بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دلهره‌ی مدام گریختن | طاقچه
کتاب دلهره‌ی مدام گریختن اثر سابیر هاکا

بریده‌هایی از کتاب دلهره‌ی مدام گریختن

نویسنده:سابیر هاکا
انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۷از ۱۰ رأی
۳٫۷
(۱۰)
بگذار چشم‌هایت سخن بگویند که زبان توان اعتراف به حقیقت‌ها را ندارد
bud
سکوت زبان آرام رنج است چه کسی توان شنیدنش را دارد؟
یك رهگذر
کوه را خستگیِ ایستادن می‌فرساید رود را خستگیِ رفتن و انسان در میانهٔ ایستادن و رفتن آه که عشق چه بی‌دریغ می‌فرساید و می‌پوساند
یك رهگذر
فاصله بسیار است میان آن‌چه هستیم و می‌خواستیم
یك رهگذر
چه کسی توانسته از گذشته‌اش زنده بازگردد چه کسی توانسته نمُرده باشد لحظه‌ای که فراموش شده است
یك رهگذر
عشق اگر بمیرد زندگی بال‌هایش را می‌گشاید و می‌پرد چنان پرنده‌ای که ناگهان بهراسد
یك رهگذر
تنهایی آرام و بی‌صدا در روحت رخنه می‌کند بی‌آن‌که کسی ببیند بی‌آن‌که کسی بفهمد حتا آن کسی که به تنهایی‌ات کشانده
یك رهگذر
انسان زمان را و زمان انسان را می‌فرساید
یك رهگذر
شخم نزن پدر این خاک پُر از خون را بگذار کمی تنها باشد با طراوت تن‌های برهنهٔ در آغوشش اگرچه هنوز بر سینه‌اش آرام نگرفته‌ایم
.ً..
فراموش کرده‌ام خود را پیش از عشق چگونه بوده‌ام و اکنون چگونه‌ام اکنون که نیستی به چه شکلی درآمده‌ام احساس می‌کنم دیگری‌ام غرق در وحشت و تاریکی‌ام هر لحظه فرومی‌ریزم و باز شکل می‌گیرم و سراسر در این تردید هربار از خود می‌پرسم آیا نمُرده‌ام؟
یك رهگذر

حجم

۲۶٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۶۳ صفحه

حجم

۲۶٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۶۳ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۴صفحه بعد