بریدههایی از کتاب فلسفی زیستن
نویسنده:جوناس سالزجیبر
مترجم:نازنینفاطمه سوداگر
انتشارات:انتشارات شمشاد
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۹از ۱۲۹ رأی
۳٫۹
(۱۲۹)
اتفاقات، موجبات شادمانی یا تیرهبختی ما را فراهم نمیکنند، بلکه تعبیر و تفسیری که ما بر آن حوادث میگذاریم، عامل شادمانی یا یأس ماست.
مانی
«بیش از این در مورد اینکه انسانِ نیک، چگونه باید باشد، بحث نکنید! خودتان یکی از آنها باشید!»
مانی
«مسئلهایست که همیشه مرا شگفتزده میکند: همهٔ ما خود را بیش از هر انسان دیگری دوست داریم، اما شگفتا که به عقیدی دیگران، بیش از عقاید خویشتن ارج مینهیم!»
مانی
تلاش رواقیون بر این بود که فلسفه و اندیشهورزی را به زندگی روزمره گره بزنند تا از خود انسان بهتر و برتری بسازند، انسانهایی که در زندگی تفوق میجویند، دیگران و طبیعت را نیز گرامی میدارند.
مانی
اجتماعیبودن تنها به این معنی نیست که وقت خود را در جمع بگذرانیم، به این معناست که بدون کمک دیگران نخواهیم توانست به حیات خود ادامه دهیم. از اینرو میتوان گفت که اگر به دیگران خیری برسانیم، به نفع خویشتن قدم برداشتهایم. احسان در حق دیگران، نمودی از نیکنهادیست و فینفسه خودش، پاداش عمل ماست!
احسان رضاپور
«خوشخویی» (که به «آرامش» ترجمه شده است)، عبارت است از تشخیص مسیر خود و پیمودنِ همان راه. درواقع احساسیست که از اعتماد کامل و عمیق به خویشتن پدید میآید. شما اطمینان دارید، آنچه که انجام میدهید، بهترین کار ممکن است. بنابراین ضرورت ندارد چشمتان به دیگران باشد تا ببینید نظر آنها چیست. دائم خود را با دیگران قیاس نمیکنید و در انتخاب خود تردید ندارید. به آنچه میکنید اطمینان دارید زیرا بر مبنای تمام قوای خود دستبهکار شدید. زیست شما در این حالت، مطابق با ارزشهای مورد نظر خودتان است و شک ندارید که همهٔ توان خود را به خرج خواهید داد.
مانی
نوید فلسفهٔ رواقی، دو مطلب است؛ نخست: زندگی به غایت شادمانه، دوّم آمادگی برای پیکار جانانه با هر پیشامدی که سدّ راه میشود.
مانی
بله! زندگی سیلی میزند، لگد میکوبد، آب دهان بر زمین میافکند و پشتمان را به خاک میزند، اما اینها دلیل نمیشود که ما سپر انداخته، تسلیم شویم و بگریزیم. به عکس، از نو به پا میخیزیم و بهتر از پیش ادامه میدهیم. زندگی همین است؛ همچون رینگ مشتزنی که مدام با ضربات مشت و لگد دست به گریبان هستیم، ولی ما قاعده و روش خود را داریم.
مانی
درونتان را جستوجو کنید. سرچشمهٔ شادی همانا در درون شماست؛ همواره مستعدِ جوشیدن، فقط اگر کندوکاو کنید.
مانی
من و شما مسئول شادمانی خویش هستیم. نباید به رخدادهای محیطی فرصت دهیم که شادیمان را دچار خسران کنند.
مانی
«کوچکترین اقدامها نیز بایست به هدف خاصی صورت پذیرند.»
کاربر ۴۲۲۲۴۱۶
«صبحگاهان که از خواب برمیخیزی، بهخود یادآور شو: امروز با بیهودهگویان، ناسپاسها، خودشیدایان، دروغگویان، رشکورزان و فرومایگان روبهرو خواهم شد. اینان به این رنجها دچارند، از آن رو که تفاوت میان خیر و شر را نمیدانند.»
مارکوس آئورلیوس
smnegpf
ریشهٔ اصلی رنجهای عاطفی دقیقاً همینجاست؛ خودخوریکردن در رابطه با پیشامدهای بیرونی. آیا «استیون» مرا دوست دارد؟ آیا برای آن شغل استخدام خواهم شد؟ چرا واقعاً قدری بلندتر / لاغرتر / زیباتر نیستم؟! رنجکشیدن زمانی آغاز میشود که قدرت را به اتفاقات غیرقابل کنترل میدهیم.
azardokht21
برای شکفتن و برومند شدن، به عواملی که خارج از اراده و کنترل ماست نیازی نداریم. برای بالیدن، تنها کنشهایی اهمیت دارد که برای انجام آنها، حق انتخاب داریم.
سمانه مسلمی
هیچکس بهعمد مرتکب خطا نمیشود
«آنگاه که فرد به خطای خویش اذعان دارد، بدانید که از روی غرض، خطا نورزیده است. هیچ روح و روانی به میل و رغبت خویش دست از حقیقت نمیشوید، بلکه بهقول افلاطون، خطا در چشم او به جامهٔ حقیقت جلوه نموده است.»
اپیکتتوس
کاربر479065
کدام عامل حالا و هماکنون دردسرساز شده است؟
«نگذارید آنچه بر شما گذشته است، شما را پریشانحال کند و در تنگنا قرار دهد. رنجهایی که در گذشته بر شما روا داشته شده و در آینده نیز ممکن است رخ بنماید را موضوع نشخوار فکری خود نسازید. فقط در مواجهه با هر شرایطی که درحالحاضر گریبانگیرتان است از خود بپرسید: تاب تحمل کدام بخش از این حادثه را ندارم و نمیتوانم آن را اصلاح کنم؟»
مارکوس آئورلیوس
کاربر479065
تمرین سیاُم: چالشبرانگیزی، در ماهیت زندگی نهفته است
«دشواریهاست که شخصیت شما را هویدا میکند. پس هرگاه چالشی پیشرویتان سبز شد، بدانید پروردگار یک حریف مشتزنی برای شما برگزیده است؛ دقیقاً بهمثابه مربی، که برای شاگرد خویش حریف معیّن میکند. میپرسید چرا؟ چون نابرده رنج، گنج میسّر نمیشود. بهگمان من، هیچکس بهتر از خود شما نمیتواند به پیکار با چالشها قد علم کند، اگر و فقط اگر آنها را مانند حریف مشتزنیِ خویشتن بنگرید.»
اپیکتتوس
کاربر479065
«فراغت بدون آموختن، برابر با مرگ است؛ قبریست که انسان در آن زندهبهگور است.»
سنکا
کاربر479065
تمرین پانزدهم: اندیشهٔ نام و آوازه را از سر خود بیرون کنید
«آنان که از تجسّم نام و آوازهٔ خویش پس از مرگشان، لذت سراپایشان را فرامیگیرد و از یاد میبرند همان مردمانی که ایشان را به نام میشناسند نیز، به زودی از دنیا خواهند رفت، همانگونه مردمان پس از آنها نیز. شهرت آنان همچون سوسوی شعلهٔ شمعی، از این دست به آن دست سپرده میشود تا قطره قطره دود شود و از میان رود.»
مارکوس آئورلیوس
کاربر479065
«هنرمندانه نقش خود را ایفا کنید و بهترین خویش را به نمایش بگذارید»؛
کاربر479065
حجم
۳۳۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۹۱ صفحه
حجم
۳۳۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۹۱ صفحه
قیمت:
۵۷,۰۰۰
۲۸,۵۰۰۵۰%
تومان