بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پل پوت | صفحه ۲۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب پل پوت

بریده‌هایی از کتاب پل پوت

نویسنده:فیلیپ شورت
انتشارات:نشر ثالث
امتیاز:
۳.۴از ۲۱ رأی
۳٫۴
(۲۱)
دبیران کمون‌ها دوچرخه داشتند؛ دبیران نواحی موتورسیکلت داشتند؛ و دبیران واحدهای جغرافیایی بالاتر صاحب اتومبیل بودند.
Z
والدین اجازه تربیت کردن فرزندانشان را نداشتند. حق تربیت کردن فرزندان هم از پدر و مادر سلب شده و به نمایندگی از طرف جمع به آنگکار ( حزب) واگذار شده بود.
Z
بچه‌های بالای هفت سال را، طبق قانون، از والدینشان جدا می‌کردند و آن‌ها را برای زندگی جمعی به دست مربیان خمر سرخ می‌سپردند. مربیان سرودهای انقلابی به بچه‌ها یاد می‌دادند و آن‌ها را به انجام کارهای سبک در مزارع وامی‌داشتند؛ درست مثل بچه‌های نسل قدیم‌تر کامبوجی که برای فراگیری آیین بودایی به معابد فرستاده می‌شدند.
Z
رژیم اعلام کرد که از این‌پس هیچ‌کس حق ندارد در جنگل و دشت دنبال علوفه بگردد، زیرا این عمل منجر به آن می‌شود که فرد کمی بیش‌تر از دیگران داشته باشد. مقامات محلی، با استدلال مشابهی، حاضر نشدند به روستاییان اجازه ماهیگیری یا شکار میمون و گُراز را بدهند.
Z
لورنس پیک، که در وزارت امور خارجه کامبوج کار می‌کرد، به رغم درک معصومانه‌اش از رادیکالیسم پاریسی می ۱۹۶۸، از رفتار و کردار رژیم خمر سرخ مات و مبهوت شده بود:
Z
در مناطق روستایی، صاحبان قدرت ــ کادرهای حزب و رژیم، سربازان، کارمندان کمون و نواحی ــ جدا از بقیه مردم غذا می‌خوردند و کیفیت و کمیت غذاهایشان هم بهتر از بقیه بود. بعضی از آن‌ها در روز چهار وعده غذا می‌خوردند و آشپزان شخصیشان برای آن‌ها غذاهای باب میلشان را طبخ می‌کردند.
Z
برخی از خانواده‌های چینی ـ خمری، که عمومآ نمی‌توانستند گلیمشان را از آب بیرون بکشند، مشکل چندانی با شیوه جمعی طبخ و صرف غذا نداشتند. اما بقیه مردم از این شیوه نفرت داشتند. از طرفی عرضه مواد غذایی به شدت کاهش یافت و از سوی دیگر آشپزها برای استفاده خودشان یا رؤسای روستاها، از سهمیه‌های غذایی می‌دزدیدند.
Z
تیریت، همسر اینگ ساری با شور و هیجان خاصی معتقد است: «آن‌ها فقط کار می‌کردند و سپس برمی‌گشتند و غذا می‌خوردند.» از نظر عده‌ای، غذاخوری جمعی ایده خوبی بود.
Z
غذاخوری جمعی به سرعت تبدیل به یکی از ناخوشایندترین وجوه زندگی در رژیم خمرهای سرخ شد. از حیث تئوری، غذاخوری جمعی باعث حل بسیاری از مشکلات مربوط به تغذیه مردم می‌شد.
Z
همزمان آشپزخانه‌های کمونی برپا شد. در عمل، این «واحدهای تغذیه» ــ نامی که خمرهای سرخ روی آشپزخانه‌های کمونی گذاشته بودند ــ به معنای آن بود که هر خانواده‌ای باید ظرف و ظروف و دیگر لوازم پخت و پزش را تحویل کمون بدهد و فقط یک کتری برای جوشاندن آب و یک قاشق به ازای هر عضو خانواده را پیش خودش نگهدارد.
Z
انقلاب کامبوج، مثل جنبش‌های مذهبی هزاره‌گرای اروپای دوران قرون وسطی، این تلقی را از خود داشت که پدیده‌ای کاملاً مهم، منحصربه‌فرد و نوعآ متفاوت از دیگر جنبش‌های شناخته شده تاریخی است و همچون کاتالیزوری است که باعث پدید آمدن دنیایی کاملاً تغییر شکل‌یافته و احیا شده می‌شود. کامبوجی‌ها از همین‌رو انقلابشان را یک انقلاب بی‌سابقه تلقی می‌کردند.
Z
غرب در اواسط دهه ۱۹۷۰ به واسطه بحران ناشی از شوک نفتی حسابی ضعیف شده و، در عوض، کمونیسم جهانی به اوج قدرت خودش رسیده بود. تا آن زمان، ۳۲ کشور جهان به زیر سیطره رژیم‌های مارکسیست یا طرفدار مارکسیست رفته بود. این رکوردی بود که هرگز تکرار نمی‌شد.
Z
واقعیت‌هایی که پل پوت به آن توجه نداشت این بود که آمریکا از مدتی قبل تصمیم گرفته بود به هر بهایی منطقه هندوچین را ترک کند و سیهانوک و لون نول هم تا زمانِ به قدرت رسیدن خمرهای سرخ عملاً هرگونه نیروی سیاسی مخالفی را در کامبوج در هم شکسته بودند و لذا زمانی که خمرهای سرخ به قدرت رسیدند هیچ نیروی سیاسی معتدلِ جایگزینی در کامبوج وجود نداشت.
Z
سائونگ سیکوئون معتقد است: «اِعمال مدیریت بر روی کوچک‌ترین جزئیات بخشی از مفهوم رهبری از نظر پل پوت بود. به باور او رهبر کسی بود که باید قاطعانه عمل می‌کرد و هیچ‌کسی را در قدرت حکومتی شریک نمی‌ساخت. او خواهان این بود که هر چیزی را به انحصار خودش درآورد.»
Z
پل پوت همواره از بابت توانمندی‌های پایین زیردستانش شاکی ونومید بود. این امر باعث تشدید پاکسازی عناصری می‌شد که از نظر وی وفادار نبودند. یک عارضه دیگر این رویکرد، اوقات فراوانی بود که پل پوت صرف رسیدگی به جزئیات بی‌اهمیت می‌کرد. او می‌توانست رسیدگی به این جزئیات را به دیگران واگذار کند و اوقاتش را صرف رسیدگی به امور مهم‌تر بکند، اما هرگز این کار را نکرد.
Z
ملاحظات کلامی پل پوت که پوشاننده سیاست‌های ساده‌گرایانه اما بی‌رحمانه او بودند، بیاناتش را واجد نوعی خصوصیت معمایی می‌کرد. به این ترتیب، مکانیزه کردن کشاورزی هدف بود، اما برای رسیدن به این هدف ضرورت داشت که حتی‌المقدور از ماشین‌آلات کم‌تری استفاده شود. کامبوجی‌ها باید مالکیت خصوصی را نفی می‌کردند، اما این به معنای آن نبود که آن‌ها نتوانند اموال بی‌شمار داشته باشند، زیرا ــ به قول پل پوت ــ امرار معاش مادی مردم باید تشویق می‌شد.
Z
اینگ ساری بعدها به یاد آورد که: «پل پوت حتا زمانی هم که خیلی عصبانی بود، باز نمی‌توانستید متوجه عصبانیتش بشوید. چهره‌اش همیشه آرام بود. هرگز به بدزبانی و ناسزاگویی عادت نداشت. شما نمی‌توانستید از چهره‌اش بفهمید که چه احساسی دارد. خیلی‌ها این خصوصیتش را درک نمی‌کردند ــ همان لبخند آرام همیشگی را به چهره‌اش می‌آورد و سپس آن‌ها را می‌بردند و اعدام می‌کردند.»
Z
زمانی که نخستین عکس‌های پل پوت چاپ و منتشر شد، دوستان کودکی و نوجوانی او ــ کسانی مثل نگهت توم که به کار زراعی در کومپونگ توم مشغول بودند ــ با حیرت و تعجب پی بردند که رهبر تازه کشورشان همان سولوت سورِ متواضع و فروتنِ قدیمی است.
Z
در ابتدا مقامات کامبوجی اعلام کردند که نخست‌وزیر جدید کشور یک کارگر مزرعه کائوچو از منطقه شرقی است. آن‌ها حتا زندگینامه جعلی برای این کارگر مزرعه درست کردند و آن را به اطلاع عموم رساندند.
Z
خیو سامفون و نون چی تنها افراد در کادر رهبری رژیم خمر سرخ بودند که پل پوت در برابر عموم مردم از آن‌ها ستایش می‌کرد. سامفون منفعل، اما وفادار بود؛ فسادناپذیر اما تنگ‌نظر بود.
Z

حجم

۴٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۶۹۱ صفحه

حجم

۴٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۶۹۱ صفحه

قیمت:
۳۴۵,۵۰۰
۲۷۶,۴۰۰
۲۰%
تومان