بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب چین و غرب | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب چین و غرب

بریده‌هایی از کتاب چین و غرب

۴٫۰
(۳)
بنابراین، وزن دیگ‌ها را نپرسید. برخی می‌گویند این همان کاری است که اکنون شی جین‌پینگ انجام داده. او خیلی زود دستش را رو کرده است. او به دلیل دامن زدن به جنگ تجاری با رئیس‌جمهور ترامپ و نظامی‌سازی دریای جنوبی چین، که البته به اوباما قول داد این کار را نخواهند کرد، مورد انتقاد است. بنابراین او متکبرتر از چیزی شده که یک رهبر چین باید باشد، و به خاطر همین زیر باد انتقاد است. به هر حال، من این مسئله را در کتاب مناظرهٔ مانک ۲۰۱۱ با این عنوان "آیا قرن بیست و یکم به چین تعلق دارد؟" یافتم، که در آن نیل فرگوسن به شما می‌گوید که چین متکبر شده و به گونه‌ای رفتار می‌کنند که پشیمان خواهد شد.
☆Nostalgia☆
آنها در کتاب‌های درسی داخلی‌شان، نحوهٔ ادارهٔ روابط خارجی و انجام استراتژی نظامی را آموزش می‌دهند. من و دیگران پس از گذشت زمانی طولانی از بازی، این کتاب‌ها را به دست آوردیم و بعد یواش یواش دو ریالی‌مان افتاد: "اوه خدای من. آن‌ها می‌گویند فریب مهم‌ترین ابزار علیه یک قدرت برتر است تا جایی که بتوانید از او پیشی بگیرید." به علاوه چینی‌ها ضرب‌المثلی شگفت‌انگیز دارند که بسیاری از افراد کتابخوان آن را به کار می‌برند: "وزن دیگ‌ها را نپرس." این ضرب‌المثل به داستانی از دورهٔ جنگ ایالت‌ها بر می‌گردد که در آن رهبر ایالتی که می‌خواست امپراتوری چین را در دست گیرد به طور اتفاقی از نوهٔ امپراتور می‌پرسد: "آن دیگ‌ها در قصر امپراتوری چقدر سنگین هستند؟" اکثر ضرب‌المثل‌های چینی بسیار روشن هستند و دانستن آن‌ها از نشانه‌های متمدن بودن یک شخص است.
☆Nostalgia☆
رادیرد گریفیتس: می‌خواهم به تحلیل شما برگردم؛ این‌که موضع چین از پنهان‌کاری در فریب، برای هزاران سال به دورهٔ جنگ ایالت‌ها [در چین] باز می‌گردد. به عبارت دیگر، بخشی از این موضوع فرهنگی است و نه صرفاً ایدئولوژیک. مایکل پیلزبری: بله، اما تعبیر نادرست ما از این فریب نیز، به نحوهٔ آموزش افرادی مانند من دربارهٔ چین در دورهٔ تحصیلات تکمیلی باز می‌گردد. من دکترایم را از دانشگاه کلمبیا با تمرکز بر سیاست‌های چین گرفتم. اما چیزی دربارهٔ دورهٔ جنگ ایالت‌ها به من آموخته نشد. راجع به اهمیت فریب به من چیزی تعلیم داده نشد. من این را از خودِ چینی‌ها آموختم.
☆Nostalgia☆
به ونزوئلا نگاه کنید. چین در حال درآمدزایی از جیب مردم گرسنهٔ ونزوئلاست. چینی‌ها با تداوم‌بخشی به جریان پول نقد به سوی نیکولاس مادورو این کار را انجام می‌دهند، در حالی که اکنون او تقریباً کل نفت ونزوئلا را [زیر قیمت] به چینی‌ها می‌فروشد که البته چینی‌ها به هیچ عنوان از آن استفاده نمی‌کنند بلکه صرفاً آن را در بازار بین‌المللی می‌فروشند. چین دارد سود می‌کند در حالی که مردم ونزوئلا گرسنگی می‌کشند. بنابراین، این رویکرد به چین از حمایت غیر متعصبانهٔ فوق‌العاده‌ای برخوردار است، نه فقط از جانب ایالات متحد یا حزب جمهوری‌خواه: تشخیص این‌که ما واقعاً باید با این خطر خانمان‌برانداز برای جوامع باز و آزاد خود مقابله کنیم.
