همچون آبِ ریختهای که خاک
در خود فرومیکشد
در خود فروکشیده مرا زیباییات
آرزو ایرانمهر
تنها یک چیز بود که کمی چهرهٔ بدقواره و کثیف زندگی را از آنچه که بود کمتر نشان میداد و آن ادبیات بود.
آترین🍃
باید مثل یک نویسندهٔ حرفهای عمل کنم، تمام سعیام را بکنم شما را خسته نکنم هر چند برای من خستگیِ شما چندان اهمیتی ندارد و مهم آن است که خودم راحتتر بتوانم بنویسم.
آترین🍃
تنها در چشمهای توست که تنهایی را باور خواهم کرد
bud
در برابر آنچه همواره بر ما میگذرد
در برابر هیچچیز و همهچیز
به چشمهایت گوش میسپارم
bud
هر انسان تکهای از وطن است
Vahid
در دنیای مُردهٔ اشیا
دور افتادهام
bud
رؤیاها زیباتر از آناند که حقیقت داشته باشند
bud
کلمهٔ «مادر» برایم بهکلی محو شده است. مادر برای من غریبترین واژهٔ دنیاست
bud