بریده‌هایی از کتاب عشق و دوستی همه را جذب کنید!

چرا فردی هیچ وقت ازدواج نمی‌کند؟ ترس. او از خود می‌پرسد، اگر شخص بهتری پیدا شود چه؟ اگر این کار اشتباه باشد چه؟ همهٔ این موارد از ترس ناشی می‌شوند

تنفر از کسی که نزد ما از احترام زیادی برخوردار است، بسیار مشکل است.

آمار مشخص کرده است مجرمینی که از چهره‌ای جذاب و معصوم برخوردارند از مجازات‌های خفیف تری نسبت به مجرمینی که دارای چهره‌ای کریه و خبیث هستند، برخوردار می‌شوند؛ مگر این که آن‌ها از جذابیت خود به عنوان ابزاری برای ارتکاب جرم استفاده کنند، زیرا در این صورت مجازات ایشان تشدید می‌شود. نمونه‌ای از این موارد، فرد جذابی است که با اغواء دلباختهٔ خود، تمام دارایی‌هایش را از چنگش بیرون می‌کشد.

اگر معذرت خواهی صادقانه به نظر نرسد، کسی آن را باور نمی‌کند. و اگر کسی آن را باور نکند، شما ر ا نخواهد بخشید. اگر به‌راستی از کردهٔ خود پشیمان نباشید، شاید دوباره آن را تکرار کنید و این شخص را بیشتر درگیر عذاب و اندوه خواهید کرد. پس، اگر به‌راستی پشیمان نیستید، لزومی‌ندارد عذرخواهی کنید بلکه باید نسبت به رابطه‌تان تجدید نظر نمایید.

احترام، رکن اصلی ایجاد صلح و دوستی محسوب می‌شود.

اگر از خطایی که مرتکب شده‌اید ناراحت نیستید به این معناست که اهمیتی برای این فرد قائل نیستید، بنابراین، هم خودتان و هم او را بیش از این عذاب ندهید و رهایش کنید!

اگر وضعیت موجود را کوچک بشمارید، در واقع احساسات او را کوچک شمرده‌اید، و این تنها باعث تشدید ناراحتی او می‌شود.

هیچ وقت... نگویید: " حالا مگه چی شده؟! " یا " چرا به خاطر مسأله‌ای به این کوچیکی این همه خودت رو ناراحت می‌کنی؟! " شما باید با او همدردی کنید، برای مثال بگویید: " می‌تونم درک کنم چرا این قدر ناراحتی! " این جمله، باری را که بر دوش اوست تقسیم و تعادل را برقرار می‌کند.

اگر این فرد از کوره در رفت و داد و فریاد به راه انداخت، فقط شنونده باشید. هیچ گونه اظهار نظر، بحث یا مخالفتی نکنید. بعضی وقت‌ها این فرد تنها نیاز دارد تا خود را خالی کند، پس بگذارید حرف دلش را بزند

برای این که ثابت کنید به‌راستی از کردهٔ خود نادم و پشیمانید، سعی کنید تا آن را (هر چه را که خراب کرده‌اید) بهتر از قبل بسازید. و مهم‌تر این که، حتی پیش از آن که او را در جریان بگذارید، این اقدام را شروع کنید.

عذرخواهی شما باید صادقانه و از صمیم قلب باشد. اگر این طور نیست، هیچ‌گاه آن را به زبان نیاورید!

هرگاه نسنجیده سخن گفتید، می‌توانید با استفاده از روند سه مرحله‌ای زیر به سرعت اوضاع را رو به راه کنید: ۱- فردیت زدایی ۲- عذرخواهی و به گردن گرفتن تقصیر، و ۳- اعتراف به عاملی که موجب ضعف اعصاب و عدم تسلط شما بر خودتان شده است.

هرگاه نسنجیده سخن گفتید، می‌توانید با استفاده از روند سه مرحله‌ای زیر به سرعت اوضاع را رو به راه کنید: ۱- فردیت زدایی ۲- عذرخواهی و به گردن گرفتن تقصیر، و ۳- اعتراف به عاملی که موجب ضعف اعصاب و عدم تسلط شما بر خودتان شده است.

اگر عذرخواهی خود را به بعد از مرحلهٔ اول، یعنی پس از انکار آنچه گفته‌اید، موکول نمایید، بهتر پذیرفته می‌شود. همچنین، عذرخواهی شما باید شامل جمله‌ای باشد که نشان می‌دهد شما فردی هستید که دچار مشکل هستید، نه طرف مقابل.

اگر عذرخواهی خود را به بعد از مرحلهٔ اول، یعنی پس از انکار آنچه گفته‌اید، موکول نمایید، بهتر پذیرفته می‌شود.

به منظور کاستن از شدت تأثیر نامطلوب گفتهٔ خود، آن را گسترش و تعمیم دهید. برای مثال: " نه این که من ساندویچ ماهی تو رو دوست نداشته باشم، نه! من به‌طور کلی از ماهی خوشم نمیاد! " اگر طرف مقابل، حرف شما را متوجه شخص خودش نداند و آن را شخصی تلقی نکند، دلخور و ناراحت نخواهد شد. در واقع، فردیت زدایی موجب می‌شود که از زهر کلام شما کاسته شود.

اگر به طور ناخواسته و از روی اشتباه پشت سر کسی حرفی زده‌اید یا این که سخنان شما را تحریف کرده و به گوش وی رسانده‌اند، به سرعت اثر آن را خنثی کنید. مثلاً، " نه، من نگفتم تو جونم رو به لبم رسوندی! من گفتم همه دارن جونم رو به لبم می‌رسونن! " از آنجا که او آن سخن را از زبان شخص دیگری شنیده است اغلب این حرف شما را قبول می‌کند.

پس از آن که سخن نابه‌جایی بر زبانتان جاری شد، به سادگی آن را به کل نسبت دهید و از سنگینی بار آن روی دوش این فرد بکاهید.

پس از آن که سخن نابه‌جایی بر زبانتان جاری شد، به سادگی آن را به کل نسبت دهید و از سنگینی بار آن روی دوش این فرد بکاهید.

فردی که از حرف شما کینه به دل گرفته است، سایر اعمالی که تاکنون انجام داده‌اید را نیز مورد سؤال قرار خواهد داد و به خودش می‌قبولاند شما آن کسی نیستید که او تصور می‌کرده است. بنابراین، پیش از آن که این جرقه همه جا را به آتش بکشد، خاموشش کنید.