☆Nostalgia☆
به نظرم چیزی که اکنون می‌بینید اتخاذ این رویکرد در سراسر جهان است. مثلاً دوستان ما در نیمکرهٔ غربی یعنی در اتحادیهٔ اروپا و سراسر آمریکای شمالی، دربارهٔ تأثیر تلهٔ قرض و بدهی، که چینی‌ها برای جلب و سپس وادار کردن کشورها به حمایت از سیاست خارجی خودشان استفاده می‌کنند، بسیار نگران هستند. اکوادور نمونه‌ای عالی است. چینی‌ها سدّی ۲.۶ میلیارد دلاری را در دریاچه‌ای در کوهپایهٔ آتشفشانی فعال ساختند. توربین‌های موجود در این سد با گل و لای و درختان مسدود شد و نخستین باری که استارت زده شد، کل سیستم الکتریک کشور را سوزاند. پیش از این شکاف‌هایی در این سد دیده می‌شد! البته قصد چین از این نوع راهبردِ اقتصادیِ غارتگرانه، این است که در ازای ساخت این سد، و برای این‌که اکوادور بدهی‌های مربوط به آن را پرداخت کند، ۸۰ درصدِ صادرات نفت اکوادور را با تخفیف در اختیار بگیرد و دوباره در بازار بین‌المللی بفروشد.
☆Nostalgia☆
اچ. آر. مک‌مستر: بیشتر دوران حرفه‌ای من در اروپا و خاورمیانه و آسیای میانه صرف شد. البته، چین همیشه نقشی برجسته در سراسر جهان دارد. به علاوه من دانشجوی تاریخ چین بوده‌ام و آن را به عنوان بخشی از دورهٔ پیمایش‌مان در وست پوینت تدریس کردم. اما حقیقتاً تا زمانی که وارد شغل مشاور امنیت ملی نشدم، چندان روی چین تمرکز نکردم. فکر می‌کنم یکی از جنبه‌های مهم این شغل، بررسی سیاست‌های موجود و به چالش کشیدن فرضیاتی است که آن سیاست‌ها بر آن‌ها مبتنی است. هنگامی‌که نگاهی به سیاست قدیمی تعامل راهبردی با چین انداختیم، متوجه شدیم این سیاست واقعاً به‌طور ضمنی و آشکارا بر این فرض نادرست پی‌ریزی شده که چین به شیوه‌ای که حامی نظم بین‌الملل است رفتار خواهد کرد، در نتیجه تشخیص دادیم واقعاً نیاز به تغییر داریم. نیاز داشتیم به سمت سیاستی پیش برویم که تصدیق می‌کرد در حال رقابت با یک نظام بستهٔ اقتدارگرا هستیم که نه‌تنها مردم خود را سرکوب بلکه الگویش را به رژیم‌های دیگر نیز صادر می‌کند.
☆Nostalgia☆
همچنین مثلاً تصور می‌کنم هدف چین از قرارداد پاریس، لاپوشانی رفتارشان است، در حالی که وانمود می‌کنند حامی نظم بین‌المللی هستند اما دارند این کوشش‌ها را تضعیف می‌کنند. چین در حال مسموم‌سازی محیط جهانی است در حالی که طرفدار توافقی است که کاملاً معیوب است. مشکل پیمان پاریس این است که به ما احساس امنیت نادرستی می‌دهد. این پیمان واقعاً به بزرگ‌ترین آلوده‌کنندگان جهان یعنی هند و دیگران، و البته به طور عمده چین، اشاره‌ای نکرده است؛ و چین، تحت طرح ابتکار جاده و کمربند، در حال صدور ۲۶۰ کارخانهٔ زغال‌سنگ به مکان‌هایی مانند آفریقای جنوبی و کنیاست. آن‌ها طوری وانمود می‌کنند که انگار شهروندانی خوب هستند در حالی که در حقیقت دارند سیستم را تضعیف می‌کنند.
