بریدههایی از کتاب فلسفی زیستن
نویسنده:جوناس سالزجیبر
مترجم:نازنینفاطمه سوداگر
انتشارات:انتشارات شمشاد
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۹از ۱۲۹ رأی
۳٫۹
(۱۲۹)
نوید فلسفهٔ رواقی، دو مطلب است؛ نخست: زندگی به غایت شادمانه، دوّم آمادگی برای پیکار جانانه با هر پیشامدی که سدّ راه میشود. با این تفاسیر، زمانی میتوان چالشها را حل و فصل کرد که به لحاظ روانی، خاطر آرام داریم و نگذاریم هیجانات، نیرویمان را به تحلیل بَرد.
shahpour rezaei
سنکا میگوید: «آن کامیابیای که بیرنج حاصل شده، در برابر وزش یک نسیم نیز تاب نمیآورد.» در مقابل آنکه با بداقبالیهای بسیاری دستوپنجه نرم کرده است، پوستکلفت میشود. چنین شخصی تا آخرین قطرهٔ خون خویش میجنگد و تا جان در بدن دارد، دست از مبارزه نمیکشد. او هرگز تسلیم نخواهد شد.
shahpour rezaei
خطا از او سرنمیزند و به نوعی شکستناپذیر است.
shahpour rezaei
«درونتان را جستوجو کنید. سرچشمهٔ شادی همانا در درون شماست؛ همواره مستعدِ جوشیدن، فقط اگر کندوکاو کنید.»
shahpour rezaei
هیچ درختی ریشهدار و تنومند نخواهد شد، مگر اینکه در معرض وزش بادهای سخت باشد. همین کشاکشها و تکانها موجب میشود درخت برای تقویت استحکام خود، هرچه عمیقتر ریشه بدواند. درختانی شکننده هستند که در درّههای رو به آفتاب رشد میکنند. بر همین اساس است که سنکا پرسش میکند: «پس چرا متحیر میشوید؟ مردمان شایسته همانها هستند که آنقدر میلرزند تا قویتر شوند.» همانند درختان، باد و بارانهای سهمگین به نفع شایستگان است و از ایشان افرادی آرام، منضبط، متواضع و قدرتمند میسازد.
shahpour rezaei
نکتهای که تلاش داریم خاطرنشان کنیم، این است که هیچکس، در همهٔ کنشهای خود بهطور پیوسته نمیتواند بینقص باشد، اما همین که انسان تمام کوشش خود را بهکار بندد، کافیست. جهان سیاه و سفید نیست، نمیتوان بهطور قطع معیّن کرد که کار صحیح همیشه باید چنین یا چنان باشد، اما میتوان حداکثرِ تلاش را نمود. آنچه که من از زندگی توأمِ با فضیلت دریافتهام، دستورالعملِ بسیار سادهایست: در هر لحظه، تمام کوششتان را به کار ببندید، بهترینِ خود باشید، سعی کنید بهترین واکنشها و پاسخها را برگزینید. به زبان ساده، انسان نیکونهادی باشید که به همنوعان و طبیعت نیز ارج مینهد. به بیان دیگر، شخصیت خود را برتری بخشید.
احسان رضاپور
ثروت حقیقی همانا چشم و دل سیریست.
fallah f
توصیه میکند به فرد فحّاش، همچون کودکی بنگریم که صرفاً جسم او بزرگ و بالغ شده است. همانطور که اگر مادری، از اظهارنظر کودک نوپایش برنجد، حماقت نموده است، ما نیز کندذهن بهشمار میآییم اگر، از اهانتهای یک فرد با تفکرات کودکانه، آزار و اذیت شویم. بهقول مارکوس، انسانهایی چنین ناپخته، سزاوار خشم نیستند، شایستهٔ تأسف هستند.
باید مدنظر داشت که انسانهای معقول و خردمند، دستکم بهصورت عمدی به یکدیگر اهانت نمیکنند.
فاطمه
سخت کوشید تا ارباب خویشتن شد و از شر نفود هر زحمت خارجی خلاصی یافت.
«چارچوب فکری خود را چنین معیّن کنید: شما یک سالخوردهٔ کهنهکار هستید، بیشتر از این خویش را عبد و عبید دیگران نخواهید ساخت، دیگر ملعبهٔ دست هر انگیزش بیرونی نخواهید شد و دست از گلهگذاری بخت و اقبال امروز و وحشت از فردا خواهید کشید.»
مارکوس به این طریق یک چهارچوب ذهنی کاربردی به دست میدهد. ما انسانهای عاقل و بالغی هستیم که بیش از این اسیر دیگران و حوادث نخواهیم شد. هر انگیزش بیرونی، نمیتواند ما را ملعبهٔ دست خویش سازد و دست از گلهگذاری حال و روزمان و نیز وحشت از آینده خواهیم شست.
