بریدههایی از کتاب فلسفی زیستن
نویسنده:جوناس سالزجیبر
مترجم:نازنینفاطمه سوداگر
انتشارات:انتشارات شمشاد
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۹از ۱۲۹ رأی
۳٫۹
(۱۲۹)
«همانا رنجکشیدن از آنچه در اختیار ما نیست، بس عبث است.»
سورینام
انجام کار شایسته، به خودیِ خود کافیست و پاداش محسوب میشود و نیاز نیست دیگران برای من هورا بکشند!
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
آگاه بودن، تعداد دفعاتی که مغلوب هیجانات منفی میشویم را کاهش میدهد.
ehsan
«مرگ برای همه است، پس چه خوشتر است فاخر مردن، تا ز عمر طولانی داشتن».
موسونیوس روفوس
سورینام
«زندگی توأم با فضیلت» آن است که تمام تلاشتان را بهکار گیرید تا به حالت اول برسید، یعنی هماکنون و همین حالا همهٔ توان و ظرفیت خود را علنی کنید. حالتی که حداعلای توانمندی خود را تجسّم واقعی میبخشید. این مرحله، همان همسو شدن با خودِ آرمانیست که منجر به شادمانی و سبکبالی شما خواهد شد و در این حالت، شما سعادتمندید.
زهرا سادات
«بگذارید فلسفه خطاهای خودتان را بخراشد و مخدوش کند، تا اینکه ابزاری شود که با آن، دیگران را به باد انتقاد بگیرید.»
Anahid
اپیکتتوس میگوید: «راهکار، همنشینی با افرادیست که موجب تعالی شما میگردند و حضورشان، متضمن بروز بهترین کردار شما خواهند بود.»
Anahid
آرامش خویش را حفظ کنید، یک لبخند بزنید و به راه خویش ادامه دهید
Anahid
سخن مارکوس را از ذهن دور ندارید: آن عملی که خیری به کندو نرساند، برای زنبور عسل نیز ثمری در بر نخواهد داشت.
Anahid
«ای شوریدگیها، کمی به من فرصت دهید»،
Anahid
«بیش از این در مورد اینکه انسانِ نیک، چگونه باید باشد، بحث نکنید! خودتان یکی از آنها باشید!»
Par.ya
پیکتتوس پند میدهد: «در باب نقشهای اجتماعی خود تأمل کنید، اگر از اعضای هیئت امنا هستید، وظایف او را مدنظر قرار دهید. اگر یک جوان هستید، کشف کنید جوانبودن چگونه ممکن است. اگر یک سالخورده هستید، در نظر بیاورید سالخوردگی دلالت بر چه ویژگیهایی دارد، اگر یک پدر هستید، پدرانگی را بیاموزید. اگر در باب هر یک از سِمَتهای خویش تعمّق کنیم، کنشهای متناسب با آن را درخواهیم یافت.»
mary
آئورلیوس تعبیر زیبایی در این مورد دارد. او میگوید که یک فانوس تا زمانی که سوخت آن به اتمام برسد، نورافشانی میکند، پس چرا نباید صداقت، انصاف و خویشتنداری انسان تا زمانی که او حیات دارد، متجلّی شوند؟ پس بنا بر این رویکرد، بیایید دوشادوش هم فانوس وجودمان را به نیکنهادی بیفروزیم و با تجلّیبخشیدن به خودِ آرمانیمان نورافشانی کنیم، تا آن زمان که جان در بدن داریم.
mary
خواستهٔ ما زندگیست که سراسر توأم با شادمانی و آرامش و سبکبالی باشد. تسلط بر خویشتن و واکنشهایمان در زمان دشواری، اصلِ اساسیست. در بحبوحهٔ تلاطمها و مصائب، راهی جز این نیست که به مثابه ستونی مستحکم و تزلزلناپذیر ظاهر شویم. آن زمان که دیگران از وحشت قالب تهی میکنند، حفظ آرامش و واکنش حسابشده مسئلهٔ اصلیست تا بتوانیم هرآنچه در چنته داریم را عرضه کنیم.
