این‌که مثل روز روشن است، اما گاهِ اندوه هیچ‌چیز روشن نمی‌نماید.
پویا پانا
یک اندوه هیچ کمکی به درک سایرِ اندوهان نمی‌کند. اندوه نیز همچون مرگ، پیش‌پاافتاده و بی‌همتاست. پس چه قیاس مبتذلی. وقتی مدل ماشین‌تان را عوض می‌کنید یکهو می‌بینید چقدر ماشین‌هایی عین مدل شما توی خیابان هستند. قبلاً هیچ‌وقت این‌جور به چشم شما نمی‌آمدند. وقتی بیوه می‌شوید یکهو می‌بینید هرچه زن و مرد بیوه هست می‌آیند سراغ شما. قبل از این تقریباً نامرئی بودند و برای سایر راننده‌ها ـ‌برای بیوه‌نشده‌هاــــ همچنان نامرئی باقی می‌مانند.
پویا پانا
جهان به دو دسته تقسیم می‌شود: آن‌ها که بارِ اندوهی را به دوش می‌کشند و آن‌ها که هنوز نه. این تقسیمات، بی‌چون‌وچرا هستند؛
پویا پانا
اندوه تصویرِ نگاتیوِ عشق است؛ و اگر انبوهیدنِ عشق در سالیان ممکن است، چرا اندوه نتواند تلنبار شود؟
AmirHossein
این واقعیت که کسی مُرده است شاید به این معنا باشد که دیگر او زنده نیست، اما به این معنا نیست که او وجود ندارد.
Yalda
در آغاز، پرنده‌ها پرواز می‌کردند و خداوند بود که پرنده‌ها را آفریده بود. فرشتگان پرواز می‌کردند و خداوند بود که فرشتگان را آفریده بود. مردان و زنان پاهای دراز داشتند و پشت‌های بی‌بال، و خداوند لابد آن‌ها را از روی قصدی آن‌طور آفریده بود. کلنجار رفتن با پرواز دخالت در کار خدا بود. آخرش هم معلوم شد مبارزه‌ای‌ست طولانی پُر از قصه‌های عبرت‌آموز.
A oldman
من اُستادم برای مردن، من اُستادم که نفهمند چه چیز مرا خُرد کرده است؛
ققنوس خاکستری
‫آن عکس‌ها که از مدار ماه گرفته شد و در آن‌ها سیارهٔ ما کمابیش تقریباً مثل هر سیارهٔ دیگر بود (البته نه به چشمِ فضانورد): ساکت، چرخان، زیبا، مُرده، بی‌ربط. نکند خدا ما را این‌طور می‌دیده و برای همین هم هست که غایب شده؟!
منصوره صادقی

حجم

۲۸۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۳۸ صفحه

حجم

۲۸۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۳۸ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان