- طاقچه
- تاریخ
- تاریخ جهان
- کتاب پل پوت
- بریدهها
بریدههایی از کتاب پل پوت
۳٫۴
(۲۱)
از دسامبر ۱۹۷۰ به بعد، پذیرش نیروهای تازه برای «جبهه متحد ملی کامپوچیا» بدون توجه به سابقه افراد و بدون هیچ پرسشی از آنها صورت گرفت؛ اما شرایط ورود به حزب حتا دشوارتر از گذشته شد.
Z
پس از این دیدار، از شدت تنشهای موجود میان دو طرف، که در پاییز ۱۹۷۰ منجر به تعارض نظامی شده بود، به طرز چشمگیری کاسته شد.
Z
در اواخر نوامبر ۱۹۷۰، پل پوت و نون چی یک دیدار هفت روزه با دو رهبر ارشد «دفتر مرکزی ویتنام جنوبی»، به نامهای نگوین ون لین و ژنرال تران نام ترونگ، داشتند. در این دیدارها، که در اردوگاهی بین «ک ـ ۱» و مقر «دفتر مرکزی ویتنام جنوبی» در کراتی برگزار شد، سه تصمیم گرفته شد.
Z
برای دولت نیکسون، کامبوج در حکم خریدن زمان برای خروج نیروهای آمریکا از ویتنام بود. زمان برای خمرهای سرخ نیز واجد اهمیت حیاتی بود. دور آخر بازی نیکسون دقیقآ همان چیزی بود که خمرهای سرخ به آن نیاز داشتند.
Z
اما پیروزی در کامبوج هرگز هدف آمریکاییها نبود. اگر آمریکاییها چنین هدفی داشتند پس باید لون نول را، که در بهار ۱۹۷۱ بر اثر سکته مغزی زمینگیر شده بود برکنار میکردند و فرد دیگری را جایگزین وی میساختند.
Z
در جنگهای بعدیای که آمریکاییها درگیرشان شدند نیز بمبارانهای هوایی در غیاب حمایت نیروی زمینی به هیچ نتیجه دلخواهی منجر نشد. کم نبودهاند رؤسای جمهوری آمریکاییای که وعده پیروزیهای نظامی عاری از تلفات انسانی را به مردم کشورشان دادهاند اما در عمل شکست خوردهاند.
Z
لون نول و سیریک ماتاک پی بردند که کودتایشان چیزی جز یک اشتباه مرگبار نبوده است. آنها برای موفقیت کودتایشان صرفآ روی حمایت کشوری ( آمریکا) حساب کرده بودند که دلمشغولی اصلیاش این بود که پایش بیش از این به داخل باتلاق هندوچین کشیده نشود تا بتواند سرِ وقت به راحتی از آنجا خارج شود.
در چنین شرایطی، نوشداروی آمریکایی بمباران هوایی بود، تا اینکه انجام این گزینه هم از سوی کنگره آمریکا بعدآ ممنوع اعلام شد. اما بمباران بدون حمایت نیروی زمینی فایدهای نداشت. آمریکاییها برای مدتهای مدید ویتنام را به همین ترتیب بمباران کرده و هیچ نتیجهای نگرفته بودند.
Z
به قول یک مورخ نظامی آمریکایی، تنها عاملی که جلوی شکست لون نول را گرفته بود: «کمک آمریکا، قدرت هوایی متفقین و نیروی یازده هزار نفری ویتنام جنوبی بود که همچنان در جنوب شرقی کامبوج حضور داشت»؛ نیرویی که با توجه به تمایلش برای سلاخی کردن مردم کامبوج، در کنار فوایدش برای رژیم لون نول، مضراتی هم داشت.
Z
در یک ارزیابی، تا پایان سال ۱۹۷۰ تعداد رزمندگان خمرهای سرخ به دوازدههزار تن رسید که تا دو سال بعد چهار برابر شد. این در حالی بود که حکومت کامبوج به سبب ابتلا به فسادی فزاینده و بیسابقه ــ که حتا در دوران سیهانوک هم نمونهاش وجود نداشت ــ بنیانهای اخلاقیاش را به طور کامل از دست داده بود.
Z
آمریکاییها بمبهای به مراتب بیشتری را بر سر ویتنامیها ریختند، اما ویتنامیها نظامی شبیه نظام خمرهای سرخ در کشورشان برپا نکردند. بمبارانها میتوانست به ایجاد فضایی کمک کند که منجر به افراطگرایی شد. اما در هر حال موجد اصلی این افراطگرایی جنگ بر روی زمین بود.
Z
یک روستایی کامبوجی بعدها به یاد آورد: «پس از بمبارانها، ذهنهای دهاتیها فلج میشد. آنها برای مدت سه چهار روز پس از بمباران لال میشدند و مثل دیوانهها بیهدف پرسه میزدند... مغزهایشان کاملاً گیج و منگ میشد... حتا نمیتوانستند غذا بخورند.»
