- طاقچه
- تاریخ
- تاریخ جهان
- کتاب پل پوت
- بریدهها
بریدههایی از کتاب پل پوت
۳٫۴
(۲۱)
لباس سرتاپا سیاه خمرهای سرخ باعث شده بود که لقب «آدمهای کلاغی» روی آنها گذاشته شود. ـ م.
Z
در سال ۱۹۵۳ که برنامه صنعتی شدن چین اولین بار مطرح شد زمان تحقق کامل این برنامه بین ده تا پانزده سال تعیین شده بود. اما مائو در بهار ۱۹۵۸ اعلام کرد که برنامه مذکور باید طی سه تا پنج سال آینده کامل شود. مائو فکر میکرد که بلندپروازیهایش طی یک «انفجار بزرگ» (بیگ بنگ) محقق خواهد شد و از همین رو مدام تکرار میکرد: «ملت ما مثل اتم است.» مائو اسم این فرایند را «جهش بزرگ رو به جلو» گذاشته بود. ـ م.
Z
جنبش خمرهای سرخ در دهه ۱۹۷۰ شامل چهار رده متفاوت میشد: نیروهای غیر حزبی؛ «نیروهای هستهای» (افرادی که در انتظار پذیرفته شدن به سازمان جوانان حزب یا، در مواردی نادرتر، خود حزب بودند)؛ اعضای سازمان جوانان حزب؛ و اعضای حزب. دو گروه آخر به دو قسمت تقسیم میشدند: اعضای کاندیدا واعضای دارای حقوق کامل. ـ ن.
Z
اسکیزوفرنی یک بیماری روانی است که میتوان به فارسی آن را افسردگی شیدایی ترجمه کرد. بیمار مبتلا بهاین بیماری گاهی به شدت افسرده است و گاهی به شدت خوشحال. بیماران پارانویید نیز کسانی هستند که همواره خود را در معرض تعقیب و تهدید نیروهای ناشناخته میدانند. ـ م.
Z
من ( نویسنده) در مصاحبههایی که با رهبران و فرماندهان سابق خمرهای سرخ داشتم هرگاه پایم را از حدپرسشهای به نظر آنها قابل قبول فراتر مینهادم، جواب دروغ میشنیدم. این خصوصیت حتا در موردکامبوجیهای در غرب تحصیلکردهای همچون خیو سامفون نیز صدق میکرد. آنها هیچ خجالتی ازدروغگوییشان نداشتند. این خصیصه شامل مقامات رژیمهای سیهانوک، لون نول، پل پوت و هون سن نیزمیشد. اما در چین و ویتنام، هرگز با چنین پدیدهای روبرو نشدم. حداقل در این دو کشور مقاماتشان اگر دروغی هم میگفتند، این دروغ پایهای در واقعیت داشت.
Z
. در کتاب ۱۹۸۴ نوشته جرج اورول، نویسنده انگلیسی، «برادر شماره یک» یا «برادر بزرگ» رئیس یک حکومت توتالیتر است که بر تمامی امور و احوال شخصی و غیر شخصی اهالی کشور نظارت مستقیم و دائمی دارد. ـ م.
Z
این نظام نامگذاری در واقع اندکی پیچیدهتر است. در ویتنام فرزند اول را فرزند دوم مینامند زیراویتنامیها به دلایل خرافی معتقدند که با این نوع نامگذاری سر ارواح خبیثه را کلاه میگذارند و باعث میشوندتا آنها فکر کنند فرزند اول خانواده را از بین بردهاند و لذا دیگر کاری به «دومی» ندارند. ویتنامیها فکر میکننداینطوری فرزندشان از شر آسیب ارواح خبیثه در امان میماند. و بر همین اساس بود که هوشی مین، رهبر ارشدکمونیستهای ویتنامی، را «برادر دوم» و معاونش له دوان را «برادر سوم» مینامیدند. عنوان سولوت سور بهزبان ویتنامی، «آنهائی» است که معنایش «برادر دوم» است که در واقع همان «برادر نخست» میباشد. ـ ن.
Z
در سال ۱۹۶۸، نفوذ نیروهای ویت کنگ و ویتنام شمالی به مناطق مرزی کامبوج به صورت تصاعدی رو به افزایش گذاشته بود. فرانسویها در سپتامبر ۱۹۶۸ چنین ارزیابی کرده بودند که مجموعآ نُه پایگاه ویتنامی درخاک کامبوج وجود دارد. بر اساس این ارزیابی، همواره در خاک کامبوج حدود ششهزار نیروی رزمنده ویتنامی وجود داشت. لون نول در سپتامبر ۱۹۶۹ نیروهای ویتنامی حاضر در خاک کامبوج را بین ۳۲۰۰۰ تا ۳۵۰۰۰ نفرتخمین میزد. سه ماه بعد این عدد به چهلهزار تن رسید. ـ ن.
