بریدههایی از کتاب مربیگری موفق؛ اصول و تکنیکها
۴٫۸
(۵۵)
مربی حق ندارد که در زمینه امور مالی به مراجعانش هیچ راهنمایی کرده و یا به آنها راهکاری ارایه دهد. این کار میتواند مربی را دچار دردسری جدی کند. اظهار نظر کردن در زمینه امور مالی مانند پا گذاشتن بر روی زمین مین گذاری شده است. بهترین راه برای محافظت از خود این است که مربی اصلا وارد منطقه مین گذاری شده نشود.
خردمند
این تنها خود مراجع است که میداند بهترین راه حل مشکلش چیست زیرا فقط خود او از تمام ابعاد مشکل و داستانهای پشت آن اطلاع دارد. همچنین این خود مراجع است که باید در نهایت بهای تصمیمها و انتخابهایش را بپردازد. شما حق تصمیم گیری برای مراجع و ارایه راهکار به او را نداری
خردمند
بازخورد دادن صحیح هنری است که انجام ماهرانه آن نیاز به تمرین دارد. بازخورد نباید حالت انتقاد و یا قضاوت گرفته و در مراجع این احساس را ایجاد کند که مربی در حال حمله بردن کلامی به او و اهدافش است. وقتی افراد مورد انتقاد قرار میگیرند اغلب دچار ترس شده و احساس بسیار بدی نسبت به خود پیدا میکنند. آنها ممکن است انتقادهایی که در موردشان بیان شده را قبول نداشته و آنها را ناعادلانه بدانند. در این صورت آنها در برابر انتقادها موضع گرفته و واکنشی منفی از خود نشان خواهند داد.
قاصدک
شنیدن مشاهدههای مربی برای مراجع همیشه کار راحتی نیست. حتی اگر مراجع در جلسه اول در مورد شنیدن مشاهدههای مربی توافق کرده باشد باز هم این امکان وجود دارد که او نسبت به شنیدن مشاهدههای مربی واکنش نشان داده و ناراحت شود. با این وجود، مربی باید آنچه از زبان مراجع شنیده و باور دارد که حقیقت است را بیان کرده و برای مواجهه با واکنشهای متفاوت مراجع آمادگی لازم را داشته باشد.
قاصدک
مشاهده موثر مانند قرار گرفتن بر روی موج درست شبکهای رادیویی است که به افراد نشان میدهد که اکنون در کجا هستند و برای رسیدن به نقطهای که در نظر دارند باید چه کارهایی را انجام دهند. مشاهده موثر با بیان حقایقی که مربی بر اساس حرفهای مراجع به آنها پی برده باعث باز شدن چشمان مراجع میشود.
قاصدک
خیلی وقتها مراجعان پرسشهایی که با چرا شروع میشوند را سوبرداشت کرده و فکر میکنند که شما قصد دارید غیر مستقیم پیامی منفی را به آنها منتقل کنید. این احساس در مراجعانی که متعلق به فرهنگهایی هستند که افراد در آن حرفهای خود را رک و راست به دیگران نزده و در قالب ایما و اشاره و پرسیدن پرسشهای غیرمستقیم با دیگران ارتباط برقرار نمیکنند بسیار بیشتر است. مثلا وقتی مربی از مراجع بپرسد "چرا بر سر همسرت فریاد زدی؟" ممکن است مراجع پرسش وی را اینگونه تعبیر کند که "این چه حماقتی بود که انجام دادی؟"
قاصدک
بعضی وقتها مربیهای تازهکار وسوسه میشوند تا نصیحت، راهنمایی و راهکارهای مورد نظر خود را در قالب پرسشی به مراجع بیان کنند تا از این طریق هم اصول مربیگری را رعایت کرده و هم به صورت غیرمستقیم جواب مورد نظرشان را به مراجع رسانده باشند.
قاصدک
ما انسانها در طول زندگی خود یاد گرفتهایم که احترام و جلب پذیرش دیگران به دست آوردنیست و رسیدن به آن پیش نیازهایی دارد. مثلا ما زمانی مورد احترام و پذیرش دیگران قرار خواهیم گرفت که همیشه با آنها خوب برخورد کرده، نیازهای آنها را بر نیازهای خود ارجح دانسته، آرام و با وقار صحبت کرده، لبخند بر لب داشته، سرشار از انرژی و هیجان بوده و در همه جنبههای زندگی موفقیت صددرصدی داشته باشیم.
قاصدک
ذات وجودی ما انسانها با قضاوت درآمیخته است. آدمی به صورت ناخودآگاه در ذهن خود پیوسته در حال قضاوت کردن دیگران است. ما در طول زمان فرا گرفتهایم که بر روی هر آنچه که میشنویم برچسب درست و غلط، خوب و بد و راست و دروغ را بزنیم. جامعه نیز ما را به سمت قضاوت دیگران به عنوان انسانهای خوب یا بد و نپذیرفتن کسانی که شبیه ما نبوده و با ما فرق دارند سوق داده است.
یگانه بیداریان
گرفتن نقش ناجی توسط مربی باعث میشود که مراجع دیگر مسئولیت حل مشکل و مسالهاش را خود به عهده نگرفته و بار حل چالشها و معضلهای زندگیش را به دوش مربی بگذارد. زمانی که مربی در نقش ناجی فرو میرود با رفتار خود به صورت مستقیم و غیرمستقیم این پیام را به مراجع میدهد که او برای حل مسایل و مشکلهایش بیش از حد ضعیف، ناتوان و شکننده است و نیاز به ناجیی برای حل آنها دارد.
منصوره حق خواه
حجم
۴۴۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
حجم
۴۴۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
قیمت:
رایگان