بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پل پوت | صفحه ۵۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب پل پوت

بریده‌هایی از کتاب پل پوت

نویسنده:فیلیپ شورت
انتشارات:نشر ثالث
امتیاز:
۳.۴از ۲۱ رأی
۳٫۴
(۲۱)
مناظر طبیعی کامبوج بیش‌تر شبیه به آفریقا بود تا چین. هنوز هم این‌گونه است. کافی است درختان بائوباب را جانشین درختان خیزران، و پاپیروس‌ها را جانشین نیلوفرهای آبی بکنید تا این احساس به شما دست بدهد که در کنیا یا تانزانیا به سر می‌برید. دهقانان کامبوجی با پوست‌های تیره‌رنگشان مغرورانه خود را «خمر سیاه» می‌نامند.
Z
چندهمسری نشانه‌ای از قدرت مردانگی و تضمین‌کننده باروری در قلمروی پادشاهی بود.
Z
این داستان در کامبوج اوایل قرن بیستم چندان غیر عادی نبود. مونیونگ شاه بیش از سی همسر داشت. نورودوم شاه که در سال ۱۹۰۴ درگذشته بود نیز بیش از ۳۶۰ همسر داشت. بعدها سیهانوک شاه، نوه نورودوم شاه، برای توجیه زنبارگی‌اش همیشه چندهمسری پدر و پدر بزرگش را یادآوری می‌کرد.
Z
چِنگ ( عمه پل پوت ) صاحب شغلی در کاخ نورودوم شاه شد و دخترش میک( دختر عمه پل پوت ) به عنوان یکی از همخوابگان ولیعهد مونیونگ، برگزیده شد. میک پسری به دنیا آورد که نام کوساراک را رویش گذاشتند. شاهزاده کوساراک، در پی به سلطنت رسیدن مونیونگ، به منصب ریاست حرمسرای سلطنتی برگزیده شد. سولوت سائونگ( برادر بزرگ پل پوت ) در سال ۱۹۳۰ با کمک گرفتن از شاهزاده کوساراک شغل خوب و پردرآمدی در کاخ سلطنتی به دست آورد. میک کمی بعد، رونگ خواهر بزرگ سور( پل پوت) را که در آن زمان شانزده سال بیش‌تر نداشت به کاخ سلطنتی در پنوم‌پن فرا خواند تا به عنوان یکی از همسران مونیونگ شاه در خدمتش باشد. رونگ تا سال ۱۹۴۱ که مونیونگ شاه درگذشت، در کنارش باقی ماند.
Z
اما طی یکی از همین روزهای قیام، پم به همراه دو تن از دوستانش در دامی که در دهکده مجاور برای آن‌ها پهن کرده بودند گرفتار و کشته شد. از این به بعد خانواده پم مشمول لطف و عنایت فرماندار ایالت قرار گرفتند. این فرماندار که از زمره وفاداران به سلطنت بود، پُست‌ها و مقام‌های درخوری را به اعضای خانواده پم داد و آن‌ها را تحت‌الحمایه مقام سلطنت قرار داد.
Z
عاقبت مصالحه‌ای میان دربار سلطنتی تایلند و امپراتوری ویتنام به دست آمد و صلح در کامبوج برقرار شد. پم ( پدر بزرگ پل پوت) آدم نسبتآ ثروتمندی بود. او که در بین اهالی دهکده به «پِم پیر» معروف بود، در حین قیام بزرگ کامبوجی‌ها علیه فرانسوی‌ها طی سال‌های ۱۸۸۵ تا ۱۸۸۶ مشارکت فعال داشت.
Z
در این دوران مهاجمان ویتنامی و تایلندی برای تصاحب آنچه از پادشاهی خمر باقی مانده بود با یکدیگر رقابت می‌کردند.
Z
نپ، سور و چی از آن‌جایی که فاصله سنیشان کم بود، نزدیکی بیش‌تری با هم داشتند. نپ به ویژه با سور به اتفاق هم در رودخانه شنا می‌کردند، بازی می‌کردند، و شب‌ها در زیر نور چراغ نفتی به قصه‌ها و افسانه‌هایی که پیرمردان دهکده از روزگارانِ قبل از ورود استعمارگران فرانسوی در دهه ۱۸۶۰ می‌گفتند، گوش می‌دادند. پم، پدر بزرگ سور و نپ، پیونددهنده آن‌ها با روزگاران ماقبل استعماری بود. بچه‌ها هرگز پدربزرگشان را ندیده بودند اما پدرشان، لوت، مکررآ ماجراها و قهرمان‌بازی‌های پدربزرگ را برای آن‌ها تعریف می‌کرد. پم در دورانی که بعدها به «سال‌های مصیبت» معروف شد، بزرگ شده بود.
Z
لوت، پدر خانواده، یک شالیزار برنج به مساحت دوهزار مترمربع در تملک خویش داشت که تقریبآ ده برابر مساحت شالیزار یک روستایی متوسط‌الحال و معادل با مساحت شالیزار یک زمین‌دار کوچک بود. خانه لوت( پدر پل پوت) در بین بیست‌وچند خانه موجود در دهکده، یکی از بزرگ‌ترین‌ها بود.
Z