☆Nostalgia☆
اچ. آر. مک‌مستر: خوب در واقع، چین در مجامع بین‌المللی شرکت می‌کند تا این‌که بتواند آن مجامع و سازمان‌ها را تضعیف و به سمت دستور کار خود منحرف کند و به نفوذ هژمونیک مزبور دست یابد و در نهایت در صحنهٔ مرکزی جهان قرار گیرد. بنابراین مثلاً از ورود چین در سال ۲۰۰۱ به سازمان تجارت جهانی استقبال شد و قول داد که اقتصادش را آزاد کند، از دادن یارانه‌های دولتی به شرکت‌های دولتی دست بردارد و انتقال اجباری مالکیت معنوی را فقط به خاطر [برخورداری از] مزیت انجام تجارت در اقتصاد خود متوقف کند. آن‌ها هیچ‌یک از این وعده‌ها را خوب انجام ندادند. هم‌چنین، با وجود این‌که ایالات متحد به خاطر آزادی ناوبری و غیره، امضا کنندهٔ قوانین دریایی نیست، اما به آن وفادار است و یکی از شرکت کنندگان بین‌المللی خوب و مجری قوانین بین‌المللی است. اما چین هر روز در تلاش مداوم برای بازپس‌گیری [اراضی] و نظامی‌سازی آن‌ها در دریای جنوبی چین، این قوانین را نقض می‌کند.
☆Nostalgia☆
دقت کنید که مشتری‌های آن‌ها چه کسانی هستند، ونزوئلا در نیم‌کرهٔ غربی، زیمبابوه در آفریقا و کامبوج که در حاشیهٔ آن است. این‌ها رژیم‌هایی ستمگرند و چیزی که می‌توانید بگویید این است که حزب کمونیست چین در تلاش است جهان را برای اقتدارگرایی، امن نگه دارد، زیرا این‌گونه می‌توانند نفوذ خود را به مؤثرترین شکل ممکن گسترش دهند.
☆Nostalgia☆
اچ. آر. مک‌مستر: این فرض را رد می‌کنم زیرا هدف حزب کمونیست چین، تعقیب راهبردی است که آن را ادغام نظامی– مدنی می‌نامند. بخشنامه‌ای به نام سند شمارهٔ ۹ وجود دارد که چند سال پیش به بیرون درز کرد –و اگر شما چینی باشید و حتی دربارهٔ آن صحبت کنید به زندان می‌افتید– و اساساً راهبرد حزب کمونیست چین را فاش کرد؛ راهبردی که به طور مستقیم کوششی یکپارچه در بین دانشگاه‌ها، شرکت‌ها و صنایع خصوصی و ارتش است. کاری که می‌خواهند بکنند این است که تسلط جهانی بر اقتصاد نوظهور را به دست آورند و سپس فن‌آوری‌های نوظهور را در قابلیت‌های نظامی به شیوه‌ای به کار گیرند که به آن‌ها اجازه دهد اهداف‌شان را که برای همهٔ ملت‌ها خطرناک است، دنبال کنند. کشورهایی که در پیرامون چین هستند اساساً به دولت‌هایی دست‌نشانده تبدیل خواهند شد، همان‌طور که چین سعی دارد مناطق انحصاری نفوذ و برتری در منطقهٔ هند – اقیانوسیه ایجاد کند تا این‌که بتواند ایالات متحد و سایر جوامع باز و آزاد در سطح جهان را به چالش بکشاند.
☆Nostalgia☆
رادیرد گریفیتس: یکی، دو استدلال دیگر که علیه شما اقامه می‌شود: اول اینکه برخی از افراد فرض می‌کنند که هم‌اکنون دلیل تمرکز آمریکا بر مسئلهٔ تجارت، این است که پی برده‌اند چین یک تهدید تکنولوژیک و اقتصادی است و بنابراین به یک معنا ایالات متحد در تلاش است یک اتحاد جهانی به منظور عقب راندن چین ایجاد کند - نه برای دفاع از نظم بین‌المللی لیبرال یا ارزش‌های جهانی بلکه برای دفاع از منافع ملی محدود آمریکا. چرا این فرض را رد می‌کنید؟
☆Nostalgia☆
به علاوه آن‌چه در واکنش به چین مشاهده می‌کنید، پیوستن ۱۶ کشور دیگر به کانادا در دسامبر سال ۲۰۱۸ به منظور افشا سازی کمپین جاسوسی صنعتی علیه شرکت‌های غربی است. همچنین همکاری بسیاری در سطح بین‌المللی در مواجهه با کوشش‌های چین به منظور کنترل اقیانوس، با توسعهٔ دریای جنوبی چین و نظامی‌سازی جزایر آن صورت گرفته است؛ و البته [این را می‌دانیم که] هیچ‌کس حق کنترل اقیانوس را ندارد. تصور می‌کنم واقعاً این یکی از معدود مسائلی است که این روزها در ایالات متحد هر دو حزب را به هم نزدیک می‌کند. اما همچنین برخی از جوامع باز و آزاد به این شناخت از چین رسیده‌اند – همان‌طور که اتحادیهٔ اروپا در ماه گذشته اعلام کرد– که این کشور از سیستمی حمایت می‌کند که به تضعیف حقوق جهانی و تجارت باز، آزاد، منصفانه و نیز روابط اقتصادیِ با ارزش و متقابل می‌انجامد.
