بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب چیزهایی که نمی‌توانیم بگوییم | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب چیزهایی که نمی‌توانیم بگوییم

بریده‌هایی از کتاب چیزهایی که نمی‌توانیم بگوییم

نویسنده:کلی ریمر
ویراستار:سارا بحری
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۷۱ رأی
۴٫۴
(۷۱)
زندگی روش‌های خاص خودش را برای برآورده نکردن انتظارات ما دارد، برای درهم شکستن امیدمان. اما در خانواده‌ای عاشق تکه‌های آرزوهای شکست‌خورده‌مان همیشه می‌توانند دوباره به هم بپیوندند. حتی اگر در آنچه به دست می‌آید آثار ترک‌خوردگی دیده شود.
peg
او همان عشق به یاد گرفتن، علم و داستان‌سرایی را دارد. همان حس غمخواری. همان توانایی دیدن رؤیاهای بزرگ باوجود شرایط سخت، حتی اگر گاهی فراموش کند اجازهٔ این کار را دارد.
peg
این‌جوریه که ما انسانیتمون رو درست در زمانی پیدا می‌کنیم که تحت فشار غیرانسانی‌ترین اعمال هستیم.
peg
وقتی یک انسان روی تخت جراحیه و فقط یک نفر می‌تونه عملش کنه و زندگی‌ش رو نجات بده، همه فراموش می‌کنن که چه مذهبی داشته.
peg
خونه کشوری که توش زندگی می‌کنیم نیست. خونه یعنی ما. خونه یعنی آینده‌ای که رؤیاش رو دیدیم و واسه‌ش نقشه کشیدیم.
peg
می‌دانم که وید عاشق من است و من نیز عاشق او هستم. گاهی از او متنفر هم می‌شوم ولی بیشتروقت‌ها دوستش دارم. زندگی مشترک گاهی این‌طوری است. زمان همیشه نمی‌تواند مهربان باشد؛ چون زندگی همیشه مهربان نیست.
peg
من اصلاً نمی‌تونم تصور کنم چه حسی داره همه‌چیزت رو بذاری و بری و بعدش نفهمی سر کسانی که ولشون کردی چه بلایی می‌آد.
peg
‫«تو بی‌نقص نیستی کالی مایکلز. اجازه داری اشتباه کنی.»
peg
اینکه ما از همه بیشتر زجر نمی‌کشیم دلیل نمی‌شه که زجرمون حساب نشه.
peg
لحظاتی در زندگی هستند که پیش‌بینی، آنها را خراب می‌کند. انگار پیش‌بینی آنها انتظار شما را از آن لحظات بالا می‌برد.
peg
خیلی ناامیدکننده‌ست. هر بار که فکر می‌کنم دیگه اوضاع نمی‌تونه بدتر از این بشه، اونها یک راه جدید واسه ظلم بیشتر پیدا می‌کنن
peg
خشمگین بودم که خدا اجازه داده چنین بلایی سر کشورم بیاید و گاهی به خودم قول می‌دادم دیگر عبادتش نکنم. دیگر نمی‌خواستم کاتولیک باشم. دیگر نمی‌خواستم مؤمن باشم. اگر خدا می‌گذاشت چنین اتفاقاتی رخ دهد دیگر نمی‌خواستم کاری با او داشته باشم.
peg
بیشتر مواقع ما بی‌دلیل از دست می‌دادیم و بی‌هدف درد می‌کشیدیم
peg
وقتی درموردشون حرف می‌زنم حس بهتری دارم. می‌خوام درک کنم.
peg
«بعضی‌وقت‌ها حرف زدن درمورد مسائل اونها رو واقعی‌تر می‌کنه. می‌فهمی؟»
peg
قدرتی برای تغییر وضعیت نداشتم. تنها چیزی که داشتم نفسی در سینه و کورسویی از امید در دل بود که باعث می‌شد پیش بروم. باید دوام می‌آوردم تا یکی پیدا شود و زندگی‌ام را تغییر دهد.
peg
حتی در سخت‌ترین دوران هم زندگی نظم می‌گیرد و روزها از پس یکدیگر می‌آیند و می‌روند.
peg
تردیدم را کنار گذاشتم تا آنکه توانستم یک‌بار دیگر به این باور برسم که تکه‌های زندگی متلاشی‌شده‌ام دوباره کنار هم قرار خواهند گرفت.
peg
پدرم پیشینه و مذهب افراد مسئلهٔ بی‌اهمیتی بود. پدرم به شخصیت و وجدان کاری اهمیت می‌داد،
لافکادیو
هر کاری که بتوانم انجام می‌دهم؛ اغلب کافی نیست، اما همین است که هست
لافکادیو

حجم

۳۴۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۱۶ صفحه

حجم

۳۴۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۱۶ صفحه

قیمت:
۶۷,۵۰۰
۴۷,۲۵۰
۳۰%
تومان