Z
ایالات متحده آمریکا در حین جنگ ویتنام سه برابر بیشتر از مجموع بمبهایی که کل شرکتکنندگان در جنگ جهانی دوم بر سر همدیگر ریختند بمب بر سر کشورهای منطقه هندوچین ریخت. بمبهایی که آمریکاییها بر کامبوج ریختند از حیث وزن سه برابر کل بمبهایی (از جمله بمب اتمی) بود که در جنگ جهانی دوم بر سر ژاپن ریختند. کادرهای حزب کمونیست کامبوج که به آرمانهای حزبی متعهد بودند شاید میتوانستند وحشت و هراسشان را از حمله ب ـ ۵۲ ها توجیه کنند. اما دهقانان چارهای جز تن دادن به وحشت کور بمبارانها نداشتند.
Z
در نُه اکتبر ۱۹۷۰، مراسم بزرگی در جلوی قصر سلطنتی برگزار شد و طی آن لون نول، سیریک ماتاک و این تام، رئیس مجلس ملی، درحالیکه همگی یونیفرمهای سفیدِ پر زرق و برق پوشیده بودند، الغای نظام سلطنتی یک هزارساله کامبوج را رسمآ اعلام کردند. به همین مناسبت دستور داده شد که ۱۰۱ گلوله توپ شلیک شود. اما در شلیک پانزدهم، گلوله در لوله توپ گیر کرد و منفجر شد. این انفجار جان یکی از سربازها را گرفت. خبر به سرعت برق و باد در سراسر کشور پخش شد.
Z
زمانی که مردان خمری راهب میشوند «اسامی مذهبی» تازه رویشان گذاشته میشود؛ اعضای خمرهای سرخ هم زمانی که صاحب مسئولیت تازه میشدند اسامی تازهای پیدا میکردند.
Z
خیو پوناری چند سالی زندگی عادی داشت و کاملاً هشیار به نظر میرسید. اما به تدریج گرفتار عارضههای کلاسیک بیماریاش شد؛ عارضههایی مثل اجتناب از شستشوی بدن و رسیدگی به نظافت شخصی، فرو رفتن در خویش و بیتوجهی به اطرافیان، و تن دادن هرچه بیشتر به توهمات کابوسوار در مورد حمله ویتنامیها و کشته شدن فجیع به دست آنها.
عوامل ریشهای بیماری اسکیزوفرنی پارانویید چندان شناخته شده نیست. با وجود این، مشخص شده است که استرس غالبآ به عنوان کاتالیزور عمل میکند و باعث شدت گرفتن بیماری میشود.
Z
تا اواخر آوریل ۱۹۷۰، ۲۶ خبرنگار غربی در کامبوج «مفقودالاثر» شدند. آن خبرنگارانی که به اندازه کافی خوشبخت بودند که به دست نیروهای ویت کنگ بیفتند معمولاً آزاد میشدند. کمونیستهای ویتنامی در غالب موارد در ازای دریافت حداکثر امتیازات سیاسی از دولتهای غربی اقدام به آزادی خبرنگاران غربی میکردند. اما بجز سه نفر، همه خبرنگاران، کشیشها و نیروهای کمکرسانی غربی که در حین جنگ به دست خمرهای سرخ افتادند کشته شدند.
Z
قتلعام شهروندان ویتنامیتبارِ کامبوج تنها خودزنی رژیم لون نول نبود.
لون نول در آوریل ۱۹۷۰ اعلام کرده بود که نظام سلطنتی در کامبوج الغا خواهد شد. او گفت: «یک پیشگوی بصیری پیشگویی کرده است که هر کس از حقوق متساوی برخوردار خواهد شد... شاهِ بد فرار خواهد کرد، ستاره دنبالهداری در آسمان ظاهر خواهد شد... و کامبوج به یک کشور جمهوری تبدیل خواهد شد.» این حرفها برای بسیاری از دهقانان کامبوجی هیچ معنایی نمیداد جز فرا رسیدن پایان جهان آشنای آنها.
Z
طی یک سال آینده، حدود ۲۵۰۰۰۰ ویتنامی ساکن کامبوج به زور وادار به ترک خانهها و املاکشان شدند. این افراد تا فرا رسیدن نوبت اخراجشان از کشور در اردوگاههای کار اجباری اسکان داده شدند.
Z
هشت هفته بعد از کودتا، لون نول طی یک نطق رادیویی آغاز جنگ موحش مذهبی علیه کمونیستهای ویتنامی را اعلام کرد. او اعلام کرد که کمونیستهای ویتنامی «دشمنان بودا هستند، و باید کامبوج را ترک کنند و به کشورشان برگردند.»
Z
در کامبوج، مابین دو حد افراطی تسلیم و ابراز خشونت هیچ فضای میانهای وجود ندارد.
Z
حجم
۴٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۶۹۱ صفحه
حجم
۴٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۶۹۱ صفحه
قیمت:
۳۴۵,۵۰۰
تومان