☆Nostalgia☆
حتی با وجود سازمان‌های مارکسیستی که قرار است مدافع حقوق کارگران باشند، به دانشگاه‌هایی که شاهد این اتفاقات است حمله می‌شود و دانشجویان بازداشت می‌شوند. بنابراین به نظرم، چیزی که اتفاق افتاده، شناختی گسترده نه فقط در ایالات متحد بلکه در سرتاسر جهان است که چین قصد آزادسازی ندارد. چین قصد ندارد بر طبق قوانین عمل کند و در واقع می‌خواهد نظم بین‌المللی را از هم فرو بپاشاند و آن را با نظمی که در راستای منافع حزب کمونیست چین است جایگزین کند.
☆Nostalgia☆
شما هشت سال پیش میزبان یک مناظرهٔ بزرگ دربارهٔ چین بودید، و دیوید لی یکی از مناظره‌کنندگان بود. او در این مناظره گفت "نگاه کنید، ما در حال آزادسازی هستیم"، و چند مثال ارائه داد. او گفت "مردم چین اکنون می‌توانند نظرات خود را بیان کنند" و همچنین گفت "نسل جوان ما راضی نخواهد شد و خواهان اصلاحات بیشتری است." خوب اکنون، همان نسل جوان در حال شست‌وشوی مغزی است و به طور وحشیانه‌ای از سوی دولتی سرکوب می‌شود که کنترل واقعاً سرسختانه‌ای بر اطلاعات دارد و هر نوع ایده یا بحثی را که شامل مفاهیمی مانند حاکمیت قانون باشد، خفه می‌کند. اگر شما استاد یا دانشجو باشید و دربارهٔ حاکمیت قانون صحبت کنید بازداشت می‌شوید. بسیاری از این دانشجویان بازداشت و ناپدید شدند - تا این‌که بعدها در فیلم‌های اعترافی مجدداً ظاهر شدند. کتاب‌های راجع به حاکمیت قانون از قفسه‌های دانشگاه‌ها برداشته و نابود می‌شوند.
☆Nostalgia☆
خوب، اما چیزی که اتفاق افتاد این بود که آن اصلاحات اقتصادی در دوران هو جین‌تائو پشت گوش انداخته شد و در دوران شی جین‌پینگ کاملاً بر عکس شد. سال گذشته یعنی ۲۰۱۸، اولین سالی بود که بخش خصوصی چین رشد نکرد در حالی که برای نخستین بار، آن درصد از اقتصاد چین که دولت‌محور است نسبت به اقتصاد خصوصی رشد کرد. علتش این است که آن‌چه شی جین‌پینگ در تلاش است بیش از هر هدف دیگری انجام دهد، محکم‌تر کردن قدرت انحصاری حزب است؛ و حزب این جنبه‌های ساختاریِ الگوی سرمایه‌داری اقتدارگرای دولت‌محور را، برای نگهداشت قدرتش ضروری می‌داند.
☆Nostalgia☆
مهم است به یاد بیاورید انقلاب فرهنگی که مائو از آن برای پاک‌سازی حزب استفاده کرد واقعاً اقتصاد چین را نابود کرد. اقتصاد آن‌ها در دههٔ ۱۹۸۰ در تنگنا بود. بنابراین حقیقتاً، این غرب یعنی نظم بین‌المللی بود که از چین استقبال کرد، از این نظر که به آن‌ها کمک کرد تا یک دورهٔ فوق‌العاده موفق از رشد اقتصادی را پشت سر بگذرانند تا ۸۰۰ میلیون نفر را از فقر خارج کنند؛ و البته چین از طریق اصلاحات، موفق به چنین کاری شد. بنابراین، دلایلی برای خوش‌بینی در دورهٔ پس از جنگ سرد وجود داشت، این‌که چین، که از ورودش به این نظم استقبال شده بود، به آزادسازی اقتصادش ادامه خواهد داد و همان‌طور که [پیش از این] رونق یافته بود، بر طبق قوانین عمل خواهد کرد و در نهایت نظام سیاسی‌اش را نیز آزاد خواهد کرد.
