بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نیم‌دانگ پیونگ‌یانگ | صفحه ۳۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب نیم‌دانگ پیونگ‌یانگ

بریده‌هایی از کتاب نیم‌دانگ پیونگ‌یانگ

انتشارات:نشر افق
امتیاز:
۴.۲از ۹۶۷ رأی
۴٫۲
(۹۶۷)
حالا با دیدن کرهٔ شمالی می‌فهمم که از هر فرصتی برای ارتباط عمیق بین‌المللی باید استفاده کرد.
مرتضی ش.
ــ خوب نیست مردم ایران این کشور را ببینند تا متوجه شوند امپریالیسم چه تصویر دروغینی از ما ساخته است؟ می‌خندم و به‌ش می‌گویم که توریست‌های ایرانی مثل چینی‌ها نیستند که بتوانی در ستون یک به خط‌شان کنی. کافی‌ست سرت را برگردانی هر کدام‌شان را در یک قسمت پیونگ‌یانگ باید پیدا کنی... می‌خندد و می‌گوید مثل شما!
مرتضی ش.
اسامی ره‌بران، پدربزرگ: کیم ایل سونگ، پدر: کیم جونگ ایل و پسر: کیم جونگ اون!
مرتضی ش.
هیچ زن و مردی را در خیابان نمی‌بینیم که دست در دست هم داشته باشند. انگار از دوران نام‌زدی هم خبری نیست.
مرتضی ش.
خانم‌ها ناخن لاک‌زده ندارند، حتا در کارخانهٔ لوازم آرایشی. از هر ده خانم متأهل، یک‌نفر حلقهٔ ازدواج دارد. گردن‌بند و النگو و لوازم زینتی کم‌تر استفاده می‌شود و اگر هم باشد طلا کم‌تر می‌بینیم.
مرتضی ش.
حالا ما تقریباً می‌دانیم که در دایره‌ای به مرکز هتل و شعاع هشت دقیقه پیاده‌روی آزادی داریم. برای گروه مستندساز این آزادی، شادی است...
مرتضی ش.
به خانم یون نگاه می‌کنم. یک‌بار در طولِ سفر از من پرسید که به چه کشورهایی رفته‌ام و برای‌ش مفصل توضیح دادم. به او گفتم که تفاوت‌ها ام‌روز در جاده و اتومبیل و ساخت‌مان نیست. این‌ها دیگر در همه‌جای دنیا دارند شبیه به هم می‌شوند. ام‌روز تفاوت‌ها برمی‌گردد به نحوهٔ زنده‌گیِ آدم‌ها، شادی‌شان، رضایت‌شان از زنده‌گی و...
alraz
دقیق می‌شوم در چهرهٔ پیرزن و باقی مسافرانِ متروی پیونگ‌یانگ. تقریباً هیچ‌کدام به ما نگاه نمی‌کنند. برای فرار از نگاه ما مستقیم به روبه‌رو خیره می‌شوند. هیچ‌کدام لب‌خند نمی‌زنند. این مهم‌ترین چیزی است که ام‌روز می‌فهمم...
مرتضی ش.
بعدتر زیاد به این موضوع فکر می‌کنم. در کشورِ خود ما هم البته عابران پیاده ارج و قربِ عابران در دیگر کشورها را ندارند. این ارج برمی‌گردد به زورآزمایی اتومبیل و انسان... روشن است که در کرهٔ شمالی، مالکیت و حضور در اتومبیل وجههٔ بالاتری می‌آفریند تا پیاده راه رفتن مثل باقیِ مردم. پس حق و قانون می‌رود به صورت نانوشته می‌رود به سمتِ اتومبیل. اگر اتومبیل تبدیل شد به کالایی مصرفی و در مناسبات اجتماعی، انسان بالادست قرار گرفت، آن‌وقت طبیعی می‌شود که پشت خطِ عابرِ پیاده اتومبیل بایستد تا انسان رد شود...
alraz
تحریم اولاً خود دلیلِ برخی از ایرادات است و در ثانی مقومِ برخی دیگر از اشکالات...
alraz
تلفن هوش‌مند یا حتا تلفن با صفحهٔ لمسی خیلی کم می‌بینم. کارت ویزیت‌های مدیران، معمولاً یا ای‌میل ندارند و یا ای‌میلی دارند از سایت‌های غیرمشهور چینی. جی‌میل اصلاً ندیدم و یاهو را فقط یک‌بار. از آن‌سو هیچ شرکتی سایت ندارد.
مرتضی ش.
این‌جا فقط خاکستری می‌بینیم...
مرتضی ش.
