بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب تولد در توکیو | صفحه ۱۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب تولد در توکیو

بریده‌هایی از کتاب تولد در توکیو

گردآورنده:آتسوکو هوشینو
انتشارات:عهد مانا
امتیاز:
۴.۴از ۱۹۹ رأی
۴٫۴
(۱۹۹)
نظر من صدقه دادن و کارهای خیر خیلی خوب است ولی موقتی است. وقتی به کسی کمک مالی می‌کنیم درد او را موقتاً درمان کرده‌ایم. اما حمایت از تولید، باعث رونق اقتصاد می‌شود و رونق اقتصاد باعث ایجاد شغل. به نظر من عقل حکم می‌کند در کنار کمک‌های خیریه که موقتاً دردی را دوا می‌کند باید به فکر کاری بود که باعث ایجاد شغل می‌شود و آن درد را از ریشه دوا می‌کند.
:)
می‌گرفت. فکرم همیشه مشغول بود که حالا فلانی دربارهٔ لباسم چه فکری می‌کند. نکند فلانی از لباسم خوشش نیاید. نکند جایی بروم و کسی لباس یا آرایشش بهتر از من باشد. فکر و ذکرم همه‌اش این چیزها بود. ولی وقتی مسلمان شدم فهمیدم که من فقط باید دنبال نگاه یک نفر باشم و او خداست. فهمیدم لازم ندارم این‌قدر به فکر نگاه دیگران باشم. همین که خدا نگاهم می‌کند برایم بس است.
zahra.n
تمام آزادی‌هایی که می‌شناسیم نسبی است. اما به هرحال انسان کمال‌گراست و کمالات را دوست دارد. خدا انسان را جوری آفریده که به کمالات عشق می‌ورزد. آزادی هم یکی از کمالات است. بزرگ‌ترین آزادی‌ها پیش خداوند است. خدواند که کمال مطلق است، مظهر آزادی است. کمال آزادی است. انسان اگر می‌خواهد به آزادی برسد باید به خدا برسد و برای رسیدن به خدا هم اسلام دستوراتی دارد. دستورات اسلام شاید در ظاهر محدودیت‌هایی ایجاد کند ولی باطن انسان را آزاد می‌کند. حجاب شاید در ظاهر انسان را کمی محدود کند ولی در باطن به روح انسان آزادی می‌دهد. به نظر من آزادی حقیقی در اطاعت از خداست.
zahra.n
من آزادم هرکاری دلم بخواهد بکنم. ولی من می‌گویم هرکاری را نمی‌شود کرد. تو آزادی بین چند مورد محدود انتخاب کنی. ما در این جهان دایرهٔ بی‌نهایت برای انتخاب‌هایمان نداریم. مثلاً ما همیشه در عین اینکه آزادی حرکت داریم، ولی محدود به جاذبه هم هستیم. هیچ‌وقت نمی‌توانیم بیشتر از یک حد محدودی از روی زمین به بالا بپریم. حالا شما بگو من اختیار دارم پس می‌خواهم بدون هیچ وسیلهٔ کمکی از روی زمین بالا بپرم و ابرها را لمس کنم. نمی‌شود. چون پریدن ما محدود به جاذبه است. مابقی آزادی‌ها و اختیارهای ما هم شبیه همین است. در نهایت به یک محدودیتی می‌رسد.
zahra.n
بعدها فهمیدم ایران فرق چندانی با ژاپن ندارد. ماشین‌های مدل بالا. ساختمان‌های زیبا. برج‌های بلند و آب و هوای خوب. فهمیدم بیشتر اطلاعاتی که رسانه‌ها دربارهٔ ایران می‌داده‌اند دروغ بوده. فرهنگ ایران خیلی شبیه ژاپن بود. کلمات زیادی هم در سال‌های خیلی قبل از طریق سفرهای تجاری راه ابریشم، به ژاپن وارد شده بود. مثلا «چرند و پرند» که ما می‌گوییم: «چرند پورند». یا کلمهٔ «جان» که ایرانی‌ها برای ابراز محبت استفاده می‌کنند و مثلا می‌گویند: فاطمه جان. ما هم در ژاپن میگوییم «چن» که ظاهراً از یک ریشه است. این‌ها باعث شدند نسبت به ایران حس خوبی پیدا کنم.
zahra.n
در دعای «مشلول» با پیامبران دوست می‌شدم. «ای برطرف‌کنندهٔ رنج ایوب، ای آمرزندهٔ خطای داوود، ای بالابرندهٔ عیسی بن‌مریم و رهایی‌بخش او از دست یهود، ای پاسخ‌دهنده به ندای یونس در دل تاریکی‌ها...» به این فراز که می‌رسیدم فکر می‌کردم خدایی که صدای یونس را در دل تاریکی و در دل نهنگ شنیده، حتماً صدای من را هم می‌شنود. منی که جایی میان این‌همه تاریکی و ظلمت تنها مانده بودم و غریب.
zahra.n
