بریدههایی از کتاب یک عاشقانه آرام
۴٫۰
(۳۱۴)
__ حالا همهچیز درست میشود؟
__ هیچوقت همهچیز درست نمیشود؛ چون تَوَقّعاتِ ما بیشتر میشود، و تغییر میکند. هیچ قلّهیی آخرین قُلّه نیست. رسیدن، غمانگیز است. «راه، بهتر از منزلگاه است.» برویم بیآنکه به رسیدن بیندیشیم؛ امّا، واقعاً، برویم.
کاربر ۲۹۷۷۰۴۱
من هرگز نمیگویم در هیچ لحظهیی از این سفرِ دشوار، گرفتار ناامیدی نباید شد. من میگویم: به امیدْ بازگردیم __ قبل از آنکه ناامیدی، نابودمان کند.
عاشق، تکدّی نمیکند.
عاشق، حقارتِ روح را تَقَبّل نمیکند.
عاشق، تَن به اعتیاد نمیدهد.
عاشق، سرشار است از سلامتِ روح، و ایمان.
عاشق، زمزمه میکند، فریاد نمیکشد.
کاربر ۲۹۷۷۰۴۱
__ امّا اگر او تو را نخواهد؟
__ گریهکنان میروم پی کارم. دوستداشتن، یکطَرَفه میشود امّا به ضربِ تهدید نمیشود، و این آن چیزیست که سلاطین میخواهند: مردم، آنها را بپرستند، آنها از مردمْ بیزار باشند. من نه سلطانِ ادبم نه سلطانِ عسل. اگر نخواهد و بدانم که هرگز نخواهدخواست، گریهکنان کولهبارم را برمیدارم و میروم. فقط همین.
کاربر ۲۹۷۷۰۴۱
بعضیها را دیدهام که از «وقتِ کم» شکایت میکنند. آنها میگویند: «حیف که نمیرسیم. گرفتاریم. وقت نداریم. عقبیم...». اینها واقعاً بیمارِ خیالبافیهای کاهلانهٔ خود هستند. وقت، علیالاصول، بسیار بیش از نیاز انسان است. ما، وقتِ بیمصرفمانده و بوی ناگرفتهٔ بسیاری در کیسههایمان داریم: وقتی که تباه میکنیم، میسوزانیم، به بطالت میگذرانیم. بسیاری از ما میتوانیم پنجبرابر، دَهبرابر، یا بیشْبرابرِ آنچه کار میکنیم، کارکنیم، یادبگیریم، بیافرینیم، تغییربدهیم.
•سیب•
باید ازیادببریم که مُحتمل است سعادتْ چیزی دور از دسترس باشد؛ چراکه تنها اعتقاد به اینکه سعادت، دور از دسترسِ ماست، سعادت را دور از دسترسِ ما نگه میدارد.
•سیب•
کسی که با حرفِ این و آن، دَفْزدن را رهاکند، بیحرفِ این و آن هم رها میکند. دَفْزن باید که فقط صدای دفش را بشنود نه پُرحرفیهای این و آن را.
ایوب ادیب
عاشق، زمزمه میکند، فریاد نمیکشد.
Tisa
بدون مکالمه، عشق به جانکندن میافتد.
افسانه
و مردم ما میدانند که در تَنِ سکوت، چگونه زهری جاریست.
melik
__ شما ادبیات میبافید آقا! ادبیات، تقلیدِ زندگیست نه عین زندگی.
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
شما خودتان را گرفتارِ ممنوعیتهای غیرموجّه کردهیید.
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
آنها به آنچه بودند، اعتراضی نداشتند، امّا به آنچه میتوانستند باشند میاندیشیدند.
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
__ «نگذاریم شُعله بمیرد. فریبِ حرارت را نخوریم. اصل، رقصِ شعلههاست نه گُلهای سرخی زیر قبای خاکستر».
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
لبخند، تذهیبِ زندگیست.
و بوسهییست بر دستهای نرمِ محبّت.
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
عاشق، جّدیست امّا عبوس نیست.
محمدرضا میرباقری
عادت، رَدِّ تفکّر است و ردِّ تفکّر، آغازِ بلاهت است و ابتدای دَدیزیستن.
محمدرضا میرباقری
عشق، یعنی پویشِ نابِ دائمی
محمدرضا میرباقری
سِن، مشکلِ عشق نیست. زمان نمیتواند بلورِ اصل را کِدِر کند__ مگر آنکه تو پیوسته برقانداختنِ آن را از یاد بُردهباشی.
Rahmatinejad
به امیدْ بازگردیم __ قبل از آنکه ناامیدی، نابودمان کند.
تارا
عشقِ به دیگری ضرورت نیست، حادثه است.
عشقِ به وطن، ضرورت است، نه حادثه.
عشقِ به خدا ترکیبیست از ضرورت و حادثه.
Amir Ahmad Dehghani
حجم
۲۰۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۲۰۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
قیمت:
۹۰,۰۰۰
تومان