اعضای هر خانواده کامبوجی، بنا به یک سنت قدیمی، معمولا در اتاقی بزرگ که همه فضای طبقه اول خانه را در بر می‌گیرد، در کنار هم زندگی می‌کنند. یک پلکان چوبی با شیبی تند، طبقه اول را به حیاط یا باغ خانه وصل می‌کند. خانه‌ای که نپ و برادرش سور( پل پوت) در آن متولد شده‌اند نیز همین ویژگی‌ها را داشت. این خانه که دقیقآ در همین نقطه دهکده بنا شده بود در جریان جنگ داخلی هدف بمباران هوایی قرار گرفت و نابود شد.
Z
کالبدشکافی آنچه در کشور کوچک و دورافتاده کامبوج رخ داد می‌تواند تأثیر بزرگ‌تری بر سیاست‌سازان و افکار عمومی جهانیان بگذارد. و این دلیل کفایت می‌کند برای بازگویی داستان زندگی مردی که بعدها تحت نام پل پوت شهرت جهانی یافت.
Z
شرارت، در هر سطحی، عبارت است از نادیده گرفتن عامدانه آنچه که فرد می‌داند درست است. هرچقدر اخلاقیات در جامعه‌ای ضعیف‌تر باشد آن جامعه استعداد بیش‌تری برای خشونت‌ورزی و شرارت‌پروری دارد.
Z
این قساوت شباهت عجیبی دارد به قساوت خمرهای سرخ. سوپال، زنی که ظرف حاوی اسید را روی سر و صورت تات مارینا خالی کرد، زن روشنفکر و تحصیل‌کرده‌ای بود. او با این عمل خود آینده یک دختر نوجوان را برای همیشه نابود کرد. خمرهای سرخ هم عمل مشابهی را در حق مردم کامبوج مرتکب شدند؛
Z
تات مارینا تا قبل از این‌که صورت و بدنش با اسید سوزانده شود و از ریخت بیفتد، دختر بسیار زیبایی بود که در ویدئو موزیک‌های کامبوجی بازی می‌کرد. او یک سال پیش مورد توجه سِوی سیتا، یکی از وزرای دولت کامبوج، قرار گرفته بود. سوی سیتا آپارتمان ارزان‌قیمتی برای مارینا خرید و او را به معشوقه خویش بدل کرد. اما خون سوپال، همسر سِوی سیتا، خیلی زود متوجه قضیه شد و تصمیم گرفت با ریختن اسید بر سر و صورت مارینا انتقامش را از او بگیرد.
Z
رژیم‌های کمونیستی در هر کجای جهان که بوده‌اند در صدد برآمده‌اند که درآمدهای شهروندان را یکسان کنند، قانون را به ابزار سیاسی بدل کنند، مطبوعات و رسانه‌ها را زیر نظارت خود بگیرند، جنبش را از روستاها به شهرها محدود کنند، و تبادلات پستی و مکالمات تلفنی با جهان خارج را کاملاً کنترل کنند. اما کمونیست‌های کامبوجی راه‌حل‌های به مراتب افراطی‌تر و دیوانه‌وارتری را برگزیدند.
Z
چرا بسیاری از روشنفکران کامبوجی دستِ اتحاد به انقلاب خونین کامبوج دادند و عملاً در سرنوشت این رژیم شومِ وحشتناک شریک شدند؟ چرا بسیاری از کادرهای سابق خمرهای سرخ که افراد تحصیل‌کرده‌ای هم هستند و اقوام خودشان هم قربانی رژیم پل پوت شده‌اند، همچنان اصرار می‌ورزند که پل پوت میهن‌پرست بزرگی بود که محاسنش بر معایبش می‌چربید؟ چرا انقلاب خمرهای سرخ دچار چنین تندروی‌های رادیکال و غیر قابل تحملی شد؟
Z
طی سه سال آینده یک و نیم میلیون تن از جمعیت هفت میلیونی کامبوج قربانی شدند تا اندیشه‌های سولوت سور ( پل پوت) شدند و بقیه از شدت کارِ زیاد و گرسنگی و بیماری جان دادند.
Z
هو یون، همکار خیو سامفون، که با سخنان صریح خود باعث عصبانیت سران رژیم شده بود، یکی از معترضان به سیاست تخلیه شهرها بود.
Z
تیونون و مالا چهار سال قبل از پیروزی خمرهای سرخ به این نیروها ملحق شده بودند. پیوستن آن‌ها به خمرهای سرخ را می‌توان مقایسه کرد با پیوستن زوجی از خاندان ثروتمند کندی در آمریکا به گروه تروریستی القاعده
Z
معابد بودایی خمری برخلاف کلیساهای جامع مسیحیان، به ندرت عظیم و باشکوهند. معبد نقره‌ای جدای از زائرانش، مکانی عادی و معمولی است اما مکان مقدسی است. سیهانوک در سال ۱۹۴۷ برای مدت یک سال در همین معبد زندگی کرده بود تا برحسب رسوم و سنت‌ها حائز رتبه مقدسی شود که هر پادشاهی به لزوم باید آن را می‌داشت. در داخل محوطه معبد نقره‌ای چهار برج با گنبدهای سفید قرار دارد که خاکسترهای اجساد پادشاهانِ درگذشته کامبوج در آن‌ها نگه‌داری می‌شود. تپه‌ای مصنوعی نیز در همین محوطه به چشم می‌خورد که نمادی است از «بهشت بودایی».
Z

حجم

۴٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۶۹۱ صفحه

حجم

۴٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۶۹۱ صفحه

قیمت:
۳۴۵,۵۰۰
تومان