از فرودگاه تا هتل، مدام چک می‌کردم گوشی را. هیچ جا هیچ شبکهٔ وای‌فای و وایرلسی وجود نداشت. جالب این‌جاست که هتل هم وای‌فای ندارد.
مرتضی ش.
چیزی که عجیب است ندیدن اتومبیل شخصی است. اتوبوس‌های قدیمی، ترامواهای قدیمی و حتا اتومبیل‌های نظامی و اداری می‌بینیم، اما هیچ خبری از اتومبیل شخصی نیست.
مرتضی ش.
تقریباً می‌فهمم که با کشوری کوهستانی طرف هستیم. رودهای پرآب عریض. جنگل‌های انبوه. سردسیر و... کوهِ مقدسِ پکتو را می‌بینم و دریای شرق را و دریای غرب را.
کنتس مونت کریستو
فتوا را آن‌چنان پی گرفتم تا به صاحب فتوا رسیدم... در میانهٔ راه چند نفری از مجتهدان معتقد را رصد کردم که بر این باور بودند ساخت سلاح کشتار جمعی، ذیل آیهٔ شریفهٔ «و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه» و در قسمت‌های فوقانیِ استطاعت، مجاز است. پیدا کردم که در ادوار مختلفِ چپ و راست، سیاست‌مدارانِ بسیاری به دنبال دست‌یابی به سلاح هسته‌ای بودند بدون نظرِ ره‌بر گرامی... و البته عده‌ای نیز هلاک حرث و نسل را در آیهٔ شریفهٔ «وَإِذَا تَوَلَّیٰ سَعَیٰ فِی الْأَرْضِ لِیفْسِدَ فِیهَا وَیهْلِک الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ ۗ وَاللَّهُ لَا یحِبُّ الْفَسَادَ» مساوی و مساوق سلاح کشتار جمعی می‌دانستند و آن را از مصادیق فساد می‌دانستند.
alraz
برخی از فتوای ایشان منع استفاده را برداشت کرده‌اند و منع تولید را در آن در نیافته‌اند. برخی دیگر نیز اصل فتوا را تاکتیکی می‌دانند برای کاهش فشار بین‌المللی و می‌پندارند که ایران پس از دست‌یابی به سلاحِ هسته‌ای این فتوا را نادیده خواهد گرفت یا با پیدا کردن کلاه شرعی راه دور زدن آن را عمومی خواهد کرد!
alraz
اقتصاد تحریمی نیاز به روابط زیرزمینی با جهان پیدا می‌کند که حتماً باید غیرشفاف باشند. عدم شفافیت فساد مالی می‌آورد البته.
alraz
در نمونهٔ کرهٔ شمالی، تحریم باعث حذف ارتباطات می‌شود و حذف ارتباطات یعنی نشنیدن صداهای دیگر و ورود به تک صدایی. تک‌صدایی در دورهٔ طولانی عادت می‌شود و احساس عدمِ آزادی را از بین می‌برد... ترس از گرسنه‌گی آرام آرام مشکلِ اول می‌شود و نیازهای دیگر مثل آزادی را از اولویت می‌اندازد. تقریباً همین فرآیند را در ایران، ترس از عدم امنیت باعث می‌شود... پس در هم‌چه شرایطی باز هم پادزهر، ارتباطات وسیع است چه در داخل و چه در فضای بین‌الملل... و در این میان بایستی در شرایط تحریم، هم‌واره با تک‌صدایی مبارزه کرد...
alraz
این اتفاق در ایران رنگی دیگر دارد. در منطقه، ایران در بسیاری موارد مشکل‌ش احساس عدم آزادی است و در بزرگ‌نماییِ این احساس، قطعاً تک‌صدایی رسانه‌ای بیش‌ترین تاثیر را دارد. احساس عدم آزادی، پیش‌ران توسعهٔ سیاسی است. فقدان این احساس، هر نوع توسعهٔ سیاسی را از بین خواهد برد. حالا آیا تحریمِ طولانی، این احساس عدمِ آزادی را قوی‌تر خواهد کرد؟ یا برعکس، مثل نمونهٔ کرهٔ شمالی ضعیف‌تر؟!
alraz

حجم

۱٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۴۴ صفحه

حجم

۱٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۴۴ صفحه

قیمت:
۱۱۲,۵۰۰
۳۳,۷۵۰
۷۰%
تومان