بریدههایی از کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران
۴٫۳
(۱۰۹)
ایرانیان اسلام را پذیرفته بودند نه عرب را. اسلام از آن جهت مقبول همه ملتها بود که علاوه بر سایر مزایایش رنگ قومی و نژادی نداشت، جهانی و انسانی بود. ایرانیان و همچنین سایر مسلمانان غیرعرب به هیچوجه حاضر نبودند سیادت عرب را بپذیرند.
محمد نیک
اسلام از نظر قدرتهای سیاسی و مذهبی حاکم بر ایران یک تهاجم بود، اما از نظر توده و ملت ایران یک انقلاب بود به تمام معنی کلمه و با همه خصایصش.
محمد نیک
آقای دکتر صاحبالزمانی سپس چنین میگوید:
«اسلام نقطه عطفی را در فلسفه رهبری تودهها به میان کشیده بود؛ «شبان» را برای حراست «گله» میدانست، نه گله را برای اطفاء خونآشامی شبان گرگسیرت. اسلام حماسه آزادی تودهها به شمار میرفت. رهبر برای مردم یا مردم برای رهبر؟ این بود پرسش تازهای که اسلام در برابر فلسفه سیاسی دنیای قدیم و ایران ساسانی به وجود آورده بود.
محمد نیک
ایرانیان نه توجهشان به زبان فارسی به عنوان ضدیت با اسلام یا عرب بود و نه زبان عربی را زبان بیگانه میدانستند.
gh.hanieh
داستان علاقه ایرانیان به ائمه اطهار به خاطر انتساب آنها به خاندان ساسانی از طریق شهربانو، از نظر تاریخی عیناً همان داستان کسی است که گفت: «امامزاده یعقوب را در بالای مناره گرگ درید». دیگری گفت: امامزاده نبود پیغمبرزاده بود، یعقوب نبود یوسف بود، بالای مناره نبود ته چاه بود، تازه اصل مطلب دروغ است و گرگ یوسف را ندرید.
~fatemeh♡
داستان علاقه ایرانیان به ائمه اطهار به خاطر انتساب آنها به خاندان ساسانی از طریق شهربانو، از نظر تاریخی عیناً همان داستان کسی است که گفت: «امامزاده یعقوب را در بالای مناره گرگ درید». دیگری گفت: امامزاده نبود پیغمبرزاده بود، یعقوب نبود یوسف بود، بالای مناره نبود ته چاه بود، تازه اصل مطلب دروغ است و گرگ یوسف را ندرید.
~fatemeh♡
اگر اسلام برای ایرانی بیگانه است، مسیحیت نیز برای اروپایی و آمریکایی بیگانه است.
~fatemeh♡
به قول اقبال پاکستانی «ملتپرستی، خود نوعی توحش است»؛
~fatemeh♡
نیز در سوره محمد صلیاللهعلیهوآله میفرماید: «وَ اِنْ تَتَوَلَّوْا یسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیرَکمْ ثُمَّ لایکونوا اَمْثالَکمْ» اگر شما به قرآن پشت کنید، گروهی دیگر جای شما را خواهند گرفت که مانند شما نباشند.
در ذیل این آیه، حضرت امام باقر علیهالسلام میفرماید: «منظور از قوم دیگر، موالی (ایرانیان) هستند».
امیرماکان جعفری
سایر ملتهایی که تنظیمکننده این اعلامیه نیستند، درباره این اعلامیه که از خارج مرزهای کشورشان به آنها رسیده است چه بگویند؟ آیا احساسات ملی ایجاب میکند که به حکم سابقه تاریخی و به حکم اینکه این اعلامیه از خارج مرزهای آنها سرچشمه گرفته است، با آن مبارزه کنند؟ آن را اجنبی و بیگانه بدانند؟ یا اینکه به حکم دو اصل مزبور: یکی اینکه این اعلامیه رنگ و بوی ملت خاصی ندارد، دیگر اینکه ملت آن را پذیرفته است، باید آن را خودی و غیر اجنبی بدانند؟
MSadra
رنگها و زبانها و سنتهایی که در میان ابناء بشر مشاهده میکنی، همچون اختلافی که در خود طبیعت به چشمت میخورد جلوههای گوناگون یک حقیقت و شمهای از غنا و کثرت در وجود است، که هر گلی رنگ و بویی دارد و خواص و فوایدی، که همه در راه حرکت آدمیت به سوی مبدأ اعلای خود ارزیابی و تقدیر میشوند
کاربر ۱۴۸۰۵۷۰
ملیتخواهی آلمانی چون داعیه نژادپرستی و کشورگشایی داشت، هرگز برای سایر مردم روی زمین غیر از خود آلمانیها سائقه و فروغی نداشته و ندارد. صهیونیسم که در ابتدا به نظر میرسید که برای رهایی یهودیان از آوارگی و تحقیر بینالمللی شروع شده، اینک به یک ایدئولوژی متجاوز و نژادپرست و ستمکار بدل شده است. این جنبش با وجود درد و طلب مشترک در میان یهودیان، چون داعیه استعمار و بهرهکشی از محرومان جهان به نفع دوازده میلیون یهودیرا دارد نه تنها خریداری ندارد، مورد نفرت مردم آزاده جهان هم هست. نهضت مقاومت ملی فرانسه با تمام قهرمانیهای تاکتیکی که داشت چون از روح ملتپرستی فرانسوی منشأ گرفته بود، بعد از جنگ نه تنها مکتب و نهضتی آزادیبخش بنا نکرد، بلکه بر تجاوز و استعمار ملت الجزایر و کوبیدن نهضت آزادیبخش آنها صحه گذاشت.
