بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب یک عاشقانه آرام | صفحه ۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب یک عاشقانه آرام

بریده‌هایی از کتاب یک عاشقانه آرام

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۳۱۴ رأی
۴٫۰
(۳۱۴)
یک کندو عسل، به‌قدرِ یک قطره محبّت شیرین نیست.
flora
مِهِ ساختگی، مثل طهارتِ ساختگی‌ست. عمق و دوام ندارد. به‌بارآوردنِ درختانِ سالمِ سیب __ به دور از جمیعِ آفات. این، مسألهٔ ماست.
flora
بسیاری از ما می‌توانیم پنج‌برابر، دَه‌برابر، یا بیشْ‌برابرِ آنچه کار می‌کنیم، کارکنیم، یادبگیریم، بیافرینیم، تغییربدهیم. انسانِ شهری، عجیب در بیکارگی و بطالت فرورفته‌است: بهانه‌جویی، وِرّاجی، شوخی‌های مُبتذلِ خجالت‌آور، ولگردی‌های بدون عمق، وقت‌کُشی، خواب‌های طولانیِ پیرکننده... و همیشه در انتظارِ حادثه‌یی غریب و دگرگون‌کننده:
Tara
عشقِ به دیگری ضرورت نیست، حادثه است. عشقِ به وطن، ضرورت است، نه حادثه. عشقِ به خدا ترکیبی‌ست از ضرورت و حادثه.
Rozhan
عاشق، روزها و شب‌های هفته و ماه و سال را به حالِ خویش رها نمی‌کند. عاشق، شبیه نمی‌سازد. عاشق، دَمادَم، چیزی را نو می‌کند __ چیزی، حتّی، بسیار بسیار کوچک‌را.
محمدرضا میرباقری
بیزاریم از آنها که صداهای شهری را به کوه می‌آورند. (ما موسیقیدانانِ بزرگِمان را دیده‌ییم که برای شنیدنِ موسیقی طبیعت به کوه می‌آیند. خاموشِ خاموش در گنجِ طبیعت، روی تخته‌سنگی، می‌نشینند و پُر می‌شوند.
shariaty
عاشق، بهانه نمی‌گیرد. عاشق، نِق نمی‌زند. عاشق، در بابِ زندگی، سخت نمی‌گیرد. تخم‌مرغِ تازهٔ پُخته، عطرِ ماندگاری دارد.
عـهــــــدیـــہ
نمازی که از روی عادتْ خوانده‌شود، نماز نیست، تکرار یک عادت است: نوعی اعتیاد.
Ali
چرا ناامیدان، دوست‌دارند که ناامیدی‌شان را لجوجانه تبلیغ‌کنند؟ چرا سرخوردگان مایلند که سَرخوردگی را یک اصلِ جهانی ازلی __ ابدی قلمداد کنند؟ چرا پوچ‌گرایان، خود را، برای اثباتِ پوچ‌بودنِ جهانی که ما عاشقانه و شادمانه در آن می‌جنگیم، پاره‌پاره می‌کنند؟ آیا همین که روشنفکران بخواهند بیماری‌شان به تن و روحِ دیگران سرایت‌کند، دلیل بر رذالتِ بی‌حسابِ ایشان نیست؟
Shamini
تو وقتی می‌بینی که من افسرده‌ام نباید بگذری، سکوت‌کنی، یا فقط همدردی کنی. بِناکنندهٔ شادی‌های من باش! مگر چقدر وقت داریم؟ یک قطره‌ییم که می‌چکیم __ در تَنِ کویر __ و تمام می‌شویم.
•سیب•
عشقِ به دیگری ضرورت نیست، حادثه است. عشقِ به وطن، ضرورت است، نه حادثه. عشقِ به خدا ترکیبی‌ست از ضرورت و حادثه.
کاربر ۵۷۹۶۶۵۰
تو در کوه‌ها، در جاده‌ها، و در کنارِ ستمدیدگانِ واقعی، رسم زندگی را یاد خواهی‌گرفت نه با غوطه‌خوردن در آثاری که در اتاق‌های دربسته نوشته‌شده و نویسندگانش هرگز نسیم را ندانسته‌اند وَ قایقی در تَنِ توفان را.
اشراق
هیچ‌چیز همچون اراده به پرواز، پریدن را آسان نمی‌کند.
روژینا
«خداوندا! کینه‌ام را به دشمنانِ میهنم عمیق‌تر کُن و زخمِ روحم را چرکین‌تر. خداوندا! خوفِ از ظالم را در من بمیران و تَوانِ آن عطایم کُن که تختِ سینهٔ ناکسان بکوبم بی‌ترسِ از عواقبِ خوف‌انگیزش... خداوندا! کینه‌ام کینه‌ام کینه‌ام...»
•سیب•
بیا تا بِرکه‌های حقیرِ دغدغه را دریا کنیم ای دوست! چراکه هیچ دریایی، هرگز، از هیچ توفانی نَهَراسیده‌است و هیچ توفانی، هرگز، دریایی را غرق نکرده‌است.
Saeed
چرا ناامیدان، دوست‌دارند که ناامیدی‌شان را لجوجانه تبلیغ‌کنند؟
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
دیگر جوان نیستم میانْسال هم نیستم به‌همین‌خاطر است که همیشه می‌اندیشم: این آخرین اثری‌ست که به او پیشکش می‌کنم؛ و به فکرم می‌رسد که بنویسم «برای آخرین‌بار، به او» امّا حس می‌کنم که در این جمله، نقصی هست، و اضطرابی.
ناهید
آن‌وقت، شگفتا! ابلهانی را دیده‌ییم که در کوه، گوش‌های خود را بر صدای طبیعت بسته‌اند و موسیقی شهری را به کوه آورده‌اند. ما حتّی دیده‌ییم که در چایخانه هایی که کنارِ آبشارها ساخته‌اند، موسیقی شهری پخش می‌کنند...)
shariaty
وای بر آن روزی که چیزی __ حتّی عشق __ عادت‌مان شود.
محمدرضا میرباقری
در کمالِ کُهنسالی، حتّی یک روز قبل از پایانِ داستان هم می‌شود با یک دسته نرگسِ شاداب، یک شاخه نرگس، در قلبِ مِهی که وَهمی نباشد، یا زیر آفتابی تند، کنار دریایی خلوت، وسط جنگل، روی پُل، لب جاده، جلوی درِ بزرگِ باغ ملی یا در خیابانی پُرعابر، در انتظار محبوب ایستاد.
Atena

حجم

۲۰۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

حجم

۲۰۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

قیمت:
۹۰,۰۰۰
تومان