بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دیوان شهریار | صفحه ۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دیوان شهریار

بریده‌هایی از کتاب دیوان شهریار

انتشارات:طاقچه
امتیاز:
۴.۶از ۷۶۸ رأی
۴٫۶
(۷۶۸)
چه سال ها که خزیدم به کنج تنهایی
اِیْ اِچْ|
چه شد آن عهد قدیم و چه شد آن یار ندیم خون کند خاطر من خاطره عهد قدیم
آلوین (هاجیك) ツ
من خود به سر ندارم دیگر هوای سامان گردون کجا به فکر سامان من بیفتد
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
لئون
شرح خزان دل به زبان نگاهش است
اِیْ اِچْ|
جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را کنون با بار پیری آرزومندم که برگردم به دنبال جوانی کوره راه زندگانی را
گل نرگس
تو شهریار علی گو که در کشاکش حشر علی و آل به امداد میرسد ما را
"Shfar"
برو ای گدای مسکین در خانه علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
_SOMEONE_
چه غروریست در این سلطنت ای یوسف مصری که دگر پرسش حال پدر پیر نکردی
javad.a7
کافر نعمت نباشم بارها روی تو دیدم لیک هر بارت که بینم شوق دیگربار باقی
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
پاشو ای مست که دنیا همه دیوانه تست همه آفاق پر از نعره مستانه تست در دکان همه باده فروشان تخته است آن که باز است همیشه در میخانه تست
حیران
از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران رفتم از کوی تو لیکن عقب سرنگران ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی تو بمان و دگران وای به حال دگران
-حـنین‌-
چرا عاقل نیندیشد هم از آغاز پایان را
خانم امید
با عقل آب عشق به یک جو نمی رود
ᶜʳᶻ
هی بخواهیم و رسیدن نتوانیم که چه
mahdi_yar
از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران رفتم از کوی تو لیکن عقب سرنگران ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی تو بمان و دگران وای به حال دگران
❥ⓕⓣⓜⓗ❥
نئجه من سنی ایتیردیم ! دا سنین تایین تاپیلماز
باران
پروانه را شکایتی از جور شمع نیست عمریست در هوای تو میسوزم و خوشم
hayka~
ای دل به ساز عرش اگر گوش می کنی از ساکنان فرش فراموش می کنی
مبین
صفائی بود دیشب با خیالت خلوت ما را ولی من باز پنهانی ترا هم آرزو کردم ملول از نالهٔ بلبل مباش ای باغبان رفتم حلالم کن اگر وقتی گلی در غنچه بو کردم
ᶜʳᶻ

حجم

۲۷۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

حجم

۲۷۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان