بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پل پوت | صفحه ۲۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب پل پوت

بریده‌هایی از کتاب پل پوت

نویسنده:فیلیپ شورت
انتشارات:نشر ثالث
امتیاز:
۳.۴از ۲۱ رأی
۳٫۴
(۲۱)
هدف از اعتراف‌گیری‌های دروغین در زندان «اس ـ ۲۱» نه کسب اطلاعات که تهیه مدرک خیانت بود تا پاکسازی‌هایی را که رهبری حزب پیشاپیش در باره‌اش تصمیم گرفته بود موجه نشان بدهد.
Z
اعترافات چو هوک نقطه عطفی را رقم زد. برای اولین بار یک عضو کمیته مرکزی از سوی دیگر اعضا متهم به خیانت شده بود. اعترافات به دست آمده از زندانیان زندان «اس ـ ۲۱» مثل بقیه اسنادی از این‌دست، به خودی خود هیچ سندیتی ندارد. پل پوت آن‌قدر احمق نبود که اعترافاتِ به زور گرفته شده متهمان را باور کند.
Z
ریاست زندان «اس ـ ۲۱» ابتدا به عهده یک افسر ارتش بود. اما از اوایل سال ۱۹۷۶ دئوچ، زندانبان سابقِ فرانسوا بیزو، مسئولیت آن را به عهده گرفت. دئوچ هنوز همان باورمند قدیمی‌ای بود که پنج سال پیش بیزو می‌شناختش. او همچنان مثل سابق وظایف محوله را در نهایت دقت و اخلاصِ متعصبانه اجرا می‌کرد. چاکری اولین زندانی سطح بالای دئوچ بود. او را چهار ماه تحت شکنجه بازجویی کردند و حدود چهار هزار صفحه از او اعتراف گرفتند. چاکری را وادار کردند که به طراحی ترور سیهانوک و رهبران حزب کمونیست کامبوج اعتراف کند. او همچنین اعتراف کرد که چو هوک، دبیر ناحیه ۲۴، نیز در نقشه ترور رهبران حزب مشارکت داشته است.
Z
مباحث میان پل پوت و ژانگ بعدها در سخنرانی‌ای که پل پوت در اوایل ماه ژوئن ایراد کرد بازتاب یافت. او در این سخنرانی، که بعدآ به اطلاع همه اعضای حزب رسانده شد، برای اولین بار از دشمنان داخلی سخن به میان آورد. ادبیات سیاسی مورد استفاده پل پوت در این سخنرانی به طرز عجیبی مشابه ادبیات سیاسی‌ای بود که چپ‌گرایان افراطی چین در آن زمان علیه تنگ شیائوپینگ استفاده می‌کردند
Z
روابط کامبوج و ویتنام، بر حسب ظاهر، گرم و صمیمی باقی ماند. در ژوئیه ۱۹۷۶ که ویتنام شمالی و ویتنام جنوبی رسمآ با یکدیگر متحد شدند، رهبران کامبوج پیام‌های تبریک صمیمانه‌شان را ارسال کردند. برنامه پرواز هواپیماهای مسافربری بین هانوی و پنوم‌پن آغاز شد.
Z
«حزب انقلابی خلق خمرستان»، که نگوین تان سون در سال ۱۹۵۱ آن را قابلگی کرده و به دنیا آورده بود، مخلوق کاملاً ویتنامی بود. اما کنگره سال ۱۹۶۰ که بنیانگذاری «حزب کمونیست کامبوج» را اعلام کرد یک پدیده کاملاً کامبوجی بود که ویتنامی‌ها هیچ مشارکتی در آن نداشتند.
Z
خیو سامفون در یک سخنرانی به مناسبت اولین سالگرد آزادسازی کامبوج گفت: «کامپوچیای دموکراتیک هرگز به هیچ امپریالیستی، کوچک یا بزرگ، نزدیک یا دور، اجازه تجاوز به خاکش را نخواهد داد.» ویتنامی‌ها به این سخنان واکنش نشان دادند. ارجاع به قدرت امپریالیستی «کوچک» و «نزدیک» آشکارتر از آن بود که بتوان نادیده‌اش گرفت. نکته شوم‌تر این بود که کمیته پایداری در ماه مارس تصمیم گرفت اعلام کند حزب کمونیست کامپوچیا ( کامبوج) در سال ۱۹۶۰ بنیاد گذاشته شد و نه در سال ۱۹۵۱، آن‌طور که ویتنامی‌ها ادعا می‌کنند.
Z
جدی‌تر از همه این‌ها شورش‌های پیاپی مسلمانان چام بود که حاضر به رها کردن مذهب و فرهنگشان نبودند. خمرهای سرخ تلاش بسیاری کردند که مسلمانان چام را وادار به ترک دین و آیینشان بکنند اما چام‌ها واکنش‌های تندی نشان دادند.
Z
از آوریل ۱۹۷۵ که خمرهای سرخ پیروز شدند همیشه طغیان‌های کوچکی در سطح کشور به صورت جدا از هم علیه رژیم صورت گرفته بود.
Z
برای پل پوت، فقر و مسکنت مناطق روستایی غیر قابل درک بود. او در تمامی اظهارات عمومی‌اش، تصویر رویاپردازانه‌ای از پیشرفت بلاانقطاع کشور ارائه می‌کرد. در کامپوچیای دموکراتیک، هر چیزی انگار بهترین چیز ممکن در جهان بود.
Z
در سال ۱۹۸۰ که تنگ شیائوپینگ، رهبر چین، با ارائه «نظام مسئولیت خانوادگی» به خرده‌مالکان روستایی چین اجازه داد که به جای کار کردن به صورت جمعی اقدام به کشت و فروش محصولات کشاورزیشان بکنند، میزان برداشت غلات چین تا حدود چهل درصد افزایش یافت. در کامبوج، دهقانان یک رَوند برعکس را تجربه کردند و مجبور به بیگاری برای نظامی شدند که حاضر به دادن هیچ نوع مشوقی به آن‌ها نبود.
Z
حقیقت ماجرا چیز دیگری بود. ریشه مسئله این بود که تعاونی‌ها کم‌تر از آنچه رژیم و غالب ناظران بیرونی گمان کرده بودند برنج تولید می‌کردند. دلیلش هم این بود که مردان و زنانِ جوان‌تر و قوی‌تر بیش‌تر اوقاتشان را طی سال صرف کار در بریگادهای سیاری می‌کردند که وظیفه‌شان ساخت شبکه‌های آبیاری بود. در نتیجه این افراد فرصت کم‌تری برای رسیدگی به مزارع برنج داشتند. در واقع می‌توان گفت که نیروی کار موثر در مزارع، به رغم افزایش یافتن عددی تعداد زارعان، رو به کاهش گذاشته بود.
Z
پس چرا در آن زمانی که تعداد زارعان بسیار بیش‌تر از هر زمان دیگری بود، برنج آن‌قدر کم در دسترس بود، به طوری که در طی کم‌تر از چهار سال، یک میلیون کامبوجی بر اثر سوءتغذیه یا بیماری‌های مرتبط با آن درگذشتند؟ این یکی از رازهای اصلی دوره خمر سرخ است. توجیهی که ارائه شده و عمومآ هم پذیرفته شده است آن است که قحطی در دوره خمر سرخ ناشی از صادرات عظیم برنج به چین جهت پرداخت هزینه تسلیحات وارداتی از چین بود.
Z
یک کارگر بعدها به خاطر آورد: «سدهای بزرگ بر اساس همان اصول ساخت سدهای کوچک ساخته می‌شدند. سدهای بزرگ بدون استفاده از نقشه‌برداری یا دیگر ابزار ضروری توسط آدم‌هایی که فاقد توانایی‌های فنی بودند احداث می‌شدند... دانش عملی در حین انجام کار، و از طریق آزمون و خطا، به دست می‌آمد و بهای ساختنش چند برابر بود.» در غالب موارد یک سد ساخته می‌شد، سپس از هم فرو می‌پاشید، و سرانجام، دوباره یا سه‌باره ساخته می‌شد و این بار استوار باقی می‌ماند.
Z
خمرهای سرخ این شعار را سر زبان‌ها انداختند: «ما با آبْ برنج خواهیم داشت، با برنجْ همه چیز خواهیم داشت.» (که بعدآ به این شعار دهشتناک مبدل شد: «با داشتن برنج قادر به جنگ خواهیم بود.»)
Z
در این مدینه فاضله خمر نوین، هر چیزی، مادی یا معنوی، که متعلق به زمان گذشته بود فاسد و خراب تلقی و باید به دور انداخته می‌شد تا یک دنیای نو و زیباتر بتواند سر بیرون بیاورد.
Z
اعضای کمیته مرکزی غالبآ برای درمان بیماری‌هایشان به چین می‌رفتند. کادرهای خمر سرخ در ایالت‌ها، مثل دیگر گروه‌های صاحب امتیاز، به داروهای غربی دسترسی داشتند. بقیه مردم برای درمان بیماری‌هایشان صرفآ به درمانگاه‌های محلی متکی بودند. در این درمانگاه‌ها پرستارانِ آموزش ندیده سعی داشتند با تزریق عصاره نارگیل و دادن قرص‌های حاوی گیاهان دارویی به جنگ مالاریا بروند. نظام آموزشی کشور نیز وضع مشابهی داشت.
Z
پل پوت به این نتیجه رسیده بود که شعار مکانیزه کردن کشاورزی نشانه‌ای از ابراز ضعف و فقدان اعتماد به قدرت بدنی دهقانان است. ذخایر فکری مملکت نیز بر باد داده شد. دکترها، معلمان، حقوقدانان، متخصصان، خلبانان، برقکاران، ملوانان، و حتا کارگران کارخانه‌ها، جملگی، بدون استثنا، برای انجام کار بدنی به تعاونی‌های روستایی اعزام شدند و در نتیجه بسیاری از آن‌ها جانشان را از دست دادند.
Z
طرح ایجاد مزارع غول‌آسا، مثل بسیاری از دیگر ابتکارات خمر سرخ، ایرادات بسیاری داشت؛ هرچند که آماده‌سازی و شخم زدن این نوع مزارع آسان‌تر بود، اما همسطح کردن زمین‌ها، که برای کشت برنج ضرورت دارد، عملاً ناممکن بود. این «رادیکالیسم سنتی» ــ به قول یک بازدیدکننده یوگسلاو ــ بر کل اقتصاد کشور غالب شده بود.
Z
در زمانی که شوهران و همسران اجازه نداشتند در انظار عمومی کوچک‌ترین نشانه‌ای از علاقه متقابل را به یکدیگر ابراز کنند و حتا وادار به زندگی جدا از هم شده بودند، کادرهای محلی به خود اجازه می‌دادند که زنان جوان را بفریبند و سپس آن‌ها را به جرم فساد اخلاقی اعدام کنند.
Z

حجم

۴٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۶۹۱ صفحه

حجم

۴٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۶۹۱ صفحه

قیمت:
۳۴۵,۵۰۰
۲۷۶,۴۰۰
۲۰%
تومان