بریدههایی از کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران
۴٫۳
(۱۰۹)
در اوان تولد حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله گروهی ایرانی در یمن، عدن، حضرموت و ساحل دریای سرخ زندگی میکردند و حکومت یمن را نیز در دست داشتند.
takhtary
ای گروه قریش، خون یعنی چه؟ نژاد یعنی چه؟ نسب افتخارآمیز هر کس دین اوست، مردانگی هر کس عبارت است از خلق و خوی و شخصیت و کاراکتر او، اصل و ریشه هر کس عبارت است از عقل و فهم و ادراک او. چه ریشه و اصل نژادی بالاتر از عقل؟! یعنی به جای افتخار به استخوانهای پوسیده گندیده، به دین و اخلاق و عقل و فهم و ادراک خود افتخار کنید.
takhtary
بعدها که در اثر تسلط امویان و سیاست ضد اسلامی آنها عدهای از اعراب عنصر عربیت را پیش کشیدند و آتش تعصبات قومی و نژادی را برافروختند، سایر اقوام مسلمان بالخصوص بعضی از ایرانیان به مبارزه با آنها برخاستند و شعار این دسته آیه فوق بود و خود را «اهل تسویه» یعنی طرفدار مساوات مینامیدند و به مناسبتِ کلمه «شعوباً» که در آیه مزبور آمده است خود را «شعوبی» میخواندند.
takhtary
امام صادق علیهالسلام فرمود: «این امر، یعنی پشت کردن مردم عرب بر قرآن، تحقق پیدا کرد و خداوند به جای آنها موالی (یعنی ایرانیان) را فرستاده و آنها از جان و دل اسلام را پذیرفتند
takhtary
پس معلوم شد صرف اینکه یک چیزی از میان یک مردمی برخاسته باشد، ملاک خودی بودن آن نمیشود و صرف اینکه چیزی از خارج مرزها آمده باشد، ملاک اجنبیبودن و بیگانهبودن آن نمیشود.
takhtary
در یک صورت آن چیزی که از خارج رسیده است بیگانه و اجنبی خوانده میشود و پذیرش آن برخلاف اصول ملیت شناخته میشود و احیاناً پذیرش آن نوعی تغییر ملیت به شمار میآید که آن چیز رنگ یک ملت بالخصوص داشته باشد و از شعارهای یک ملت بیگانه باشد.
takhtary
نقطه مقابل ناسیونالیسم، «انترناسیونالیسم» است که قضایا را با مقیاس جهانی مینگرد و احساسات ناسیونالیستی را محکوم میکند.
takhtary
پس آنچه به نام ملت فعلاً وجود دارد این است که ما فعلاً مردمی هستیم که در یک سرزمین و در زیر یک پرچم و با یک رژیم حکومتی و با قوانین خاصی زندگی میکنیم، اما اینکه نیاکان و اجداد ما هم حتماً ایرانی بودهاند یا یونانی یا عرب یا مغول یا چیز دیگر، نمیدانیم.
takhtary
امروز کلمه «ملت» به یک واحد اجتماعی گفته میشود که دارای سابقه تاریخی واحد و قانون و حکومت واحد و احیاناً آمال و آرمانهای مشترک و واحد میباشند.
takhtary
پس عامل مشترک در همه دردها و آرمانهای ملی که موجد ملتهای جهان شده همین احساس و اراده نفی ظلم و طلب عدالت است.
takhtary
در آلمان، فلاسفه سیاسی و نویسندگان آنچنان شایق و شیفته افکار آزادیخواهانه شدند که خود را به طور دربست وقف نشر و تبلیغ آن کردند. فیخته فیلسوف آلمانی از پیشروان این شوق و انتشار بود.
takhtary
اسلام به زن شخصیت حقوقی داد، تعدد زوجات به شکل حرمسراداری و بدون قید و شرط و حد را منسوخ ساخت؛ آن را تحت شرایطی بر اساس تساوی حقوق زنان و امکانات مرد و در حدود معینی که ناشی از یک ضرورت اجتماعی است مجاز دانست.
محمد نیک
اسلام فکر حکومت اشراف و به اصطلاح اریستوکراسی را از میان برد و فکر دیگری که از لحاظ ریشه، دموکراسی و حکومت عامه است بهوجود آورد.