Z
ژان ژاک روسو معتقد بود: «طبیعت انسان را آزاد آفریده ولی جامعه او را بنده کرده است و طبیعت انسان راخوشبخت خلق کرده ولی جامعه او را بدبخت کرده است.» روسو معتقد بود که در زندگانی طبیعی، یعنی در حالت وحش، انسان خوب است و ممکن هم نیست بد باشد، زیرا هنوز نه اخلاقی وجود دارد نه قانونی که به وسیله آنخوب را از بد تمیز بدهد. به اعتقاد روسو، چنین انسانی برخلاف مقررات رفتار نمیکند، زیرا مقرراتی وجودندارد، زیرا او فقط از غریزهاش پیروی میکند. چنین انسانی مانند حیوان بیگناه است و فقط در رفع احتیاجاتش میکوشد، بد هیچکس را نمیخواهد و بیش از احتیاجش چیزی نمیبرد. ـ م.
Z
مائو تسه تونگ در ژانویه ۱۹۶۵ تصمیم گرفت که علیه سیاستهای تجدیدنظرطلبانه تنگ شیائوپینگ و لیوشائوچی وارد عمل شود. بهانه او برای حذف این عناصر، انقلاب فرهنگی بود. این به اصطلاح انقلاب متکی بردانشجویان گارد سرخ بود که با رفتار خشونتبارشان مخالفان را مرعوب و فضا را برای برکناری آنها آماده میکردند. ـ م.
Z
Deng Xiaoping؛ تنگ شیائوپینگ پس از مرگ مائو تسه تونگ در سال ۱۹۷۶ موجب تغییرات و اصلاحات فراوانی در ساختار سیاسی و اقتصادی چین شد. بسیاری از مورخان از این سیاستمدار برجسته چینی به عنوان معمار چین نو نام بردهاند. ـ م.
Z
شهر بندری در شمال شرقی ویتنام جنوبی. تفنگداران آمریکایی در مارس ۱۹۶۵ وارد دانانگ شدند که این سرآغاز دخالت مستقیم نظامی آمریکا در جنگ ویتنام بود. هدف از این مداخله، نابود کردن ویت کنگها( چریکهای کمونیست ویتنام جنوبی) بود. تفنگدارانِ پیاده شده در بندر دانانگ به ۲۳ هزار مستشار آمریکایی مستقر در ویتنام جنوبی ملحق شدند. ـ م.
Z
شهر بندری در شمال شرقی ویتنام جنوبی. تفنگداران آمریکایی در مارس ۱۹۶۵ وارد دانانگ شدند که این سرآغاز دخالت مستقیم نظامی آمریکا در جنگ ویتنام بود. هدف از این مداخله، نابود کردن ویت کنگها( چریکهای کمونیست ویتنام جنوبی) بود. تفنگدارانِ پیاده شده در بندر دانانگ به ۲۳ هزار مستشار آمریکایی مستقر در ویتنام جنوبی ملحق شدند. ـ م.
Z
سازمان پیمان آسیای جنوبی شرقی (سیتو) در سال ۱۹۵۵ تأسیس شد. اعضای این پیمان عبارت بودند از: استرالیا، بریتانیا، فرانسه، نیوزیلند، پاکستان، فیلیپین، تایلند و آمریکا. بعدها کامبوج، لائوس و ویتنام جنوبی همبه این پیمان اضافه شدند اما هنگ کنگ، کره جنوبی و تایوان از امضای آن خودداری کردند. ـ م.
Z
Viet Cong؛ در آن زمان به کمونیستهای ویتنام جنوبی ویت کنگ میگفتند. ـ م.
Z
این در حالی بود که هانوی و رهبران حزب کارگران ویتنام اعتقاد داشتند که سیهانوک نه تنها آلت دست آمریکاییها نیست بلکه یک چهره مترقی و مثبت است که باید از او حمایت کرد. موضعگیری علیه سیهانوک، سرآغاز جدایی کمونیستهای کامبوجی از اربابان ویتنامیشان است. ـ م.
Z
کمونیستهای کامبوجی برای نامیدن کشورشان از واژه «کامپوچیا» استفاده میکردند.
Z
«خمر کروم» نیروهایی بودند که از سوی کمونیستهای ویتنامی از مناطق خمریزبان ویتنام جنوبی جذب ومتشکل شده بودند. ـ م.
Z
حضور کمونیستهای ویتنامی در نواحی مرزی کامبوج به منظور محافظت از مسیر حمل سلاح و تجهیزات بود که بخشی از آن از خاک کامبوج میگذشت. این سلاحها و مهمات به ویتنام جنوبی حمل میشد تا به دست کمونیستهای ویتنامی که مشغول جنگیدن با حکومت ویتنام جنوبی و حامیان غربیاش بودند برسد. ـ م.
Z
[]
. باید توجه داشت که در این زمان حزب دموکراتیک پوششی قانونی بود برای فعالیتهای مبارزاتی کمونیستهای کامبوجی. دلیلش هم این بود که کمونیستها نمیتوانستند به صورت علنی و زیر پرچم خودشان فعالیت بکنند. ـ م.
Z
حجم
۴٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۶۹۱ صفحه
حجم
۴٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۶۹۱ صفحه
قیمت:
۳۴۵,۵۰۰
تومان