بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب رنج مقدس ۱ | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب رنج مقدس ۱

بریده‌هایی از کتاب رنج مقدس ۱

انتشارات:عهد مانا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۱۲۷ رأی
۴٫۵
(۱۲۷)
شیرینی‌های زندگی کوتاه است و زود فراموش می‌شود، اما تا دلت بخواهد اثر تلخی‌ها فسیلی است
کاربر ۲۳۱۵۸۸۶
چرا باید این‌جوری بپوشند و جلب توجه کنند؟ چون فکر می‌کنند ما پسرها باید اون‌ها رو انتخاب کنیم. محلشون اگه نذاریم احساس سرخوردگی می‌کنند.
ema
«علمی که آن‌ور آب، پُز آن را می‌دهد،‌ ریشه‌اش را از ما گرفته‌اند. مسعود جان! تو وضعیت کشور خودمان را می‌دانی. پدرش را دارند درمی‌آورند. فصل رنگ نیست. دنگ‌وفنگ زندگی نباید از مقابلهٔ جنگی غافلت کند. چرا تو شیخ بهایی نشوی. آن سعید هم خوارزمی؟»
M
گاهی آرزوی چیزی را داری، وقتی به دستش می‌آوری، پیش خودت فکر می‌کنی همین بود آنچه منتظرش بودی و همیشه لحظات تنهایی‌ات را به آن می‌اندیشیدی! یعنی بالاتر از این نیست؟ یک بالاتری که باز بتوانی حسرتش را بخوری و برای رسیدن به آن دعایی، حرکتی، برنامه‌ریزی‌ای... جز این، انگار زندگی یک‌نواخت و خسته‌کننده می‌شود.
♡bahar8413♡
من که این‌طور فکر نمی‌کردم. من قائل به رنج مقدس بودم. رنجی که از دنیا می‌بینی تا طالبش نشوی.
ArminJP
سختی اگه نباشه، زندگی افسرده‌ت می‌کنه. چون تو هیچ انگیزه‌ای برای تلاش پیدا نمی‌کنی. خب این وسط رنج‌هایی هم پیش می‌آد. گاهی تقصیر خود آدمه، گاهی از طرف دیگرانه. می‌دونی مادر! مهم سختی نیست. مهم اینه که متوجه بشی منشأ این رنج از کجاست؟ به کجای زندگیت ممکنه آسیب بزنه. این رنج از عمل خودت بوده یا دیگران
صالحه
«دیوانه کسی است که در فضای مه‌آلود زندگی می‌کند و از آن نمی‌ترسد. نمی‌خواهد از آن فضا بیرون بیاید و در روشنای روز زندگی کند. دیوانه کسی است که در فضای مه‌آلود دستش را در دست کسی می‌گذارد که مثل خودش است. تکیه بر کسی می‌کند که راه را بلد نیست و خودش هم محتاج کمک دیگری است. دیوانه انسان‌هایی هستند که به امید کسانی مثل خودشان دارند مسیر زندگیشان را می‌روند. بی‌چاره‌ها.»
کاربر ۷۱۴۵۹۲۶
شب وقتی نخواهد تمام شود، نمی‌شود. حالا تو به هذیان گفتن و تشنج هم بیفتی، زمین سر صبر بر مدار خودش می‌چرخد. بمیری هم مشکل شخص خودت است. زمین یک تکلیف و یک برنامهٔ مشخص دارد. غیر از آن هم عمل نمی‌کند. انسان زبان‌نفهم است که دستورالعمل و برنامه‌ای را که دارد کنار گذاشته و پرادعا می‌گوید که خودش می‌فهمد چگونه زندگی کند. اولین کاری که می‌کند حذف خالق است. بعد که به برنامهٔ دست‌نویس هوس‌آلود خودش عمل کرد، می‌افتد به ایدز و آنفولانزای خوکی و قتل و دزدی و طلاق و قرص افسردگی و چه کنم چه کنم و باز صدای التماسش به خدایی بالا می‌رود که تا حالا برایش نبوده و حالا که محتاج می‌شود می‌باید باشد.
ام‌البنین
قیمتی‌تر از اشک تو دنیا پیدا نمی‌شه. دل مهربان اشک داره و حیفه که خرج دنیات و غصه‌های کوچیک کنی. اگر غصهٔ عالم رو بخوری، بزرگ می‌شی بابا. دنیا آدم‌های کوچک رو تو خودش غرق می‌کنه؛ تو بزرگ باش لیلاجان.
