بریدههایی از کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران
۴٫۳
(۱۰۹)
ناراضی بودن مردم
حقیقت این است که مهمترین عامل شکست حکومت ساسانی را باید ناراضیبودن ایرانیان از وضع دولت و آیین و رسوم اجحافآمیز آن زمان دانست.
این نکته از نظر مورخین شرقی و غربی مسلّم است که رژیم حکومت و اوضاع اجتماعی و دینی آن روز به قدری فاسد و خراب بود که تقریباً همه مردم از آن ناراضی بودند.
yasin
ناراضی بودن مردم
حقیقت این است که مهمترین عامل شکست حکومت ساسانی را باید ناراضیبودن ایرانیان از وضع دولت و آیین و رسوم اجحافآمیز آن زمان دانست.
این نکته از نظر مورخین شرقی و غربی مسلّم است که رژیم حکومت و اوضاع اجتماعی و دینی آن روز به قدری فاسد و خراب بود که تقریباً همه مردم از آن ناراضی بودند.
yasin
فردوسی در شاهنامه ضمن اندرزهای وی به پسرش شاپور تلخیص کرده، گوید:
چنان دین و دولت به یکدیگرند
تو گویی که در زیر یک چادرند
نه بیتخت شاهی بود دین به پا
ینه بیدین بود شهریاری به جای
f.r
در همه تاریخ چند هزار ساله این کشور، تنها اسلام است که تدریجاً اکثریت قاطعی به دست آورد و مذهبها و مسلکهایی از قبیل مانوی و مزدکی را پس از دو سه قرن بکلی ریشهکن ساخت، بساط بوداییگری را در مشرق ایران و در افغانستان برچید و مسیحیت و یهودیت و زردشتیگری را در اقلیت ناچیزی قرار داد.
f.r
نکته جالب این است که مذهب زردشتی در عهد ساسانیان با اینکه مذهب رسمی کشور بود و دولت ساسانی و تشکیلات عظیم روحانی آنعصر حامی و پشتیبان و مدافع سرسخت و بیگذشت آن بودند، نتوانست اکثریت قاطعی در ایران به وجود آورد؛ نه تنها مسیحیت، حتی یهودیت و بودایی رقیبهای سرسختی برایش به شمار میرفتند و مخصوصاً مسیحیت در حال پیشروی بود.
f.r
«مهمترین قومی که تغییر مذهب داد ایرانیان بودند، زیرا آنها اسلام را نیرومند و استوار نمودند نه عرب.»
f.r
اسلام بدون شک یک نظام فکری و اعتقادی جدید به ایران داد، و همانطور که قبلاً ذکر کردیم مردم ایران به شکل بیسابقهای نظامات فکری و اعتقادی اسلام را پذیرفتند و افکار و معتقدات پیشین خود را دور ریختند و این پذیرش، دفعی و فوری نبود، تدریجی بود و مخصوصاً بیشتر در دوره استقلال و قدرت ایرانیان در مقابل اعراب صورت گرفت.
f.r
غلبه اسلام غلبه اندیشه نو بر اندیشه کهنه بود نه غلبه قومی بر قوم دیگر، غلبه اسلام غلبه عدالتخواهی و پرهیزکاری بود بر ستمگری و تبهکاری
f.r
این زبان وقتی که به ایران آمد و به تدریج با زبان لطیف و نغز و دلکش آریایی و تمدن ایرانی ممزوج و ترکیب شد و جوش کامل خورد و به وسیله سخنوران بزرگ ایرانی قرون چهارم و پنجم و ششم و چند نفر بعد از آن سکه فصاحت کمنظیر خورد، برای ما زبانی به وجود آورد که لایق بیان همه مطالب گردید و نماینده درخشان آن سعدی و حافظ و ناصرخسرو و امثال آنها هستند...
f.r
ایرانی هرچه کرده به تشخیص و انتخاب خود بوده است، ایرانی لایق بوده نه بیلیاقت، راست و صریح بوده نه منافق و دروغگو، شجاع و دلیر بوده نه جبان و ترسو، حقیقتخواه بوده نه چشم به حوادث زودگذر، اصیل بوده نه بیبن و بیریشه. ایرانی در آینده نیز اصالت خویش را حفظ، و پیوند خویش را با اسلام روزبهروز محکمتر خواهد کرد.
f.r
«کلُّکمْ لِادَمَ وَ ادَمُ مِنْ تُرابٍ، لافَضْلَ لِعَرَبِی عَلی عَجَمِی اِلّا بِالتَّقْوی» یعنی همه از آدم و آدم از خاک است، عرب بر عجم فضیلت ندارد، فضیلت به تقواست نه به نژاد و نسب و قومیت و ملیت. وقتی که همه نسب به آدم میبرند و آدم خاکی نژاد است، چه جای ادعای فضیلت تقدم نژادی است؟
f.r
وقتی که میان یک زن عرب و یک زن ایرانی اختلاف واقع میشود و کار به آنجا میکشد که به حضور علی علیهالسلام شرفیاب میشوند و علی علیهالسلام میان آندو هیچگونه تفاوتی قائل نمیشود و مورد اعتراض زن عرب واقع میشود، علی علیهالسلام دست میبرد و دو مشت خاک از زمین برمیدارد و به آن خاکها نظر میافکند و آنگاه میگوید: من هرچه تأمل میکنم، میان این دو مشت خاک فرقی نمیبینم.
