- طاقچه
- تاریخ
- تاریخ جهان
- کتاب پل پوت
- بریدهها
بریدههایی از کتاب پل پوت
۳٫۴
(۲۱)
سفیر شوروی هشدار داد: «رویکرد ناسیونالیستی متعصبانه هانوی و تلاشهایش برای فرع قرار دادن مسائل کامبوج و لائوس در برابر منافع ویتنام، باعث به خطر افتادن جنبشهای کمونیستی در هر دو کشور( لائوس و کامبوج) میشود.» این دقیقآ همان مسئلهای بود که در اوایل دهه ۱۹۵۰ روابط میان کامبوجیها و ویتنامیها را شکرآب کرده بود. پل پوت از تجربه اتحاد با ویتنامیها در حین جنگ مقاومت در ۱۹۷۱ و ۱۹۷۲ پی برده بود که هانوی را تنها با توسل به زور میتوان وادار کرد که واقعیت انقلاب مستقل کامبوجی را بپذیرد.
Z
کادرهای خمر سرخ از سرِ تحقیر اسم این رفقای هممیهنشان را «خمریهای کلاه مخروطی» گذاشته بودند که اشارهای بود به کلاههای مخروطیای که دهقانان ویتنامی بر سر میگذاشتند. از اوایل سال ۱۹۷۲ تعدادی از این کمونیستهای بازگشته از هانوی بیسروصدا از مناصب حساسی که داشتند کنار گذاشته شدند.
Z
کادرهای خمرهای سرخ چندان دلِ خوشی از این کمونیستهای بازگشته از هانوی، که به «بازگشتهها» معروف بودند، نداشتند.
Z
تا آغاز سال ۱۹۷۲، واحدهای اصلی ویتنام شمالی و ویت کنگ بیرون کشیدن نیروهایشان را از خاک کامبوج آغاز کرده بودند. بعدها این ادعا مطرح شد که ویتنامیها وادار به عقب کشیدن نیروهایشان شده بودند و اخراج آنها از خاک کامبوج تصمیمی بود که از سوی رهبران حزب کمونیست کامبوج اتخاذ شده بود. این ادعا حقیقت نداشت. ویتنامیها خودشان تصمیم به رفتن گرفتند.
Z
خوردن به شیوه انقلابی به معنای آن بود که فرد حتا اگر غذا به وفور در دسترسش باشد، کم بخورد تا به این ترتیب احترامش را به فقر دهقانان نشان بدهد. لباس پوشیدن به شیوه انقلابی به معنای آن بود که همه بدون استثناء، از جمله خود پل پوت، باید شلوار و پیراهن دهقانی سیاهرنگ و شال گردن چهارخانه قرمز و سفید و صندلهای ساخته شده از لاستیک ماشین را بپوشند. مردان باید کلاههای لبهدار به سبک چینی بر سر میگذاشتند، و زنان باید موهایشان را کاملاً کوتاه نگه میداشتند.
Z
تفاوتهای مهمی هم میان فرمانهای مائو و فرمانهای خمرهای سرخ وجود داشت. مائو به ارتش سرخ تحت امرش فرمان داده بود که: «با اسرا رفتار نامناسبی نداشته باشید.» اما این فرمان هیچ جایی در فرمانهای خمرهای سرخ نداشت. در عوض، خمرهای سرخ به کادرهایشان توصیه میکردند که: «در مواجهه با دشمنْ خشم سوزانی داشته باشید...
Z
درحالیکه دهقانان چینی و ویتنامی در کنار هم زندگی میکنند و با توسل به انبوهی از انجمنها و نهادهای کمکرسانی به زندگی جمعی خویش پویایی و تحرک میبخشند، هر خانواده خمری همچون جزیرهای است که بر روی قطعه زمین خودش زندگی میکند. چنین خانوادههایی فقط بر اثر اعتقاد مشترکشان به بوداییگری و حضورشان در معابد بودایی است که با یکدیگر متحد میشوند. اگر تلاشهای خمرهای سرخ برای تشکیل انجمنها و تعاونیهای روستایی شکست خورد، این دقیقآ به خاطر فقدان سنت یاریگری و کمکرسانی متقابل در کامبوج بود.
Z
هدف اصلی اما اظهار نشده سیاستهای خمر سرخ از سال ۱۹۷۲ به بعد عبارت بود از دوباره شکلدهی کل جامعه کامبوج در قالب همین زندگی دهقانی اصیل و خودکفای ملوث نشده به کثافات دنیای بیرونی.
Z
برای دهقانان فقیرتر، که نیمی از جمعیت روستایی کامبوج را تشکیل میدادند، نخستین سالهای قدرتگیری رژیم خمرهای سرخ بهتر از سالهای قبل بود و برای نیمه دیگر جمعیت روستایی اوضاعِ تازه مشخصآ بدتر از گذشته نبود.
در واقع این اهالی شهرها بودند که به زودی جهنم بر سرشان نازل میشد. اهالی روستاها، برخلاف اهالی شهرها، پس از روی کار آمدن خمرهای سرخ، مجبور به تحمل تغییرات عمدهای در سبک و سیاق زندگیهایشان نشدند.
Z
فروش آبجو و سیگار، که سابقآ از پنومپن به روستاها قاچاق میشد، نیز متوقف شد، زیرا فقط دهقانان ثروتمندتر از عهده خرید این نوع کالاها برمیآمدند. پس از سال ۱۹۷۲ فقط الکل حاصله از میوه درخت نخل و توتونِ دستپیچ در روستاهای «مناطق آزاد شده» در دسترس بود.
