بریدههایی از کتاب یک عاشقانه آرام
۴٫۰
(۳۱۴)
حافظه، برای عتیقهکردنِ عشق نیست، برای زنده نگهداشتنِ عشق است. اگر پرنده را به قفس بیندازی، مثل این است که پرنده را قاب گرفتهباشی. و پرندهٔ قابگرفته، فقط تصوّرِ باطلی از پرنده است.
عشق، در قابِ یادها، پرندهییست در قفس. مِنّتِ آب و دانه بر سرِ او مگذار و امنیت و رفاه را به رُخِ او نکش.
عشق، طالبِ حضور است و پرواز، نه امنیت و قاب.
کاربر ۲۹۷۷۰۴۱
هیچچیز مثلِ خودِ استبداد، استبداد را رسوا نمیکند
کاربر ۲۹۷۷۰۴۱
«میتوان بهسادگی عاشق شد امّا عشق، ساده نیست»
vahid
حرفهیی شدن، پایانِ قصّهٔ خواستن است.
عادت، رَدِّ تفکّر است و ردِّ تفکّر، آغازِ بلاهت است و ابتدای دَدیزیستن. انسان، هرچه دارد، محصولِ تمامی هستی خویش را به اندیشه سپردناست؛ و من، پیوسته میاندیشم که کدام راه، کدام مکتب، کدام اقدام، در فروریختنِ این بِنا میتواند تأثیرِ بیشتری داشتهباشد.
کاربر ۲۹۷۷۰۴۱
عسل، بیاَدا، سر سفرهام نشست.
و من، بیهوا، دلبستهاش شدم.
عاشق، بهانه نمیگیرد.
عاشق، نِق نمیزند.
عاشق، در بابِ زندگی، سخت نمیگیرد.
کاربر ۲۹۷۷۰۴۱
آنقدر بالابلند است که میتواند چهره بهجای خورشیدِ صلاةِ ظُهر بنشاند.
کاربر ۲۹۷۷۰۴۱
عشقِ به دیگری ضرورت نیست، حادثه است.
عشقِ به وطن، ضرورت است، نه حادثه.
عشقِ به خدا ترکیبیست از ضرورت و حادثه.
کاربر ۲۹۷۷۰۴۱
عشق، تَن به فراموشی نمیسپارد __ مگر یک بار، برای همیشه.
جامِ بلور، تنها یک بار میشکند. میتوان شکستهاش را __ تکّههایش را__ نگهداشت؛ امّا شکستههای جام__ آن تکّههای تیزِ بُرَّنده__ دیگر جامْ نیست.
احتیاط باید کرد. همهچیز کهنه میشود، و اگر کمی کوتاهی کنیم، عشق نیز. بهانهها جای حسّ عاشقانه را خوب میگیرند.
اینطور است. همیشه هم اینطور بوده.
عطرِ چای، راه را بر نگاههای بَد نمیبندد.
Fatemeh Ebrahimi
نمازی که از روی عادتْ خواندهشود، نماز نیست، تکرار یک عادت است: نوعی اعتیاد. حرفهیی شدن، پایانِ قصّهٔ خواستن است.
عادت، رَدِّ تفکّر است و ردِّ تفکّر، آغازِ بلاهت است و ابتدای دَدیزیستن. انسان، هرچه دارد، محصولِ تمامی هستی خویش را به اندیشه سپردناست
Fatemeh Ebrahimi
ما، همانگونه که به داشتنِ امید محکومیم، به تصرّفِ خوشبختی نیز.
برای ما، راهی جُز حفظ اعتقاد به خوشبختی و تلاشِ خیرهسرانه به قصد رسیدن به این منزلِ امن باقینماندهاست.
Royas
یاد، عینِ واقعه نیست، تَخَیُّلِ آن است، یا وَهمِ آن.
یاد، فریبِمان میدهد. حتّی عکسها راست نمیگویند. حتّی عکسها.
Royas
بانوی من! بسیاری از نخستینها، تَوَهُّم است؛ نخستین روز، نخستین ساعت، نخستین نگاه، نخستین کلماتِ عاشقانه...
Royas
احتیاط باید کرد. همهچیز کهنه میشود، و اگر کمی کوتاهی کنیم، عشق نیز.
Royas
برای ساختنِ یک جهانِ جَعلی، که در آن هیچچیز، همان چیزی نباشد که باید، گروهانی از آدمها، سرسختانه تلاشکردهاند؛ و ایشان، به احترامِ همین تلاشِ جانفرسای غولآسای کمرشکن، دَمی به صداقتْ بازنخواهندگشت؛ دَمی.
Royas
سِن، مشکلِ عشق نیست. زمان نمیتواند بلورِ اصل را کِدِر کند__ مگر آنکه تو پیوسته برقانداختنِ آن را از یاد بُردهباشی.
Royas
برای شادمانه و پُر زیستن، در عصرِ بیاعتقادیِ روح، در مِه زیستن ضرورت است.
Royas
تو از من میخواهی که شادمانه و پُر زندگیکنم. نه؟ برای شادمانه و پُر زیستن، در عصرِ بیاعتقادیِ روح، در مِه زیستن ضرورت است.
زهرا بِیاد
مگذار که عشق، به عادتِ دوستداشتن تبدیلشود!
مگذار که حتّی آبدادنِ گلهای باغچه، به عادتِ آبْدادنِ گلهای باغچه تبدیلشود!
عشق، عادتْ به دوستداشتن و سختْ دوستداشتنِ دیگری نیست؛ پیوسته نوکردنِ خواستنیست که خود، پیوسته، خواهانِ نوشدن است، و دیگرگونشدن.
تازگی، ذاتِ عشق است، و طراوت، بافتِ عشق. چگونه میشود تازگی و طراوت را از عشق گرفت، و عشق، همچنان، عشق بماند؟
کاربر ۱۴۸۱۵۸۶
وقتی انگیزه، عشق باشد؛ هدف، دوامْبخشیدن، محصولْ همیشه عمیق و زیباست.
naghme_rsh
«انسان، حتّی در یک زندانِ انفرادیِ تنگ و تاریک نیز میتواند برای خود زندگیِ نامحدودی بهوجودبیاورد».
naghme_rsh
حجم
۲۰۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۲۰۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
قیمت:
۹۰,۰۰۰
تومان