در مدرسه درس دینی وجود ندارد، ولی یک کلاسی هست به نام اخلاق. آنجا ارزش‌های اخلاقی را به بچه‌ها یاد می‌دهند؛ مثلاً احترام به بزرگان. در سیستم تربیتی‌مان هیچ الگویی یا فرد قهرمانی برای اینکه بخواهی از او یاد بگیری یا به او شبیه شوی وجود ندارد. کتاب آسمانی ندارند. این است که مهم‌ترین شیوهٔ تربیت‌شان همذات‌پنداری است. به بچه یاد می‌دهند تو اگر جای طرف مقابل بودی و در حق تو یک بی‌اخلاقی اتفاق می‌افتاد چه حسی داشتی؟ پس تو هم این‌کار را در حق کس دیگری انجام نده! از نظر تربیت بچه، مدارس‌مان خیلی سخت‌گیرند. توی مدرسه کلاس اولی‌ها باید خودشان مدرسه را تمیز کنند. آبیاری باغچه و نگه‌داری گل‌ها و درخت‌ها با بچه‌هاست.
zahra.n
خدایا چگونه تو را شکر کنم...
Alireza Aziz
آنجا فهمیدم عشق بازی با خدا سن‌وسال نمی‌شناسد. با خودم می‌گفتم: آخر این بچهٔ سیزده‌چهارده ساله از کجا می‌دانسته معرفت خدا چیست که آمده به عشق خدا جانش را فدا کرده؟
Alireza Aziz
حس عجیبی بود. انگار نه انگار ژاپنی بودم. حس می‌کردم ایرانی‌ام. حس می‌کردم دارم از وطنم دور می‌شوم. احساس غربت می‌کردم.
Alireza Aziz
فهمیدم لازم ندارم این‌قدر به فکر نگاه دیگران باشم. همین که خدا نگاهم می‌کند برایم بس است.
Alireza Aziz
دستورات اسلام شاید در ظاهر محدودیت‌هایی ایجاد کند ولی باطن انسان را آزاد می‌کند. حجاب شاید در ظاهر انسان را کمی محدود کند ولی در باطن به روح انسان آزادی می‌دهد. به نظر من آزادی حقیقی در اطاعت از خداست.
Alireza Aziz
بعدها توی ژاپن هرکسی ازم می‌پرسید اولین چیزی که توی ایران دیدی و با خودت گفتی چه زیباست چه چیزی بود؟ می‌گفتم: چادر. با اینکه مشکی یک دست است ولی زیبایی‌ای دارد که انسان را محو خودش می‌کند. مطمئناً زیبایی‌اش ظاهری نیست. یک زیبایی معنوی است که انسان با قلب درکش می‌کند.
Alireza Aziz
مست شده بودم بدون اینکه لب به شراب زده باشم.
Alireza Aziz
بعد از اینکه خوب دربارهٔ شیعه مطالعه کردم، دلم برای شیعه سوخت. این‌که چقدر مطالب عمیق زیبایی در شیعه هست و هیچ‌کدامشان به مردم دنیا نمی‌رسد. داشتم می‌فهمیدم دست‌هایی هست که نمی‌گذارند این معارف به مردم برسد.
Alireza Aziz
یاد آن صحبت معلمم افتادم که می‌گفت وقتی به ابرها فکر می‌کنید دلتان پیش ابرهاست. فهمیدم وقتی به خدا فکر می‌کنم و با او حرف می‌زنم دلم پیش خداست.
Alireza Aziz
در ژاپن با چشمان خودم دیده بودم که حمایت مردم از تولید کشورمان چقدر به گسترش و رونق اقتصاد کمک کرده بود. کشوری که در جنگ جهانی با خاک یکسان شد و بعد از جنگ جهانی هم سیل و زلزله امانش نداد، به‌خاطر حمایت مردم، امروز روی پای خودش ایستاده بود و حرف اول را در دنیا می‌زد.
MH
ژاپنی‌ها به تربیت کودک خیلی اهمیت می‌دهند. خانواده‌ها از سن خیلی کم، مسئولیت‌پذیری را به کودکان آموزش می‌دهند. مثلاً در خانوادهٔ ما قبل از اینکه ورودی را تمیز نکرده بودم، نمی‌توانستم صبحانه بخورم. از چهارپنج‌سالگی این مسئولیت من بود و باید انجامش می‌دادم.
شادی
ژاپنی‌ها به تربیت کودک خیلی اهمیت می‌دهند. خانواده‌ها از سن خیلی کم، مسئولیت‌پذیری را به کودکان آموزش می‌دهند. مثلاً در خانوادهٔ ما قبل از اینکه ورودی را تمیز نکرده بودم، نمی‌توانستم صبحانه بخورم. از چهارپنج‌سالگی این مسئولیت من بود و باید انجامش می‌دادم.
شادی
کشوری که در جنگ جهانی با خاک یکسان شد و بعد از جنگ جهانی هم سیل و زلزله امانش نداد، به‌خاطر حمایت مردم، امروز روی پای خودش ایستاده بود و حرف اول را در دنیا می‌زد. توی ژاپن خرید لوازم غیرژاپنی کار جِلفی است. حتی قبل‌ترها هم که محصولات ژاپنی این‌قدر معروف نبودند هم مردم از محصولات کشور خودشان خرید می‌کردند. آن‌قدر خریدند و تولید کردند و رقابت کردند تا بالاخره این روزها در خیلی از محصولات یکی از مهم‌ترین برندهای تولید را دارند
کاربر ۲۰۵۸۳۵۷

حجم

۸۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

حجم

۸۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

قیمت:
۳۲,۰۰۰
۱۶,۰۰۰
۵۰%
تومان