f.r
چه بسا تصور کنند که جنگجویان اسلام اقوام و ممالک مفتوحه را در انتخاب یکی از دو راه مخیر میساختند: اول قرآن، دوم شمشیر. ولی این تصور صحیح نیست، زیرا گبر و ترسا و یهود اجازه داشتند آیین خود را نگاه دارند و فقط مجبور به دادن جزیه بودند. و این ترتیب کاملاً عادلانه بود، زیرا اتباع غیر مسلم خلفا از شرکت در غزوات و دادن خمس و زکات که بر امت پیامبر فرض بود معافیت داشتند.»
f.r
«ادبیات نوین فارسی (فارسی مخلوط با لغات عربی) ناشی از شورش بر ضد اسلام یا عربی نبود. مضمونهای زرتشتی که در شعر آمده است وابسته به شیوه راسخ زمان بوده و نباید آن را نشانه ایمان مردم به آیین زرتشت دانست. افسوسگذشتهخوردن در آن روزگار بسیار رواج داشت؛ بویژه در میان شاعرانی که روحی حساس داشتند این اندوه گذشته معمولتر بود اما دیگر بازگشت به گذشته ناشدنی بود. زبان فارسی نوین یکی از زبانهای اسلامی همپایه عربی گشته بود. شک نیست که اکنون اسلام از تکیه بر زبان عربی بینیاز گشته بود. دیگر اسلام دارای ملتهای بسیار و فرهنگی جهانی گشته بود و ایران در گرداندن فرهنگ اسلامی نقشی بزرگ داشت.»
f.r
ابراهیم امام که پایهگذار سلسله بنیعباس است، به ابومسلم خراسانی نوشت: «کاری بکن که یک نفر در ایران به عربی صحبت نکند و هر کس را که دیدی به عربی سخن میگوید بکش»
f.r
طبق شواهد تاریخی بنیعباس که از ریشه عرب و عربنژاد بودند، از خود ایرانیها بیشتر زبان فارسی را ترویج میکردند و این بدان جهت بود که آنها برای مبارزه با بنیامیه که سیاستشان عربی بود و بر اساس تفوق عرب بر غیرعرب سیاست ضدعربی پیشه کردند. و به همین دلیل است که اعراب ناسیونالیست و عنصرپرست امروز، بنیامیه را مورد تجلیل قرار میدهند و از بنیالعباس کم و بیش انتقاد میکنند.
f.r
حقیقت این است که اگر زبانهای دیگر از قبیل فارسی، ترکی، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی زبان یک قوم و ملت است، زبان عربی تنها زبان یک کتاب است. مثلاً زبان فارسی زبانی است که تعلق دارد به یک قوم و یک ملت؛ افرادی بیشمار در حیات و بقای آن سهیم بودهاند؛ هریک از آنها به تنهایی اگر نبودند، باز زبان فارسی در جهان بود. زبان فارسی زبان هیچکس و هیچ کتاب به تنهایی نیست، نه زبان فردوسی است و نه زبان رودکی و نه نظامی و نه سعدی و نه مولوی و نه حافظ و نه هیچ کس دیگر، زبان همه است ولی زبان عربی فقط زبان یک کتاب است به نام قرآن.
f.r
اصولاً در مذهب اسلام که آیین همگانی است مسأله زبان مطرح نیست. ایرانیان هرگز در مخیلهشان خطور نمیکرد که تکلم و احیای زبان فارسی مخالف اصول اسلام است، و نباید هم خطور میکرد.
f.r
شگفتا! مگر پذیرفتن اسلام مستلزم این است که اهل یک زبان، زبان خود را کنار بگذارند و به عربی سخن گویند؟ شما در کجای قرآن یا روایات و قوانین اسلام چنین چیزی را میتوانید پیدا کنید؟
f.r
و همین حقیقت است که ما را به یاد فرمایش پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآله میاندازد که فرمود: «به خدا قسم من روزی را میبینم که همین ایرانیان که شما برای اسلام با آنان میجنگید، با شما بجنگند تا شما را مسلمان کنند.»
f.r
حجم
۵۹۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۷۶
تعداد صفحهها
۵۸۳ صفحه
حجم
۵۹۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۷۶
تعداد صفحهها
۵۸۳ صفحه
قیمت:
۶۹,۰۰۰
۲۷,۶۰۰۶۰%
تومان