moonlight
این کلمه [پانزده] بار (در ۱۵ آیه) در قرآنکریم آمده است
danesh
احساس ملی یا ناسیونالیسم عبارت است از وجود احساس مشترک یا وجدان و شعور جمعی در میان عدهای از انسانها که یک واحد سیاسی یا ملت را میسازند.
Leyla Ghorbani
ناسیونالیسم اروپایی بود که علیرغم همه شعارهای آزادی و برابری نوع انسان، استعمار ملل شرق و آفریقا و آمریکای جنوبی را توجیه و تصدیق کرد، و قرن نوزدهم و نیمه قرن بیستم یا دوران شدت و حدّت استعمار اروپا در آسیا و آفریقا مرادف و همزمان با تجلی و توسعه افکار ناسیونالیستی بود.
Leyla Ghorbani
ایرانیان پس از استقلال بدون هیچ مزاحمتی میتوانستند آیین و رسوم کهن خود را احیا کنند ولی نکردند، بلکه بیشتر به آن پشت کردند و به اسلام رو آوردند، چرا؟ چون آنها اسلام را با عقل و اندیشه و خواستههای فطری خود سازگار میدیدند، هیچگاه خیال تجدید آیین و رسومی را که سالها موجب عذاب روحی آنان بود در سر نمیپروراندند و این سنتی است که طبق شهادت تاریخ در طول این چهارده قرنی که اسلام به ایران آمده است همچنان باقی و پابرجاست.
yasin
تاریخنویسان اسلامی خاندانهای چندی را از ایرانیان نام میبرند که تا قرنهای دوم و سوم، بلکه تا قرن چهارم هجری همچنان به دین زرتشت باقی بودهاند و در اجتماع مسلمانان، محترم میزیستهاند و سپس آن دین را ترک کردهاند. میگویند: سامان جدّ اعلای سامانیان که از احفاد سلاطین ساسانی است و خود از بزرگان بلخ بوده است در حدود قرن دوم، و جدّ اعلای خاندان قابوس که آنها نیز حکومت و فرمانروایی یافتند در قرن سوم، و مهیار دیلمی شاعر زبردست و معروف ایرانی در اواخر قرن چهارم هجری به دین اسلام گرویدند.
yasin
طاهریان و آل بویه و دیگران که نسبتاً استقلال سیاسی کاملی داشتند، هرگز به فکر این نیفتادند که اوستا را دوباره زنده کنند و دستورات آن را سرمشق زندگی خود قرار دهند، بلکه برعکس با تلاشهای پیگیر برای نشر حقایق اسلامی کوشش میکردند.
yasin
در متن جنبشهای ناسیونالیستی و مبارزات طبقاتی که عامل درد و طلب مشترک و عصیان علیه سیطره غیر را یافتیم، نکته و عنصر دیگری هم مشاهده میکنیم که همان عشق و شوق به عدالت و حق و آزادی وجدان است. دو عامل و عنصر فوق هستند که مشترکا معیار حقانیت و مشروعیت یک نهضت توانند شد
Farzane Kiani
روشنفکران و باسوادان آن روز ایران و همچنین مراکز علمی و فرهنگی ایران آنروز را مسیحیان تشکیل میدادهاند نه زردشتیان. زردشتیان آنچنان دچار غرور و تعصبهای خشک و سنتهای غلط بودند که نمیتوانستند درباره علم و فرهنگ و عدالت و آزادی بیندیشند. و در واقع مسیحیت بیش از زردشتیگری از ورود اسلام به ایران زیان دید، زیرا زمینه بسیار مناسبی را از دست داد.
yasin
حجم
۵۹۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۷۶
تعداد صفحهها
۵۸۳ صفحه
حجم
۵۹۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۷۶
تعداد صفحهها
۵۸۳ صفحه
قیمت:
۶۹,۰۰۰
۲۷,۶۰۰۶۰%
تومان