Z
فروشگاههای تعاونی در روستاها بر پا شد تا مایحتاج ضروری روستاییان را در اختیارشان بگذارد؛ مایحتاجی از قبیل لباس، نفت، دارو و غیره. این کالاها عمدتآ از ویتنام وارد میشدند و به همین دلیل تاجران چینی ـ خمری که تا آن زمان امور تجاری در سطح روستاهای کامبوج را در انحصار داشتند عملاً نابود شدند.
Z
در کامبوج ملاک تقسیم زمین، برخلاف اصلاحات ارضی چین که مبتنی بر تعداد نانخورهای هر خانواده بود، یکسانگرایی بود.
Z
تا تابستان ۱۹۷۲ اصول طراحی شده توسط خمرهای سرخ در مورد مالکیت زمین و مالکیت خصوصی عملی شد. دهقانانِ ثروتمندتر از بخشی از زمینهایشان محروم شدند. این قطعه زمینهای مصادرهای به تساوی بین خانوادههای دهقانی فقیرتر تقسیم شد.
Z
در پاییز ۱۹۷۰، یک دهکده کامبوجی که ساکنانش علیه کمونیستها شورش کرده و سه کادر ناحیه را کشته بودند، توسط نیروهای ویت کنگ و سربازان خمرهای سرخ محاصره شد، و خانوادههای سه طایفه اصلی روستا، که شامل ۲۴ نفر از جمله کودکان و نوزادان میشد، در برابر چشمان اهالی روستا آنقدر کتک خوردند تا به قتل رسیدند.
Z
برخورد خمرهای سرخ با کسانی که معاند و ضد انقلاب به حساب میآمدند کاملاً متفاوت بود. مخالفت با انقلاب، چه در کلام چه در عمل، معمولاً مجازاتی جز مرگ نداشت. در غالب موارد، مجرم را به مقر ناحیه فرا میخواندند و او دیگر هرگز به خانه بازنمیگشت. گاهی وقتها هم، برای فرد مجرم یک مجازات عبرتآموز در نظر گرفته و اجرا میشد.
Z
ایت سارین، عضو مرتد خمرهای سرخ، با وجودی که دلایل و انگیزههای بسیاری برای بد جلوه دادن رفقای سابقش دارد، میگوید:
اگر یک دهقان مریض میشد، یکی از اعضای خمرهای سرخ به خانهاش میرفت و برایش دارو میبرد یا تزریقات لازم را انجام میداد؛ حتا شبها و در هوای طوفانی، زمان شخم زدن، نشا کردن، برداشت کردن و خرمن کوبی، دفتر خمر سرخ کادرهایش را برای کمکرسانی میفرستاد... این نوع فعالیتهای روانشناسانه واقعآ موفقیتآمیز بود و تأثیر عمیقی روی دهقانان میگذاشت... دهقانان مناطق تازه آزاد شده که هیچ چیزی از انقلاب سوسیالیستی نمیدانستند به سرعت شروع میکردند به حمایت از آنگکار ( حزب کمونیست کامبوج) ، زیرا فکر میکردند که این سازمان خیلی مهربان و سخاوتمند است.
Z
سیاست خمرهای سرخ در مناطق روستایی طی دو سال نخستِ پس از سرنگونی سیهانوک عمدتآ یک سیاست مداراجویانه بود. کادرهای محلی حزب کمونیست کامبوج، در هفتههای پس از کودتا، خودشان را به عنوان نمایندگان «جبهه متحد ملی کامپوچیا» معرفی میکردند. آنها در چنین قالبی، در معیت ویتنامیها، اقدام به سازماندهی انتخابات در سطح دهستانها و روستاهای «مناطق آزاد شده» میکردند.
Z
پل پوت تا آغاز سال ۱۹۷۲ به قدر کافی احساس اعتماد به نفس میکرد که اولین دور سفرهای طولانیاش در «مناطق آزاد شده» را آغاز کند. او میخواست از نزدیک شاهد باشد که چگونه ساختارهای تازه سیاسی و نظامی در مناطق تحت فرمانش در حال شکلگیری هستند. او، جدای از رفت و آمدهایش به راتاناکیری، ویتنام شمالی و چین، تقریبآ نُه سال در مقرهای خودش باقی مانده و به جای دیگری نرفته بود.
Z
نون چی، معاون پل پوت، نیز مثل رئیسش آدم بسیار محتاط و بیمناکی بود. علت اصلی چنین پنهانکاریهای سفت و سختی این بود که رهبران حزب ــ به قول خیو سامفون ــ اعتقاد داشتند: «خمریها نمیتوانند هیچ رازی را پیش خودشان نگهدارند» و بنابراین باید تدابیر و تمهیدات سفت و سختی برای وادار کردن آنها به رازداری اتخاذ و اعمال میشد. این نوع فرضیات ذهنی، تا حدی، زمینهساز افراطگریهای بعدی رژیم خمرهای سرخ بود. پل پوت و همکارانش معتقد بودند که تنها با توسل به یک استبداد توتالیتری به شدت قاطع و فراگیر میتوان نارساییهای ذاتی و فطری کامبوجیها را برطرف کرد
Z
تنها «دهقانان فقیر» از حق طبیعی برای پذیرفته شدن در حزب برخوردار بودند.
Z
حجم
۴٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۶۹۱ صفحه
حجم
۴٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۶۹۱ صفحه
قیمت:
۳۴۵,۵۰۰
تومان