کاربر ۲۳۱۵۸۸۶
ظرفیت تو فراتر از اینهاست. باید برای کمک به دیگران زندگی کنی. خیلی حیفم می‌آد وقتی می‌بینم درون خودت موندی و بلند نمی‌شی. وقتی جوان‌ها را می‌بینم که غرق می‌شن، در حالی‌که باید غریق نجات باشند، دلم می‌گیره.
رآقمه
یک وقتی فقط خودت مهم هستی، یک وقتی اصلاً خودی نباید وجود داشته باشه تا مهم باشه. الآن غصهٔ من، تو نیستی؛ همهٔ دشمن‌هایی که به طرف تو جوان شیعه سنگ می‌اندازن، همهٔ بروبچه‌هایی که از ضربهٔ سنگ دشمن زخمی می‌شن، به کدوم عقل پناه می‌برند؟ الآن کی فرهنگ زندگی عاقلانه رو برای شما فریاد می‌زنه. این‌جا خیلی‌ها که آب‌ودون دارن ضدفرهنگ ایران و اسلام خرج می‌کنن. این جوونایی که تو کوچه‌پس‌کوچه‌ها دارند زخم فرهنگ غرب و آمریکایی رو می‌خورند چی می‌شن؟ کی کمکشون می‌کنه؟
رآقمه
کجای شادی‌ام غفلت بوده که تلنگر لازم شده‌ام؟
گمنام
خیلی اشتباهه که با زن‌ها طوری برخورد شده که خودشون رو زیردست مرد نشون می‌دن. بعد اشاره می‌کند به جمع دخترانی که پشت سر من هستند و گاهی صدای خنده‌شان می‌آید. - چرا باید این‌جوری بپوشند و جلب توجه کنند؟ چون فکر می‌کنند ما پسرها باید اون‌ها رو انتخاب کنیم. محلشون اگه نذاریم احساس سرخوردگی می‌کنند. و سری به ناراحتی تکان می‌دهد
گمنام
همه می‌خندند. عطیه می‌گوید: - بابا هیچ جای دنیا خبر جدیدی نیست. فقط بس که از خودشون تعریف می‌کنند و ما خودمون مدام تو سر خودمون می‌زنیم فکر می‌کنیم اون جاها چه خبره؟ یه وسیله می‌خوای بخری می‌گن ایرانی نخر، خارجی‌ش بهتره. الآن که دیگه می‌خوای بری بمیری هم می‌گن مثل کابوی شجاع بمیر. ریحانه می‌گوید: - شما تا به حال جنس خارجی نداشتین که خراب بشه؟ بچه‌ها می‌گویند: - چرا داشتیم.
گمنام
دخترها و پسرها رابطه‌شان با هم در هر مرحله‌ای که باشد یک دزدی است. سراغ جسم و روحی می‌روی که برای تو نیست. آینده‌ای را خراب می‌کنی با دزدیدن امروزش، چون می‌خواهی لذتی نقد را ببری. لذتی که زاویه‌های دیگر مثل اعتماد و صداقت و اعتقاد را خراب می‌کند.
گمنام
- استادمون درست می‌گفت که غم شما همون‌قدره که شادی‌تون. هرچه‌قدر شادی‌تون بزرگ‌تر باشه، رنجی که از غمش می‌کشید هم بزرگ‌تره.
•° زهــــرا °•
روح را نمی‌شود مثل صورت رنگ کرد. سبزه را سفید، سفید را برنزه قالب کرد.
•° زهــــرا °•
«دیوانه کسی است که در فضای مه‌آلود زندگی می‌کند و از آن نمی‌ترسد. نمی‌خواهد از آن فضا بیرون بیاید و در روشنای روز زندگی کند. دیوانه کسی است که در فضای مه‌آلود دستش را در دست کسی می‌گذارد که مثل خودش است. تکیه بر کسی می‌کند که راه را بلد نیست و خودش هم محتاج کمک دیگری است. دیوانه انسان‌هایی هستند که به امید کسانی مثل خودشان دارند مسیر زندگیشان را می‌روند. بی‌چاره‌ها.»
mim_yas
لذت دیدن خندهٔ یار را هم دلم می‌خواهد.
کامکار
«زیارت اگر بی‌دوست باشد پر از یاد دوست است و اگر با دوست باشد پر از محبت دوست. یاد و محبتت هر دو بوده و هست. بیزارم از فاصله‌ها...»
کامکار

حجم

۲۷۲٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

حجم

۲۷۲٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

قیمت:
۷۹,۲۰۰
۳۹,۶۰۰
۵۰%
تومان