بریدههایی از کتاب همه چیز به فنا رفته
نویسنده:مارک منسون
مترجم:محمد خلعتبری، فاطمه بلدی
ویراستار:سارا بحری
انتشارات:کتاب کوله پشتی
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۶از ۳۹ رأی
۳٫۶
(۳۹)
او اولین کسی بود که اعلام کرد، شخصیت باید از راههای متفاوت انکار نفس ساخته شود، نه با بها دادن بیش از حد به آن.
Dexter
دومین اتفاق این است که ما مستعد یکسری رفتار اعتیادگونهٔ سطح پایین میشویم، -بیاختیار موبایل، ایمیل و اینستاگرام خود را بررسی میکنیم؛ بیاختیار، سریالهایی را که دوست نداریم در شبکهٔ نتفلیکس تا آخر میبینیم؛ مقالات خشمبرانگیز را بدون اینکه بخوانیم به اشتراک میگذاریم؛ دعوت به مهمانیها و رویدادهایی را میپذیریم که از بودن در آنها لذت نمیبریم؛ از روی تمایل سفر نمیکنیم، بلکه فقط میخواهیم بگوییم ما هم به این سفر رفتهایم. رفتار بیاختیاری که با هدف کسب تجربهٔ بیشتر انجام میگیرد، آزادی نیست - مجدداً، بهنوعی مخالف آن است.
Dexter
موفق نبودن والدین و معلمها در این امر، معمولاً به این خاطر است که خودشان هنوز در مرحلهٔ ارزشهای نوجوانی گرفتار هستند. آنها هم دنیا را به شکل مبادلهای میبینند. آنها هم عشق را برای شهوت، وفاداری را برای محبت، و احترام را برای اطاعت مبادله میکنند.
Dexter
تنها چیزی که موجب رهایی ما میشود، همین حقیقت است: من و شما و تمام اشخاصی که میشناسیم روزی خواهیم مرد، و تقریباً تمام کارهایی که انجام میدهیم در قیاس با عظمت کائنات هیچ اهمیتی نخواهند داشت.
Dexter
همهٔ ما نیاز داریم به چیزی معتقد باشیم. بدون ایمان، امیدی وجود ندارد.
انسانهای بیدین با شنیدن کلمهٔ «ایمان» حالت تدافعی به خود میگیرند، درحالیکه داشتن «ایمان» اجتنابناپذیر است. علوم و شواهد، مبتنی بر تجربیات گذشته هستند. امید، مبتنی بر تجارب آینده است. و شما همواره باید درجهای از ایمان را داشته باشید تا به امید اتفاقی در آینده زندگی کنید.
Dexter
«به آنهایی که نمیدانند چگونه زندگی کنند عشق میورزم. زیرا آنها همان کسانی هستند که از پرتگاه عبور میکنند.»
baran
اگر در استارباکس کار میکردم، بهجای نوشتن نام مشتریها روی لیوانهای قهوه، متن زیر را مینوشتم:
«شما و همهٔ آدمهایی که دوستشان دارید، روزی خواهید مرد. پس از مرگ شما، فقط گروه کوچکی از افراد، مدتی بسیار کوتاه، از شما و کارها و حرفهایتان یاد میکنند. این حقیقت تلخ زندگی است. افکار و کارهای شما، چیزی بهجز فراری ماهرانه از این حقیقت نیست. ما مثل ذرات گردوخاکی هستیم که روی توپ آبیرنگ وسط کهکشانی بینهایت، پرسه میزنیم. تصور میکنیم مهم هستیم. برای خودمان هدف اختراع میکنیم، ولی هیچی نیستیم. از قهوهٔ لعنتیتان لذت ببرید.»
golnaz
«شما و همهٔ آدمهایی که دوستشان دارید، روزی خواهید مرد. پس از مرگ شما، فقط گروه کوچکی از افراد، مدتی بسیار کوتاه، از شما و کارها و حرفهایتان یاد میکنند. این حقیقت تلخ زندگی است. افکار و کارهای شما، چیزی بهجز فراری ماهرانه از این حقیقت نیست. ما مثل ذرات گردوخاکی هستیم که روی توپ آبیرنگ وسط کهکشانی بینهایت، پرسه میزنیم. تصور میکنیم مهم هستیم. برای خودمان هدف اختراع میکنیم، ولی هیچی نیستیم. از قهوهٔ لعنتیتان لذت ببرید.»
Miladph78
انحرافات مدرن، همهجا هستند. اما استبداد در عصر ما، از راه منع مردم از داشتن انحرافات و تعهدات عمل نمیکند. استبداد امروزی، از این راه است که آنقدر مردم را غرق در انحرافات و اطلاعات بهدردنخور و حواسپرتیهای بیهوده کنید که نتوانند هوشمندانه متعهد شوند.
Dexter
آزادی دروغین، اعتیادآور است: هرچقدر که داشته باشید، همیشه احساس میکنید که کافی نیست. آزادی واقعی، تکراری، قابلپیشبینی و گاهی کسلکننده است.
حاصل آزادی دروغین، تحلیل میرود: دستیابی به معنی و لذتی یکسان، با گذشت زمان، نیازمند صرف انرژی بیشتر و بیشتری است. حاصل آزادی واقعی، تقویت میشود: دستیابی به معنی و لذتی یکسان، با گذشت زمان، نیازمند صرف انرژی کمتر و کمتری است.
Dexter
بهدرَک! بیایید روراست باشیم: «به مردم آن چیزی را بدهید که میخواهند.» فقط آزادی دروغین است؛ زیرا آنچه اغلب ما میخواهیم، انحرافات هستند.
Dexter
اگر بتوانید روی اعتمادبهنفس پایین مردم کار کنید، تقریباً هر چیزی را که به آنها معرفی کنید، میخرند.
Dexter
ظاهراً زندگی چیزی بهجز همین نوسانات حوالی نمرهٔ هفت خوشبختیمان نیست. و همین «هفت» ثابتی که همیشه به آن برمیگردیم، حقهٔ کوچکی را روی ما پیاده میکند، حقهای که هر بار فریبش را میخوریم.
حقه اینجاست که مغزمان به ما میگوید: «ببین، اگر یک کم بیشتر داشته باشم، بالاخره به ده میرسم و دیگر پایین نمیآیم.»
Dexter
جهش به دورهٔ بزرگسالی باتکیه بر ایمان، علاوه بر نیاز به داشتن قدرت تحمل درد، مستلزم شجاعت است تا امید را رها کنید و از امیالی که میگویند همهچیز همواره باید بهتر و خوشایندتر شود بگذرید.
Dexter
اگر شهابسنگی به یک روستا برخورد کند و نیمی از مردم آن را بکشد، از دید انسان خشکهمقدس، علت آن گناهکار بودن اهالی آن روستا بوده است. اما آتئیست، دلیل این واقعه را فرازمینی میداند (که البته خود این هم نمونهای از باور مبتنی بر ایمان است)، از دید انسان لذتگرا، این اتفاق دلیلی است تا بیشتر خوشگذرانی کنیم، زیرا هر لحظه ممکن است بمیریم. سرمایهدار هم با نگاه به این فاجعه، به این فکر میافتد که درزمینهٔ تکنولوژیهای دفاع در برابر شهابسنگ سرمایهگذاری کند.
Dexter
ما میدانیم کار درست چیست، اما احساس بهتری نسبت به کار نادرست داریم.
مشکلات احساسی، منطقی نیستند، نمیتوان آنها را با دلیل و منطق، برطرف کرد. بسیارخب، حالا یک خبر بدتر برایتان دارم: مشکلات احساسی، فقط به روشهای احساسی قابلحل هستند.
Dexter
ما تسلیم شدن در برابر احساساتمان را نوعی شکست اخلاقی و عدم خویشتنداری را نشانهای از ضعف شخصیت میدانیم. و در مقابل، افرادی را که احساساتشان را سرکوب میکنند، تحسین میکنیم. ما بهشدت طرفدار ورزشکاران، تاجران و رهبرانی هستیم که مثل یک ربات، بیاحساس هستند و فقط بازدهی بالایی دارند. اگر مدیر یک شرکت شبها در محل کارش بخوابد و برای شش هفته به دیدار فرزندانش نرود، به این میگویند عزم راسخ. میبینید، همه میتوانند موفق شوند.
Dexter
فرضیهٔ کلاسیک بیان میکند، اگر شخصی در زندگیاش نامنظم، سرکش و شرور است، به این دلیل است که نمیتواند احساساتش را سرکوب کند، ارادهای ضعیف دارد یا کلاً به فنا رفته است. فرضیهٔ کلاسیک، داشتن احساسات و اشتیاق را نقص میداند، مثل اختلالی در روان انسان که باید بر آن غلبه شود و از درون اصلاح گردد.
Dexter
جوانی که در طول دوران رشد خود از تمام چالشها و بیعدالتیها در امان بوده است، کوچکترین معضلات زندگی بزرگسالی برایش غیرقابلتحمل خواهد بود و درنهایت در انظار عمومی زیر گریه خواهد زد.
Amir Mahdi
خوب زیستن به معنای پرهیز از رنج و سختی نیست؛ بلکه به معنای تحمل رنج و سختی به دلایل درست میباشد.
SEPID
حجم
۲۹۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
حجم
۲۹۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
قیمت:
۵۲,۰۰۰
۳۶,۴۰۰۳۰%
تومان