محمد نیک
اسلام روحانیت موروثی و طبقاتی و حرفهای را منسوخ ساخت، آن را از حالت اختصاصی بیرون آورد، بر اصل و مبنای دانش و پاکی قرار داد، از هر صنف و طبقهای گو باش.
محمد نیک
اسلام اجتماع طبقاتی آن روز را که ریشه بسیار کهن داشت و بر دو رکن خون و مالکیت قائم بود و همه قوانین و رسوم و آداب و سنن بر محور این دو رکن میگشت در هم ریخت و اجتماعی ساخت منهای این دو رکن؛ بر محور فضیلت، علم، سعی و عمل، تقوا.
محمد نیک
اسلام در عبادت بجای مقابل آفتاب یا آتش ایستادن و بیهوده زمزمه کردن و بجای آتش رابرهمزدن و پنام به دهان بستن و بجای زانوزدن در مقابل آتش و مقدس شمردن طشت نهسوراخه، عباداتی در نهایت معقولیت و در اوج معنویت و در کمال لطافت اندیشه برقرار کرد. اذان اسلام، نماز اسلام، روزه اسلام، حج اسلام، جماعت و جمعه اسلام، مسجد و معبد اسلام، اذکار و اوراد مترقی و مملو از معارف اسلام، ادعیه پر از حکمت و معرفت اسلام شاهد گویایی است بر این مدعا
محمد نیک
اسلام خرافاتی از قبیل مصاف نههزارساله اهورامزدا و اهریمن، قربانی هزارساله زروان برای فرزنددارشدن، و زاییده شدن اهریمن بهواسطه شک در قبولی قربانی و بجا افتادن نذر، همچنین دعاهای دیوبند، تشریفات عجیب آتشپرستی، غذا و مشروب برای مردگان بر بامها، راندن حیوانات وحشی و مرغان در میان آتش، ستایش آفتاب و ماه در چهار نوبت، جلوگیری از تابش نور بر آتش، منع دفن مردگان، تشریفات کمرشکن دست زدن به جسد میت یا بدن زن حائض، منع استحمام در آب گرم، تقدس شستشو با ادرار گاو و صدها امثال اینها را از زندگی فکری و عملی ایرانی خارج ساخت.
محمد نیک
میگویند شمشیر؛ آری شمشیر، اما شمشیر اسلام چه کرد؟ شمشیر اسلام قدرتهای به اصطلاح اهریمنی را در هم شکست، سایه شوم موبدها را کوتاه کرد، زنجیرها را از دست و پای قریب صدوچهل میلیون باز کرد، به توده محروم حریت و آزادی داد. شمشیر اسلام همواره بر فرق ستمگران به سود ستمکشان فرود آمده است و دست تطاول زورگویان را قطع کرده است. شمشیر اسلام همواره در خدمت مظلومین و مستضعفین کشیده شده است: «وَ مالَکمْ لاتُقاتِلونَ فی سَبیلِاللّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَالرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ.»
محمد نیک
اسلام جهانبینی ایرانی را دگرگون ساخت، خرافات ثنوی را با همه بدبینیهای ناشی از آن از دماغ ایرانی بیرون ریخت، ثنویتی که «از خصوصیات تفکر ایرانی» شناخته میشد، ثنویتی که چند هزار سال سابقه داشت، ثنویتی که زردشت با آن مبارزه کرد و شکست خورد و آیین خود او بدان آلوده گشت، آری اسلام چنین ثنویتی را از دماغ ایرانی خارج ساخت
محمد نیک
استعمار برای اینکه اصل «تفرقه بینداز و حکومت کن» را اجرا کند، راهی از این بهتر ندید که اقوام و ملل اسلامی را متوجه قومیت و ملیت و نژادشان بکند و آنها را سرگرم افتخارات موهوم نماید؛
javad
حجم
۵۹۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۷۶
تعداد صفحهها
۵۸۳ صفحه
حجم
۵۹۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۷۶
تعداد صفحهها
۵۸۳ صفحه
قیمت:
۶۹,۰۰۰
۲۷,۶۰۰۶۰%
تومان