زمان آن ف
فاطمه
اتفاقاتی که بر ما حادث میشوند و واکنشهای تکانشیای که ما به آنها نشان میدهیم، همیشه دمار از روزگا ما درمیآورند. دقیقاً همچون یک عروسک خیمهشببازی جواز میدهیم دیگران نخ ما را به حرکت دربیاورند و هرگونه که صلاح میدانند، ما را به حرکت وادارند.
اظهارنظر غامضانهٔ یک همکار، تلفن نزدن نامزد یا حتی کنایهای از یک بیگانه که همه و همه از اراده و ادارهٔ ما خارج است، ما را به دور خویشتن میچرخاند و به بازی میدهد. درواقع افسار خویش را دودستی به دیگران تقدیم میسازیم.
جالب اینجاست که به همین هم بسنده نمیکنیم، بلکه در دست اموری چون چگونگی آبوهوا، رسانهها و نتایج مسابقات ورزشی نیز چونان یک عروسک خیمهشببازی میچرخیم. تابش آفتاب ما را به رقص درمیآورد و باران موجب میشود
فاطمه
قرار ما بر این است که فضیلتمندانه زیست کنیم و در هر لحظه، بهترین خویش را عرضه نماییم. پس هر زمان که درمییابیم در نقطهای واپس نشستهایم، باید سریعتر خویش را بازیافته و به حالت طبیعی بازگردانیم. میتوانیم رکوردهای خویش را در این بازی ثبت کنیم. در هر اتفاق هر چه سریعتر خود را بازیافته و به حال عادی بازگردیم، در حفظ این ویژگی مهارت بیشتری خواهیم یافت.
مارکوس به ما آموخته است: «اگر بتوانید بر رسم عادت، سریعتر به هماهنگی و هارمونی بازگردید، در آن چیرهدست خواهید گشت.»
فاطمه
برای ما این امکان وجود دارد که بدون هیچ بهانهای، بسیاری از توانمندیهای خویش را آشکار سازیم. تنها عامل بازدارندهٔ ما خودمان هستیم، زیرا ذهن کاملاً در اختیارمان قرار دارد.
دقیقاً به سیاق طبیعت، که هر مشکلی را به خدمت میگیرد تا نتیجهای را حصول کند. مارکوس مثال میآورد: «خردمند نیز میتواند هر گرهای را به سیاق
فاطمه
رنج شما ریشه در باورهایتان دارد. پس هرگاه فردی شما را از کوره بهدر میبرد، علت او نیست، بلکه تعبیر و تفسیرتان از آن است که رنجآفرینی میکند.
نظرگاه شماست که چون سوخت، آتش هیجانات منفی را دامن میزند.
واکنش شما تعیین میسازد که آیا آسیبی صورت گرفته است یا نه. مارکوس آئورلیوس تأکید میکند بایست چنین نگرشی داشت، اگر نه، این دیگران هستند که بر شما چیرگی دارند. چنین امری، اساساً در ماهیت گیتی نطفه ندارد. تنها و تنها شمایید
فاطمه
ـ از حرفهتان معزول خواهید شد.
ـ ناخوشی بهسراغتان خواهد آمد.
ـ در مواقع بحرانی، ناچار به گرفتن تصمیمات دشوار خواهید شد.
ـ لیوان مورد علاقهتان خواهد شکست.
ـ به دلایل نامعلومی، دچار ملالت و اندوه خواهید شد.
ـ زمین و زمان گویی بر علیه شما برخاستهاند.
زندگی قرین با دشواریها خواهد شد. تمرینها و راهکارهای ذیل، کمک میکند با آنها برخوردهای تأثیرگذار بهنمایش گذارید.
فاطمه
قربانی پنداشتن خود و ملامتکردن زمین و زمان، حصول زندگی شادمانه را غیرممکن میسازد.
Martha'e Dark
یک انسان عادی، هر واقعه را یا نعمت میداند یا مصیبت فرض میکند.
Martha'e Dark
عموم وقایع بدون دخالت ارادهٔ ما حادث میشوند.
Martha'e Dark
آنچه را که در دایرهٔ توان شماست، محور قرار دهید، مابقی وقایع را بهعنوان اتفاق پذیرا باشید.
Martha'e Dark
«رنج، از سرسختی روانی ما در برابر پذیرش حوادث سرچشمه میگیرد.»
Martha'e Dark
تنها در صورتی وجدان شما آسوده نیست و به توجیه روی میآورید که یقین بدانید همهٔ کوشش خود را نکردهاید.
Martha'e Dark
حجم
۳۳۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۹۱ صفحه
حجم
۳۳۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۹۱ صفحه
قیمت:
۵۷,۰۰۰
۲۸,۵۰۰۵۰%
تومان