بریدههایی از کتاب دیوان شهریار
۴٫۶
(۷۶۸)
امشب ای ماه به درد دل من تسکینی
آخر ای ماه تو همدرد من مسکینی
سیّد جواد
جز در صفای اشک دلم وا نمی شود
باران به دامن است هوای گرفته را
Colorful Dark ( starr )
که تشنگان همه در انتظار بارانند
اِیْ اِچْ|
ای غم بگو از دست تو آخر کجا باید شدن
در گوشه میخانه هم ما را تو پیدا میکنی
بیسیمچی
برو ای ترک که ترک تو ستمگر کردم
حیف از آن عمر که در پای تو من سرکردم
عهد و پیمان تو با ما و وفا با دگران
سادهدل من که قسم های تو باور کردم
به خدا کافر اگر بود به رحم آمده بود
زآن همه ناله که من پیش تو کافر کردم
محدثه
اشکریزان هوس دامن مادر کردم
رهگذر
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا
حیران
چه سال ها که خزیدم به کنج تنهایی
ᶜʳᶻ
ای غم بگو از دست تو آخر کجا باید شدن
در گوشه میخانه هم ما را تو پیدا میکنی
بیسیمچی
من اختیار نکردم پس از تو یار دگر
به غیر گریه که آن هم به اختیارم نیست
بیسیمچی
گاه به گاه پرسشی کن که زکات زندگی
پرسش حال دوستان گاه به گاه کردنست
ᶜʳᶻ
بیگانه کند در غم ما خنده ولی ما
با چشم خودی در غم بیگانه بگرییم
ka'mya'b
کجاست مرگ که ما را ز زندگی برهاند
ᶜʳᶻ
کس نیست در این گوشه فراموشتر از من
وز گوشه نشینان توخاموشتر از من
مردابِ نیلوفر
«همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنائی بنوازد آشنا را»
ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب
غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهریارا
🍃🌷🍃
تن نیستی که جان دهم و وارهانمت
اِیْ اِچْ|
در دیاری که در او نیست کسی یار کسی
کاش یارب که نیفتد به کسی کار کسی
هر کس آزار من زار پسندید ولی
نپسندید دل زار من آزار کسی
Atefeh Norouzi
به هر فرمان آتش عالمی در خاک و خون غلطید
خدا ویران گذارد کاخ این فرمانروایان را
خیر کثیر
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران وای به حال دگران
"Shfar"
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران وای به حال دگران
منتظر
حجم
۲۷۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
حجم
۲۷۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان