بریدههایی از کتاب فلسفی زیستن
نویسنده:جوناس سالزجیبر
مترجم:نازنینفاطمه سوداگر
انتشارات:انتشارات شمشاد
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۹از ۱۲۹ رأی
۳٫۹
(۱۲۹)
به بیان سنکا: «توجه نکردن به غلیان احساسات، چندان کار شاقّی نیست.»
Standing MAN
خواستهٔ ما زندگیست که سراسر توأم با شادمانی و آرامش و سبکبالی باشد. تسلط بر خویشتن و واکنشهایمان در زمان دشواری، اصلِ اساسیست. در بحبوحهٔ تلاطمها و مصائب، راهی جز این نیست که به مثابه ستونی مستحکم و تزلزلناپذیر ظاهر شویم. آن زمان که دیگران از وحشت قالب تهی میکنند، حفظ آرامش و واکنش حسابشده مسئلهٔ اصلیست تا بتوانیم هرآنچه در چنته داریم را عرضه کنیم.
Standing MAN
سنکا میگوید: «آن کامیابیای که بیرنج حاصل شده، در برابر وزش یک نسیم نیز تاب نمیآورد.»
Standing MAN
شرایطی که زندگی پیش روی ما مینهد، همچون پردهٔ سفید نقاشی یا قطعه سنگِ مرمرینی است که به ما فرصتِ طراحی و تراشیدن میدهد، تا جایی که در طول عمر خود مبدل به هنرمندانی بیبدیل خواهیم شد.
Standing MAN
شرایطی که زندگی پیش روی ما مینهد، همچون پردهٔ سفید نقاشی یا قطعه سنگِ مرمرینی است که به ما فرصتِ طراحی و تراشیدن میدهد، تا جایی که در طول عمر خود مبدل به هنرمندانی بیبدیل خواهیم شد.
Standing MAN
در خرجکردن پول و ثروت، بسیار مقتصد هستیم، اما به زمان که میرسد، بدون اندیشه آن را هدر میدهیم، تنها امری که بایست در آن خساست ورزید.»
کاربر ۲۵۷۹۳۳۳
تنها خود شما هستید که قادرید زندگیتان را تباه کنید، آنگاه که مغلوب حوادث میشوید و به جای به رخ کشیدن همهٔ توانتان، نیزه و سپر میفکنید.
فاطمه
«اگر به قصدِ عملورزی، اندیشهها را نمیآموزید، پس آنها به چه کارتان میآیند؟
کاربر ۳۵۹۷۷۷۶
رواج دوبارهٔ فلسفهٔ رواقی از مکتب روانشناسی «معنادرمانی» یا «لوگوتراپی» که ویکتور فرانکل بنیان نهاد و همچنین مکتب روانشناسی «رفتاردرمانی معقول» یا «رفتاردرمانی شناختی»، که آلبرت الیس پایهگذار آن بود، آغاز شد. هردوی این رواندرمانگران تحت تأثیر مکتب رواقی، شیوههای درمانی خود را بنا نهادند. نویسندگان معاصری هم، در سالهای اخیر، فرایند شکوفایی دوبارهٔ مکتب رواقی را، با آثار خود، تسریع کردند. افرادی چون پیر هادات، ویلیام ایرواین، دونالد رابرتسون و خصوصاً رایان هالیدی.
Anahid
بنا به آموزههای رواقیون، «هوشیاری»، «ذهنآگاهی» یا همان «توجه»، عنصریست که موجب میشود از فاصلهٔ کوتاه میانِ محرک و واکنش، استفادی حداکثری شود.
shahram naseri
دو گزینه بیشتر پیش روی ما قرار ندارد: یا اینکه همانند ماجرای آن عروسک جادویی، قربانی حوادث و پریشاناحوال میشویم، یا در قبالِ ادارهٔ شرایط، مسئولیت را بر عهده میگیریم تا آشفتهحالی گریبانگیرمان نشود. ایفا کردن نقش یک قربانی، هرگز مفید فایده نبوده است. برعکس، گردننهادن به مسئولیت، به ما امکان میدهد بهترین حالت را از حادثه خلق کنیم.
shahram naseri
اتفاقات، موجبات شادمانی یا تیرهبختی ما را فراهم نمیکنند، بلکه تعبیر و تفسیری که ما بر آن حوادث میگذاریم، عامل شادمانی یا یأس ماست.
احسان رضاپور
همیشه باید همهٔ توان را معطوف به کنشهایی کرد که در حوزهٔ اختیارمان قرار دارد و بقیهٔ رخدادها را بهمثابه یک اتفاق قلمداد کنیم.
احسان رضاپور
خرسندی انسان در گرو تغییر خویش و آرزوهایش است. ما نخواهیم توانست آنچه که بر ما حادث میشود را تغییر دهیم، تنها راهی که پیش روی داریم، تغییر نگرشمان به حوادث است و همچنین تغییر تفسیریست که از آنها میکنیم.
shahram naseri
اساساً تنها دو انتخاب پیش روی ما قرار دارد، یا اینکه بنشینیم و در آرزوی نداشتهها خیالپردازی کنیم، یا اینکه بفهمیم همین حالا هم میتوان شاد بود. هر دوی اینها توأمان محقق نمیشوند. شادی حقیقی زمانی حاصل میشود که آنچه را مشتاقانه طلب میکنید، در اختیار شما باشد.
shahram naseri
رواقیگری به ما میآموزد که مسئولیت شادکامی یا ناکامیها بر گردن خودمان است. علاوهبر آن اذعان میکند که به عهده گرفتن مسئولیت، بسترِ نیل به سعادت را برایمان فراهم میکند. از سوی دیگر، قربانی پنداشتن خود و ملامتکردن زمین و زمان، حصول زندگی شادمانه را غیرممکن میسازد.
shahram naseri
اگر بهترین کارتها، همچون سلامت جسمانی، ثروت یا آوازه، نصیب یک فرد بیدرایت و بیانصاف شوند، الزاماً زندگی وی را توأمان با شادمانی نخواهد کرد. و همینطور چنانچه بدترین کارتها، همچون ناخوشی، فقر یا بدنامی، نصیب یک انسان نیکنهاد گردند، الزاماً احساس خوشبختی او را خدشهدار نخواهد کرد.
shahram naseri
اپیکتتوس در آرزوی جستنِ چنین انسانیست؛ «تنها یک نفر را برایم بیابید که در چگونگیِ انجام کارش دقتنظر دارد، انسانی که علاقهمند است، نه به آنچه که ممکن است بهدست آورد، بلکه به شیوهای که خود در اعمال کنشهایش پیش میگیرد.»
shahram naseri
وقایع را باید همانگونه که هستند پذیرفت، ماهیت آنها همین اتفاقیبودن است. رنج ما از عدم تشخیص ما نشئت میگیرد؛ اینکه کدام پدیده در حیطهٔ اختیار ماست و کدامیک نیست. جنگ با واقعیت بهمعنی پیکار با پدیدههاییست که غیرقابل تغییرند و پیامد آن مضطربشدن ماست. از زمین و زمان خشم میگیریم و بهدنبال مقصر میگردیم و از زندگی منزجر و از خدایان متنفر میشویم.
shahram naseri
همهٔ تنشها و اختلالات روانی، ریشه در انتظارات نامعقولی دارد که فرد، خودش نمیتواند در تحقق آنها دخیل باشد. بهعنوان مثال اپیکتتوس خاطرنشان میکند: «آرزوی زندگی جاودانه برای عزیزان و خویشاوندان، از جهالت سرچشمه میگیرد، زیرا این امور در حیطهٔ اختیار انسان نیست.»
shahram naseri
حجم
۳۳۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۹۱ صفحه
حجم
۳۳۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۹۱ صفحه
قیمت:
۵۷,۰۰۰
۲۸,۵۰۰۵۰%
تومان