- طاقچه
- تاریخ
- تاریخ جهان
- کتاب پل پوت
- بریدهها
بریدههایی از کتاب پل پوت
۳٫۴
(۲۱)
نون چی و خیو سامفون برای بازرسی پستهای ایست بازرسی در بزرگراه شماره پنج اعزام شدند.
Z
آنها ایستگاه قطار را به دلیل فاصله مناسبش با دیگر ساختمانها و آسان بودن دفاع از آن انتخاب کرده بودند.
Z
در ایستگاه قطار هیچ خبری از گارد افتخار برای خوشامدگویی به رهبر انقلاب نبود. پی پون، دستیار سابق پل پوت، میگوید: «رسیدن پل پوت به پنومپن محرمانه بود.
Z
پل پوت سه روز پس از سقوط پنومپن، در روز بیست آوریل، به شهری بازگشت که آخرین بار دوازده سال پیش آن را دیده بود. او در آن زمان یک فراری بود که در پشت یک کامیون مخفی شده و به ویتنام گریخته بود.
Z
پیشگوییهای کتاب پوت تومنیائی، مثل پیشگوییهای نوستراداموس و کاهنهای معبد دلفی، به قدری منعطف بودند که میشد آنها را با طیف وسیعی از موقعیتها تطبیق داد. با این حال، پیشگوییهای کتاب پوت تومنیائی برای خمریهایی که سعی در درک یک انقلاب غیر قابل درک داشتند در بردارنده وسیله آشنای سنتی برای کنار آمدن با حوادثی بود که از سر میگذراندند. آنها پیشگوییهای مذکور را در پسزمینه تاریخ افسانهای بودایی میگذاشتند و نتیجههای خاص خودشان را میگرفتند.
Z
آنها به شیوههای مختلف سعی کردند که دلیل این بلایی را که خمرهای سرخ به سرشان آورده بودند کشف کنند.
Z
جنگ و انقلاب، در هر کجای عالم که رخ دهد، خشن و بیرحمانه است. تنها تمایزی که میتوان قائل شد کمّی است: همانگونه که کامبوجیها داشتند کشف میکردند، برخی انقلابها بیرحمانهتر و نابخشندهتر از بقیه انقلابها هستند.
Z
در آوریل ۱۹۷۵، نفرت عمومی از رژیم جمهوری لون نول به اوجش رسیده بود و اکثریت جمعیت شهری آمادگی و رغبت کامل داشت که از هر سیاستی که رژیم تازه انتخاب و معرفی میکرد حمایت کند. رهبران متفاوت، با ایدئولوژی متفاوت، ممکن بود سیاست آشتی ملی را انتخاب کنند. پل پوت مسیر عکس را انتخاب کرد. از نظر پل پوت، کسانی که در شهر زندگی میکردند و دهقانانی که در ماههای پایانی جنگ به آنها پیوسته بودند، به صِرف همین عملشان همکاران دشمن بودند و باید با آنها برخورد میشد. او معتقد بود که این افراد تنها زمانی که در معرض قدرت حیاتبخشِ کار یدی و سختیهای زندگی بدوی دهقانی قرار بگیرند پاک و منزه خواهند شد.
Z
نابودی مظاهر غربی نه دستور رهبری حزب و نه فراگیر بود. این، واکنش غریزی مردانی بود که از کودکی و نوجوانی در ذهنهایشان فرو کرده بودند که امپریالیسم و همه مظاهرش شرِّ مطلق هستند.
Z
هیچ دستورالعمل مرکزیای از رهبری در مورد عملکرد جوخههای پاکسازی خمر سرخ در حین تخلیه پنومپن وجود نداشت. این جوخهها افراد بیمار و سالخوردهای را که در خانهها مانده بودند و قادر به حرکت نبودند با شلیک گلوله از پا درآوردند. حزب به صورت مستقیم دستور کشتار این افراد را نداده بود بلکه از سپاهیان خمر سرخ خواسته بود کاری کنند که شهر کاملاً خالی شود و آنها هم سادهترین راه را، که کشتار بیماران و سالخوردگان بود، انتخاب کرده بودند.
Z
عملیات تخلیه شهرها خصوصیات دیگری هم داشت که با توجه به آنها میشد پیشاپیش حال و هوای رژیم تازه در حال استقرار را حدس زد: عاری ساختن نظاممند آدمهای مرفه و نه چندان مرفه از متعلقات مادیشان؛ نوشتن و دوباره نوشتن زندگینامههای شخصی به منظور شناسایی مخالفان بالقوه رژیم؛ اعدامهای فوری؛ عدم کوچکترین مقاومتی از سوی میلیونها انسان ریشهکن شده از خانههایشان و هدایت گوسفندوار آنها به سلاخخانهها.
Z
دمدمیمزاج بودن و عدم قطعیت همانقدر از خصوصیات رژیم خمر سرخ بود که خشونت و بربریت.
Z
سپاهیان کمونیست خمری به رغم شستشوی مغزی و نظم و انضباط اکید، خمری باقی ماندند. آنها میراثدار فرهنگی بودند که ــ در تضاد با فرهنگ چین و ویتنام ــ در آن هر خانوادهای، هر فردی، یک جزیره است و وظیفه اصلی خانواده یا فرد دفاع از خودش است. یکسانسازی چنین مردمی کار آسانی نیست.
Z
کامبوج سرخ، برخلاف حکومتهای کمونیستی سرراست که در آنها روند تصمیمگیری به شدت متمرکز و روند اجرایی از حیث نظری یکدست و یکپارچه است، بینظم و ترتیب بود. فقدان نظم و ترتیب به یکی از دیرپاترین خصوصیات رژیم پل پوت تبدیل شد و سرانجام در سقوط رژیم نقش اصلی را ایفا کرد. دستورالعملهای صادره از کمیته مرکزی حزب کمونیست کامبوج اجرا میشد، اما هر منطقهای این دستورات را به سبک و سیاق خاص خودش اجرا میکرد. و دقیقآ آشفتگیهایی که در هنگام تخلیه پنومپن رخ داد ناشی از همین امر بود.
Z
آنچه در اواسط آوریل ۱۹۷۵ رخ داد ثمره سیاستهایی بود که از دهه ۱۹۶۰ در حال تکوین بود؛ سیاستهایی که ریشه در زمانهای ماقبل دهه ۱۹۶۰ داشت. این برحسب اتفاق نبود که شش رهبر مناطق اصلی ( رائوس نهیم و کونگ سوپال در شمال ـ غرب؛ پائوک در شمال؛ نی سارانن در شمال ـ شرق؛ سو پیم در شرق؛ و موک در جنوب ـ غرب) دوران فعالیتهای انقلابیشان را از عضویت در گروه ایساراک، در نبرد علیه فرانسویان استعمارگر، آغاز کرده بودند.
Z
تخلیه شهرهای کامبوج و پیامدهای بلافصل آن ــ اسکان مجدد مردم در مناطق روستایی؛ کشتن مخالفان سابق؛ اصلاح یا امحای تمام معاندان بالقوه ــ الگوی تقریبآ کاملی برای مدت سه سال وهشت ماه و بیست روز حکومت خمرهای سرخ در پیشِ رو بود. غالب شهرنشینان کامبوجی از عملکرد خمرهای سرخ حسابی متعجب و مبهوت شده بودند. چنین بهت و تحیری صرفآ حکایت از این داشت که آنها، و همینطور خارجیها، توجه بسیار کمی را معطوف خمرهای سرخ و روشهای آنها در حین سالیان طولانی اقامتشان در کوه و جنگل کرده بودند.
Z
نظامیان سابق، کارمندان سابق، آرشیتکتها، دکترها، مهندسان، حقوقدانان، معلمان و دانشجویان برای «بازپروری» به روستاها و تعاونیهای کشاورزی دوردست فرستاده شدند.
Z
خمرهای سرخ تکنسینها و کارگران ماهر را جمعآوری کردند و پس از آنکه به آنها قول دادند که به زودی خانوادههایشان به آنها ملحق خواهند شد آنها را سوار کامیونها کردند و بردند. مدتی گذشت و هیچ خبری از این افراد نشد در نتیجه اعضای خانوادههای آنها به این نتیجه رسیدند که خمرهای سرخ آنها را کشتهاند. اما واقعیت قضیه این بود که غالب تکنسینها و کارگران ماهر به پنومپن برده شده بودند تا به راهاندازی کارخانههایی که قبلاً در آن کار کرده بودند کمک کنند. در شهرهای ایالات، که تخلیه در ابعاد کوچکتری صورت گرفته و در نتیجه خسارات جانبی کمتری وارد شده بود، از همان آغازِ روند تخلیه به کارگران گفته شده بود که در محلهای کارشان باقی بمانند.
Z
کمونیستهای ویتنامی در دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ با وادار کردن روشنفکرانِ غیر کمونیست به نوشتن مکرر زندگینامههایشان به یک پروسه شستشوی مغزی پیچیده دست زدند و پدیده مذکور را ارتقای بیشتری بخشیدند. کمونیستهای کامبوجی روند مورد اشاره را به فراسوی منطقی بودنش سوق دادند. آنها سرانجام کاری کردند که هر کامبوجی بزرگسالی تاریخچه زندگیاش و پسزمینههای خانوادگیاش را بنویسد و طی آن دقیقآ مشخص کند که در دوران کودکی و نوجوانی چه فعالیتهایی داشته و به ویژه در دوران رژیم گذشته چه میکرده است.
Z
دوربینهای عکاسی، گیرندههای رادیو، نوارهای ضبط صوت، ساعتهای مچی، کتابها به هر زبانی، اسناد و کاغذها، پولهای خارجی، و خلاصه، همه آن چیزهایی که در زمانهای گذشته عامل تمایز نخبگان از فقیرترین دهقانان بود، مصادره میشدند. هیچ تفتیش بدنیای در کار نبود، زیرا چنین تلقی میشد (و غالبآ هم به درستی) که هیچکس جرئت تمرد و سرپیچی از آنگکار را ندارد و صِرف بیان نام آنگکار باعث میشود تا مردم دستورات مقتضی را مو به مو اجرا کنند.
Z
حجم
۴٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۶۹۱ صفحه
حجم
۴٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۶۹۱ صفحه
قیمت:
۳۴۵,۵۰۰
تومان