Dexter
ما بهعنوان یک جنگاور - فیلسوف به چالشهای زندگی آگاهیم. درواقع باید همیشه زرهپوش، آمادهٔ دریافت ضربات باشیم، با این پیشفرض که این ضربات ما را به تدریج رویینتن خواهد کرد.
Dexter
«هنرِ زیستن، بیشتر به کشتیگیری میماند تا رقص.»
Dexter
زیستن با این انگاره که آخرین روز عمرمان است، به این معناست که از سبک زندگی سبکسرانه، استفاده از مواد مخدر قماربازی و رفتن با روسپیان، دست بکشیم. به این معنی است که مداوم، آگاهی خود را از فناپذیر بودنمان نشان دهیم. عمر ما جاودانه نیست، محتمل است آفتاب فردا را به چشم نبینیم. همچون یک ساعت، خواهیم گذشت.
غرض این نیست که الزاماً، تمام فعالیتهای خود را تغییر دهیم، بلکه نگرش خود را حین عمل دگرگون سازیم. اندیشیدن به مرگ، به ملالتتان نمیانجامد، هرگز! بلکه موجبات لذتبردن شما از زندگی را افزودن میکند. این امر بهنفع شما تمام میشود. دیگر برخورداری از هر موهبت را بدیهی نمیپندارید، بلکه ذرهذرهٔ آن را قدردان خواهید بود. طعم لحظهلحظهٔ زندگانی را حس خواهید کرد، زیرا بهخوبی واقفاید که همهٔ اینها تا ابد در دسترس شما نخواهند بود.
کاربر ۱۵۰۸۲۰۱
انسانها را به سه دسته تقسیم میکند. دستهٔ اول مردمانی هستند که بهمحض نیکی به دیگران، چشم به پاسخ و عمل متقابلِ آنها میدوزند. دستهٔ دوم مردمانی هستند که بلافاصله توقعِ جبران ندارند، اما در خلوت، دیگران را مدیونِ خود میدانند. «دستهٔ سوم افرادی هستند که همانند یک درخت تاک که انگور میدهد، به چیزی چشمداشت ندارند، جز اینکه در زمان مناسب، کشت آنها به بار بنشیند.» اینان همچون یک اسب پس از اتمام مسابقه و یا یک زنبور پس از تولید عسل، تمنّای هیچ پاداشی ندارند، تنها برای مرحله و کنش بعدی مهیّا میشوند. «بهمثابه درخت تاکی که مهیّا میشود در فصل مقرر، دوباره میوه دهد.» انجام کار نیک در طبیعت ماست و تنها محضخاطر پسندیده بودن عمل بایست آن را انجام داد.
احسان رضاپور
فوران احساسات، پاشنهٔ آشیل آدمیست؛ خصوصاً آن زمان که واکنشها از احساسات نشئت بگیرند. احساسات همچون سمّی بر سعادت ماست و ریشهٔ همهٔ رنج انسان، از احساسات اوست. بر طبق آموزههای رواقیون، شوربختانه عموم ما بردهٔ شوریدگیهای خود هستیم، ترس نابخردانه، اندوه و خشم ازجمله هیجانات منفی آدمیست. به دلیل همین شوریدگیهاست که نمیتوانیم چون ستون مستحکم و تزلزلناپذیر باشیم و از خودِ آرمانی خویش فرسنگها دوریم و پیامد همهٔ اینها جز فلاکت و سیهروزی نیست. شوریدگیهاست که موجب میشود نتوانیم تمام توان بالقوهٔ خویش را بالفعل نماییم.
Juror #8
تمرین نخست: هنر رواقیانهٔ تسلیم و رضا: هرآنچه که حادث میشود را بپذیرید و دوست بدارید
«آه ای دنیا! با هر نوایی که مینوازی، بس همآهنگم، مرا هیچ چیز، نه بههنگام است و نه بیهنگام، آنگاه که تو را به گاه باشد. آه ای طبیعت؛ هرآنچه که فصلهای تو ارزانی دارند، مرا بهسانِ میوه است.»
مارکوس آئورلیوس
زینب دهقانی
حجم
۳۳۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۹۱ صفحه
حجم
۳۳۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۹۱ صفحه
قیمت:
۵۷,۰۰۰
۲۸,۵۰۰۵۰%
تومان