بریده‌های کتاب تولد در توکیو
کتاب تولد در توکیو اثر آتسوکو هوشینو

کتاب تولد در توکیو

گردآورنده:آتسوکو هوشینو
انتشارات:عهد مانا
امتیاز:
۴.۴از ۱۶۳ رأیخواندن نظرات
وقتی مسلمان شدم فهمیدم که من فقط باید دنبال نگاه یک نفر باشم و او خداست.
soroosh7561
ژاپنی‌ها به تربیت کودک خیلی اهمیت می‌دهند. خانواده‌ها از سن خیلی کم، مسئولیت‌پذیری را به کودکان آموزش می‌دهند. مثلاً در خانوادهٔ ما قبل از اینکه ورودی را تمیز نکرده بودم، نمی‌توانستم صبحانه بخورم. از چهارپنج‌سالگی این مسئولیت من بود و باید انجامش می‌دادم.
محدثه
تنها چیزی که ذهنم راحت قبولش می‌کرد، یکتایی خدا بود. اصلاً درباره‌اش چون و چرا نمی‌کردم. ژاپنی‌ها همیشه به بچه‌هایشان می‌گفتند: مواظب باش کار بد انجام ندهی که آسمان تو را می‌بیند. با این‌که به بودا اعتقاد داشتند، ولی می‌گفتند آسمان تو را می‌بیند. این آسمان با بودا فرق داشت. انگار فطرتاً می‌دانستند خدایی هست که نظاره‌گر اعمال انسان است. برای همین، زمانی که از طریق مسیحیت با خدای یکتا آشنا شدم، ذهنم این‌دو را به هم ربط داد و متوجه شدم آن آسمانی که ژاپنی‌ها می‌گفتند همان خدای یکتا بوده.
محدثه
غیر از دعا خواندن، هر روز به اهل‌بیت (ع) سلام می‌دادم. می‌دانستم جواب سلام واجب است و معصوم به انجام دادن واجباتش مقید است. می‌دانستم وقتی سلام می‌دهم اهل‌بیت جوابم را می‌دهند
•° زهــــرا °•
فکر می‌کردم مردم ایران خیلی فقیرند و آب و هوای ایران مثل عربستان است. از ایران تصوری عربی توی ذهنم بود. فکر می‌کردم مثل کشورهای عربی است. فکر می‌کردم کشوری بیابانی است و مردم به‌جای استفاده از ماشین، از شتر استفاده می‌کنند. بعدها فهمیدم ایران فرق چندانی با ژاپن ندارد. ماشین‌های مدل بالا. ساختمان‌های زیبا. برج‌های بلند و آب و هوای خوب. فهمیدم بیشتر اطلاعاتی که رسانه‌ها دربارهٔ ایران می‌داده‌اند دروغ بوده. فرهنگ ایران خیلی شبیه ژاپن بود. کلمات زیادی هم در سال‌های خیلی قبل از طریق سفرهای تجاری راه ابریشم، به ژاپن وارد شده بود. مثلا «چرند و پرند» که ما می‌گوییم: «چرند پورند». یا کلمهٔ «جان» که ایرانی‌ها برای ابراز محبت استفاده می‌کنند و مثلا می‌گویند: فاطمه جان. ما هم در ژاپن میگوییم «چن» که ظاهراً از یک ریشه است. این‌ها باعث شدند نسبت به ایران حس خوبی پیدا کنم.
مستاجر خدا :)♡
از بچگی خانواده‌ام هروقت می‌خواستند وسیله‌ای برای خانه بخرند مادرمان می‌گفت فلان مارک را می‌خریم که تولید کشور خودمان است. به نظر من صدقه دادن و کارهای خیر خیلی خوب است ولی موقتی است. وقتی به کسی کمک مالی می‌کنیم درد او را موقتاً درمان کرده‌ایم. اما حمایت از تولید، باعث رونق اقتصاد می‌شود و رونق اقتصاد باعث ایجاد شغل. به نظر من عقل حکم می‌کند در کنار کمک‌های خیریه که موقتاً دردی را دوا می‌کند باید به فکر کاری بود که باعث ایجاد شغل می‌شود و آن درد را از ریشه دوا می‌کند.
sara
جمله معروفی از حضرت زینب (س) هست که می‌فرمایند: من چیزی جز زیبایی ندیدم. همیشه برایم سؤال بود که این جمله یعنی چه؟ آن روز روی تل زینبیه فهمیدم منظور حضرت چه بوده. ما توی تشهد هر نماز شهادت می‌دهیم که: اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمد عبده و رسوله. بالاترین و بهترین صفت هر انسانی عبد بودن است و اباعبدالله در کربلا بالاترین و بهترین روش بندگی و عبد بودن را به جهانیان نشان داد. چه چیزی زیباتر از این‌که یکی از بندگان خدا، بندگی را به حد اعلای خود برساند و از همه چیزش در راه خدا بگذرد؟
وقتی مسلمان شدم فهمیدم که من فقط باید دنبال نگاه یک نفر باشم و او خداست.
zar
گوشت‌های آنجا ذبح شرعی نبود. توی شهرمان هم جایی نبود که گوشت حلال بفروشد. به خاطر همین در آن شش‌هفت سالی که آنجا بودم گیاه‌خوار شدم.
ساکنِ ماه🌙
اسلام دین آزادی است؛ به این دلیل که انسان را از خودش و امیالش آزاد می‌کند. از بند این جهان مادی آزاد می‌کند.
Sobhan Naghizadeh

حجم

۸۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

حجم

۸۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

قیمت:
۱۸,۰۰۰
۹,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۲۱صفحه بعد