بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مدرسه‌ی جاسوسی؛ جلد پنجم | صفحه ۵ | طاقچه
کتاب مدرسه‌ی جاسوسی؛ جلد پنجم اثر استوارت گیبز

بریده‌هایی از کتاب مدرسه‌ی جاسوسی؛ جلد پنجم

۴٫۹
(۶۲)
«همه چی. زندگی‌هامون پیچیده‌ست، بن.»
about_narges
اریکا گفت: «آره. تازه، مدت حضورمون تو هر کدوم از خیابون‌ها رو محاسبه کردم تا بفهمم چه مسافتی رو طی کرده‌یم. بعدش همه رو با نقشهٔ شهری کاملی که حفظم، مقایسه کردم. مگه شماها همین کار رو نکردین؟»
Psycho
اریکا تبدیل شده بود به یک سری خط نه‌چندان واضح که ویژویژ حرکت می‌کرد، مشت و لگد می‌زد و هر بخت‌برگشته‌ای را که سر راهش قرار می‌گرفت، ناکار می‌کرد.
Psycho
جیسون اِسترن شلوارش را خیس کرده بود. به محض این‌که رئیس‌جمهور شروع به صحبت کرد، جلوی شلوار خاکی‌رنگ جیسون خیس شد. ظاهراً خودش متوجه این اتفاق نشد، ولی بقیه چرا. کل حضار با دهان باز به او خیره شدند و بیشترشان سعی کردند جلوی خنده‌شان را بگیرند. فیلمبردارها با حرکتی نامحسوس دوربین‌هایشان را از روی رئیس‌جمهور بردند سمت پسرش.
☆...○●arty🎓☆
مایک گفت: «من باید برم. خوش بگذره. بپّا یه وقت زیپ شلوارت باز نمونده باشه. تلویزیون ملی قراره نشونمون بده.» این را گفت، دستی به پشتم زد و با عجله رفت تا کنار زویی و چیپ و جواهر بنشیند. نگاهی به زیپ شلوارم انداختم. قبلاً آن را پانزده بار چک کرده بودم، ولی کار از محکم‌کاری عیب نمی‌کرد. جیسون اِسترن گفت: «این‌قدر با شلوارت بازی نکن. فکر می‌کنن یه مشکلی داری.»
☆...○●arty🎓☆
سایرس دستور داد: «الکساندر، خفه‌ش کن.» الکساندر جواب داد: «با کمال میل.» و جوراب یکی از سربازهای بیهوش را درآورد و فرو کرد توی دهان فلیشا.
f.nik
کیمی پانزده دقیقهٔ بعد برگشت و چهار جاسوئیچی کاخ سفید، سه بطری آب کاخ سفید، یک ایر فورس وان اسباب‌بازی، یک دست خودکار شیک که مُهر ریاست‌جمهوری داشت و یک خروار بسته‌های پاستیل رسمی کاخ سفید بهم داد. با خودم گفتم پدرم حسابی ذوق می‌کند.
پسری که الان هستم!!
«خب اگه این‌جوری منفی‌بافی کنی، عمراً راهی پیدا نمی‌شه.»
هه - نون
شمشیر حریف خوبی برای تفنگ نیست
𝐑𝐎𝐒𝐄
مهم نیست تو چی فکر می‌کنی، چیزی که مهمه حقیقته
𝐑𝐎𝐒𝐄

حجم

۲۴۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۸۸ صفحه

حجم

۲۴۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۸۸ صفحه

قیمت:
۶۸,۰۰۰
تومان