☆Nostalgia☆
اچ. آر. مک‌مستر: نه، من نمی‌گویم این تعارضی وجودی و ذاتی است. به نظرم این یک رقابت است. رقابتی با حزب کمونیست چین و سیاست‌های آن، که نه‌تنها هدفش سرکوب هرگونه آزادی و حقوق فردی در جامعهٔ خودشان بلکه همچنین قصدش صدوراین الگو به سایر کشورهاست تا بکوشد نظام فعلی بین‌المللی را به چالش بکشاند و آن را با نظم جدیدی که در راستای منافع چین است جایگزین کند، همان‌طور که رئیس‌جمهور شی گفته، نظمی‌جدید با مرکزیت چین. به اعتقاد من، از بسیاری جهات، این کوششی برای احیای مجدد نظام خراج‌گزاری در تاریخ دودمانی چین است که در آن کشورهایی که عضو می‌شوند فقط تا زمانی که در رابطهٔ بندگی با چین هستند از تجارت آزاد بهره می‌برند. بنابراین به نظرم، چین تهدیدی جدی برای جوامع باز و آزاد است.
☆Nostalgia☆
همان‌طور که دنگ شیائوپینگ گفت، "مهم نیست یک گربه سفید باشد یا سیاه، تا زمانی که موش‌ها را می‌گیرد." بنابراین، اگر الگوی خود چین به دردش می‌خورد، خوب شاید باید بدان بچسبد. به علاوه چین در چهار دههٔ گذشته توانست ۸۰۰ میلیون نفر را از فقر نجات دهد. چین به جهان مساعدت کرده و اکنون دومین اهدا کنندهٔ بزرگ سازمان ملل متحد است. همچنین، چین بانک سرمایه‌گذاری زیرساخت‌های آسیایی را با ۹۵ کشور عضو، از جمله بسیاری از کشورهای غربی، اگرچه نه ایالات متحد یا ژاپن، راه‌اندازی کرده است. بنابراین چین در حال انجام اقدامات چندجانبهٔ بسیاری‌ست، به‌خصوص طرح ابتکار کمربند و جاده. در واقع در حال حاضر ۴۰ یا ۵۰ میلیارد دلار برای این طرح در شماری از کشورها هزینه کرده است.
Reza Sheykhlar
اگر یک زمانی، رهبر چین شوید، مجبورید درک کنید که در فرهنگ سیاسی [خاص] خود زندگی می‌کنید. چون محدودیت‌های بسیاری در ادارهٔ چین وجود دارد – زیرا این‌که هر روز که می‌گذرد و ۱.۴ میلیارد نفر با هم کار می‌کنند و چین از هم نمی‌پاشد، یک معجزه است. کار سخت و طاقت‌فرسایی است. این به نوعی حکمرانی نیاز دارد که کاملاً از بالا به پایین نیست؛ مستلزم درک آن‌چه مردم می‌توانند بپذیرند، یا نمی‌پذیرند و غیره و غیره است. چون اگر ۱.۴ میلیارد نفر تصمیم بگیرند که قیام کنند، هیچ دولتی نمی‌تواند آن‌ها را متوقف کند؛ پس پویایی نظام سیاسی چین در حال انجام است؛ و برخی از ما که آن بیرون زندگی می‌کنیم نباید تصور کنیم بهتر از خود چینی‌ها می‌دانیم که صلاح آن‌ها چیست.
Reza Sheykhlar
از منظر چینی‌ها، یک درس شفاف از ۲۲۰۰ سال تاریخ پیوستهٔ چین این است که هنگامی که مرکز ضعیف باشد، مردم رنج می‌برند؛ اما زمانی که این مرکز قوی باشد، مردم سود می‌برند. بنابراین رهبران بسیار مستحکمی مانند شی جین‌پینگ در چین محبوب هستند. مردم او را دوست دارند. زندگی‌شان بهتر شده است.
Reza Sheykhlar

حجم

۹۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۳۳ صفحه

حجم

۹۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۳۳ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان