بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پل پوت | صفحه ۳۱ | طاقچه
تصویر جلد کتاب پل پوت

بریده‌هایی از کتاب پل پوت

نویسنده:فیلیپ شورت
انتشارات:نشر ثالث
امتیاز:
۳.۴از ۲۱ رأی
۳٫۴
(۲۱)
تا این مرحله، تفاوت میان فقرا و اغنیا صرفآ از روی آنچه که آن‌ها با خودشان حمل می‌کردند مشخص می‌شد. و یکسان‌سازی آدم‌ها ادامه یافت.
Z
اما دیری نگذشت که مشخص شد اسکناس‌های زمان لون نول بلااستفاده است. یک شاهد عینی بعدها گفت: «پس از اعلام بلااستفاده بودن لیرهای زمان لون نول، کناره‌های جاده‌ها در حومه‌های شهر پر از اسکناس شد. حالا تنها فایده این اسکناس‌ها برای درست کردن آتش بود.»
Z
هینگ نگور، که بعدها با حضور در فیلم کشتزارهای مرگ به شهرت جهانی رسید، به این فکر می‌کرد که مردم چه چیزهای عجیبی را همراهشان آورده‌اند؛ آن‌ها کالاهای بادوام و گرانقیمتی از قبیل یخچال، پنکه برقی و تلویزیون را بارِ ماشین‌هایشان کرده بودند؛ بدون این‌که متوجه باشند که در روستاهایی که قرار است در آن اسکان بیابند برق وجود ندارد و چنین کالاهایی هرگز به دردشان نخواهد خورد.
Z
سربازان خمر سرخ با استفاده از یک زبان رسمی و خشک، و معمولاً به نام آنگکار، درخواستشان را مطرح می‌کردند. آنگکار اصطلاحی بود که رانده‌شدگان حالا برای اولین بار آن را می‌شنیدند. آن‌ها هیچ درک و شناختی از این اصطلاح نداشتند اما هرگاه آن را می‌شنیدند به شدت دچار ترس و وحشت می‌شدند.
Z
از تجار سرشناس شهر نیز خواسته شد که همراه افسران به پنوم‌پن بروند. آن‌ها از طریق بزرگراه پنج عازم پنوم‌پن شدند اما کاروان موتوری حامل افسران و تُجار در نزدیکی تیپادی توقف کرد. در این‌جا، نیروهای خمر سرخ که در خندق‌ها و گودال‌های کنار جاده پنهان شده بودند ناگهان مسلسل‌هایشان را بیرون کشیدند و همه آن‌ها را کشتند.
Z
آن‌هایی که در شمال شهر زندگی می‌کردند می‌بایست از طریق بزرگراه پنج به مناطق روستایی شمالی برده می‌شدند حتا اگر روستاهای زادگاه آنان در جهت کاملاً متفاوتی واقع شده بود؛ آن‌هایی که در غرب شهر سکونت داشتند باید از طریق بزرگراه سه یا چهار به طرف ایالت‌های کامپوت یا کومپونگ سپیو( در غرب پنوم‌پن ) برده می‌شدند؛ آن‌هایی که در جنوب شهر زندگی می‌کردند باید به ایالت‌های تاکئو و سِوی رینگ( در جنوب و جنوب شرقی پنوم‌پن) برده می‌شدند. اجرای این فرمان باعث شد که بعضآ اعضای خانواده‌ها از هم جدا بیفتند. التماس‌های شوهران و همسران یا والدین و فرزندان برای بودن در کنار هم از سوی خمرهای سرخ نادیده گرفته شد.
Z
غارتگران از قرار معلوم دویست کیلوگرم طلا را از خزانه‌های بانک بیرون کشیدند و به جای دیگری حمل کردند و سپس ساختمان بانک را منفجر کردند تا این‌طور جلوه دهند که سرقتْ کارِ گنگسترها بوده است.
Z
در حین آخر هفته، در یکی از عجیب‌ترین حوادث آن هفته، بانک ملی ( بانک مرکزی) با دینامیت منفجر شد.
Z
در پی تخلیه جمعیت شهری، دهقانان چند تعاونی در منطقه ویژه و منطقه جنوب ـ غرب به داخل پنوم‌پن هجوم آوردند تا کالاهای به دردبخور ــ از قبیل تبر، کج‌بیل، سیم خاردار، بیل و کیسه‌های برنج ــ را غارت بکنند. اهالی شهر نیز به هنگام خروج از شهر در مواردی دست به غارت زدند. البته غارتگرانی هم بودند که از مقامات بالای رژیم خمر سرخ «مجوز» غارتگری داشتند.
Z
در روی کاغذ، همه نیروهای خمر سرخ دارای اوراق شناسایی بودند، اما در عمل این اوراق چندان مفید نبود، زیرا غالب اعضای این ارتش بی‌سواد بودند. بی‌سوادی خمرهای سرخ نیز مسئله‌ساز بود. یک تصویر آشنا در شرح و توصیفاتی که شهرنشین‌های کامبوجی از دوره حکمرانی خمرهای سرخ ارائه کرده‌اند، تصویر یک رزمنده مذکر یا مؤنث سیاهپوش است که پاسپورت یا دیگر اوراق شناسایی فرد مظنون را سرو ته گرفته و دارد چپ چپ به آن نگاه می‌کند.
Z
در مجموع حدود بیست‌هزار نفر در حین عملیات تخلیه پنوم‌پن جانشان را از دست دادند. این تعداد جان‌باخته، در قیاس با آمار تلفات انسانی در پی پایان یافتنِ دیگر جنگ‌های داخلی چندان غیر منتظره نیست (هرچند که کشته شدن حتا یک نفر نیز ناراحت‌کننده است).
Z
سولوت سائونگ، برادر پل پوت، زندگی کرده بود، یکی از اهالی تخلیه شده پنوم‌پن در مسیر شمالی بود. او، سرانجام، از یک تعاونی در منطقه دورافتاده کومپونگ توم سردرآورد. برادر پل پوت در این تعاونی به خواهرش رونگ ( از زنان حرم پادشاه مونیونگ) و نپ، کوچک‌ترین برادرش، ملحق شد. چی، برادر محبوب پل پوت، چند سالِ گذشته را صرف سردبیری یکی از روزنامه‌های رژیم لون نول کرده بود. او در راه حرکت جمعی به طرف شمال از حال رفت و سپس مرد.
Z
در ابتدا، تخلیه جمعیت پنوم‌پن به سمت جنوب، حتا کندتر از تخلیه جمعیت در مسیر شمالی بود. بسیاری از مردم پس از سپری شدن ۷۲ ساعت از آغاز سفرِ اجباریشان، فقط توانسته بودند چند صد قدم به جلو بردارند، این کندی سرعت تا حدی عامدانه بود. مردم گمان می‌کردند که بعد از سه روز، طبق قولی که به آن‌ها داده شده بود، اجازه بازگشت به خانه‌هایشان را خواهند داشت. به همین دلیل، تا آن‌جا که می‌توانستند آهسته راه می‌رفتند تا هم فاصله‌شان از پایتخت زیاد نشود و هم آن سه روز زودتر بگذرد. خمرهای سرخ برای ترساندن مردم، هرازگاه عده‌ای را از میان آن‌ها بیرون می‌کشیدند و می‌کشتند. عناصر متمرد و معترض نیز درجا در ملاءعام تیرباران می‌شدند تا بقیه جمعیت حسابِ کار دستشان بیاید. اما در کل، سپاهیان منطقه جنوب ـ غرب، که تحت فرماندهی موک و چو چت بودند، برای پیش بردن اهدافشان بیش‌تر از دستکش مخملی استفاده می‌کردند تا مشت آهنین.
Z
زمانی که پنوم‌پن سقوط کرد حدود پانزده تا بیست هزار تن در بیمارستان‌های این شهر بستری بودند. بسیاری از دکترها قبلاً به خارج فرار کرده بودند و اوضاع بیمارستان‌ها مثل دوران جنگ کریمه بود و بیماران و مجروحان امید کمی برای زنده ماندن داشتند.
Z
در پنج روز نخست تخلیه پنوم‌پن، بخش اصلی جمعیت فقط توانسته بود دوازده کیلومتر جلو برود.
Z
آوریل گرم‌ترین ماه سال در کامبوج است.
Z
سپاهیان خمر سرخ، که هر کدام به یکی از مناطق چهارگانه تعلق داشتند و وظیفه اشغال پایتخت را عهده‌دار بودند، فرمان‌های ضد و نقیض صادر می‌کردند تا بر آشفتگی عملیات تخلیه اضافه شود.
Z
مرحله بعدی، از ساعات اولیه بعدازظهر همان روز آغاز شد. سربازان خمر سرخ خانه به خانه مراجعه می‌کردند و به اطلاع ساکنان هر خانه می‌رساندند که باید ظرف مدت فقط دو تا سه روز شهر را ترک کنند. آن‌ها در پاسخ به این پرسش مردم که چرا باید خانه‌هایشان را ترک کنند، گفتند که آمریکایی‌ها قصد دارند پایتخت را بمباران بکنند و این تخلیه دو سه روزه صرفآ برای حفظ جان ساکنان شهر است.
Z
اولین اقدام کمیته پاکسازی تأیید اعدامِ لونگ بورت ( نخست‌وزیر سابق ) ، لون نون( رئیس تشکیلات امنیتی رژیم سابق) و دیگر مقامات ارشد رژیم سابق بود. این افراد پس از شده بودند. در مجموع، طی روزهای بعد، حدود هفتصد تا هشتصد نفر که شامل مقامات ارشد دولت، پلیس و ارتش می‌شدند کشته شدند و جسدهایشان در گورهای دسته‌جمعی در جاده منتهی به فرودگاه پنوم‌پن دفن شد. این اعدام‌ها در حالی صورت گرفت که سیهانوک قبل از سقوط پنوم‌پن قول داده بود که فقط هفت خائن ازلی و ابدی را اعدام کند.
Z
پس از سپری شدن پنج سال جنگ داخلی که طی آن نیم میلیون تن کشته شده و هر دو طرف مرتکب بیش‌ترین قساوت‌ها شده بودند، پنوم‌پن سقوط کرد؛ بدون این‌که هیچ دریای خونی جاری شود.
Z

حجم

۴٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۶۹۱ صفحه

حجم

۴٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۶۹۱ صفحه

قیمت:
۳۴۵,۵۰۰
تومان