بریدههایی از کتاب التیام
۴٫۲
(۱۸)
پیشتر آمد که رسالت عیسی (ع) بر دو بخش استوار بود:
یک. اصلاح و بازسازی تورات از تحریف و بدعتها و ساماندادن به قوم بنیاسرائیل؛
:)
اما پولس مدعی بود که: تفسیر ما دو تن از انجیل متفاوت است. آنچه از این گفتگو برداشت میشود، بازکردن باب کفر و بدعت در اصول و مسلّمات کلام عیسی (ع) است؛ نه فروع.
:)
یهود، پیامبری نیرومند با اهداف مادی و ارزشهای غالب زمینی بود؛ پیامبری که بتواند حکومت دنیوی را برای بنیاسرائیل، نژادی که برترش میدانستند، فراهم آورد. انبیایی که میامدند، نهتنها چنین آرزویی را برنمیاوردند، امکان برآوردن آن را هم نداشتند.
:)
در همین دوران ناسازگاری، بخت النصر (نبوکد نصر) یکی از سلاطین بابل که در آغاز از بنیاسرائیل حمایت می کرد، ولی چون از ایشان تمرد و عصیان دید، آنان را محاصره و شهرهایشان را در هم کوبید و همه را ویران ساخت؛ معبد یا هیکل سلیمان را ویران کرد و تورات و کتابهای آسمانی را به آتش کشید و تا میتوانست از بنیاسرائیل کشت؛ بهگونهای که دیگر کسی از حافظان تورات باقی نماند. بازماندگان را نیز به اسارت برد و به بابل کوچ داد
:)
خداوند وی (سلیمان) را گفت:... اما اگر شما و پسرانتان از متابعت من روگردانیده، اوامر و فرایضی را که به پدران شما دادم، نگاه ندارید... آنگاه اسرائیل را از روی زمینی که به ایشان دادم، منقطع خواهم ساخت و این خانه را که به جهت اسم خود تقدیس نمودم، از حضور خویش دور خواهم انداخت و اسرائیل در میان جمیع قومها ضربالمثل و مضحکه خواهد شد.
:)
موسی (ع) آخرین چارهٔ پیامبران را دربارهٔ آنان به کار بست و نفرینشان کرد. «ای پروردگار من! من تنها مالک نفس خویش و برادرم هستم؛ میان من و این مردم نافرمان جدایی بینداز.» دعا و نفرین موسی (ع) به اجابت رسید و خداوند بنیاسرائیل را گرفتار عذابی از گونهای دیگر کرد. به فرمان خدا، ورود به آن سرزمین موعود تا چهلسال بر ایشان حرام شد و در بیابانهای اطراف سرگردان و حیران ماندند.
بنیاسرائیل چهل سال در این منطقه گرفتار بیماری و مرگ شدند. نسلی عوض شد و در همین مدت موسی (ع) و هارون (ع) از دنیا رفتند. بنیاسرائیل با همهٔ پیشرفت آموزشی و تجربی و ثبت خاطره در تاریخ، از محل قبر پیامبرشان بیخبرند! چرا که موسی (ع) در زمان سرگردانیشان از دنیا رفته بود.
:)
موسی (ع) آنان را به جهاد فراخواند که: ای قوم من! وارد زمین مقدسی شوید که خدا برایتان مقرر کرده است و باز پس نگردید که زیاندیده بازمیگردید.
موسی (ع) پیامبر «موعود» بنیاسرائیل در این لحظهٔ حساس و سرنوشتساز، با این پاسخ «منتظران» خود مواجه شد که: «ای موسی! تا وقتیکه جباران در آنجایند، هرگز وارد آن شهر نخواهیم شد. ما اینجا مینشینیم، تو و پروردگارت بروید و نبرد کنید!»
:)
غذای بنیاسرائیل در سالهای هجرت و گریز از مصر و حرکت بهسوی کنعان، از آسمان میامد. غذا آماده بود و وقتشان باید صرف تربیت و آموزش میشد. غذا در دو گونهٔ من و سلوی نیازشان را بهکلی برمیاورد، اما پس از مدتی نزد موسی (ع) آمدند و از یکنواختی غذا شکوِه آغاز کردند و تقاضای سبزی و عدس و خیار و پیاز داشتند! این خواستهها تنوعطلبی نابهجایی بود که باعث شد پس از رهایی از ستم فراعنه، دیگر بار مُهر ذلّت و خواری بر پیشانی این قوم بخورد.
:)
میتوان گفت بنیاسرائیل دوران انتظار را با موفقیت و سلامت نسبی طی کردند، اما پس از ظهور موسی دچار ضعف و انحراف شدند و این ظهور در اثر نافرمانی آنان، با رحلت موسی (ع) و سرگردانی بنیاسرائیل ناکام باقی ماند.
بنیاسرائیل باوجود درک نسبتاً عمیق از روزگار سخت انتظار، درک درستی از روزگار پس از ظهور نداشتند؛ چرا که میپنداشتند کار پیامبر موعود آن است که در یک لحظه و با عصا انداختنی دشمنانشان را نابود و جهانی سرشار از لذّت و ثروت نصیبشان کند. غافل از آنکه با ظهور او، هجرت و جهاد و تلاشی سنگین و طاقتفرسا آغاز خواهد شد و نجات آنان در گرو جهاد طبیعی و زمینی خواهد بود. از همین روی به موسی (ع) اعتراض میکردند که پیش از آمدنت آزار میدیدیم و اکنون نیز در سختی و گرفتاری هستیم.
:)
اهمیت بازگویی این تاریخ در کلام خدا، از این روست که امّت بنیاسرائیل و آیین یهود تنها امّت دینی قابل تعریف و دین مدوّن تا عصر نزول قرآن است. حتی مسیحیت بهرغم کثرت جمعیّت، هرگز امّتی مستقل از یهود نبود؛ چرا که مسیح (ع) خود یک بنیاسرائیلی بود که از سوی خداوند برای اصلاح امّت بنیاسرائیل و یهود فرستاده شده بود و نه برای پایهگذاری دین و امّتی جدید.
هر امّتی، بهویژه امّتی که هویت آن را «باور مشترک دینی» شکل میدهد
:)
حجم
۳۹۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
حجم
۳۹۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
قیمت:
۴۸,۶۰۰
۲۴,۳۰۰۵۰%
تومان