بریده‌هایی از کتاب فروش؛ تنها راه بقا

‌مشاهداتم نشان می‌دهند مهم‌ترین مهارت‌هایی که در زندگی نیاز داریم در مدرسه آموزش داده نمی‌شوند.

فروش دیگر به معنای تبادل کالا و ارز نیست، بلکه به معنای متقاعد کردن دیگران برای حمایت از ایده، نظر و محصول‌تان است.

فردی که می‌تواند کاری کند افراد احساس خوبی داشته باشند می‌تواند تقریباً هر چیزی را بفروشد!

انجام دادن کار بیش از اندازه هرگز باعث شکست‌تان نمی‌شود، ولی کار خیلی کم ‌می‌تواند چنین نتیجه‌ای داشته باشد.

باید بر این باور باشید آنچه ارائه می‌دهید انتخاب درستی برای مشتری بالقوه است. باید تمرین کنید صرف‌نظر از اتفاقی که می‌افتد، به جوش دادن معامله متعهد بمانید. باید به شیوه‌هایی برای مدیریت طفره رفتن، واکنش‌های احساسی و اعتراض‌ها مجهز باشید.

به شما اطمینان می‌دهم تنها محدودیت‌هایی که با آن‌ها مواجه می‌شوید، محدودیت‌های ذهن‌تان است.

دانستن برای موفقیت ضروری است، چون دانش برابر با قدرت در زندگی است. دانستن به این معناست که با نَه‌های کمتری مواجه خواهید بود. نه‌های کمتر به معنای زندگی بهتر است!

فردی که فکر می‌کند باغچه‌ی «همسایه» سبزتر است قدر باغچه‌ی خودش را نمی‌داند.

«شاید جالب‌ترین فرد جهان نباشم، ولی کسی هستم که بیش از همه برای خودم جالبم».

سه چهارم جمعیت جهان روح‌شان هم خبر ندارد که موفقیت‌های آتی زندگی و شغل‌شان فقط و فقط به فروش وابسته است. اگر فروش را ندانند، موفق نخواهند بود.

عناوینی همچون پزشک، وکیل، حسابدار، پرستار، شیمی‌دان، مهندس، کارگزار بورس و غیره. ولی طنز قضیه در این است که تمام افراد شاغل در این حرفه‌ها باید خودشان را به دیگران بفروشند تا بتوانند در شغل خود موفق باشند. موفقیت‌شان در زندگی بیش از هر چیز دیگری به یکی از مهارت‌هایشان وابستگی کامل دارد و آن مهارت فروش است.

افرادی که حرفه‌شان فروشندگی است برای پویایی هر اقتصادی حیاتی‌اند. بدون فروشندگان، ‌تمام صنایع همین فردا متوقف می‌شوند. نقش فروشندگان در اقتصاد همانند نقش نویسندگان در هالیوود ا‌ست. گفته می‌شود که حتی خدا و شیطان نیز به فروشندگان خوبی نیاز دارند.

پیش از اینکه به رزومه‌ی او نگاه کنم به توانایی او برای ترغیب دیگران نگاه می‌کنم. آیا بودن کنار این شخص را دوست خواهم داشت؟ آیا این شخص فردی برنده است؟ آیا اعتمادبه‌نفس و نگرشی مثبت از خود نشان می‌دهد؟ آیا می‌تواند دیگران را متقاعد کند تا قدمی بردارند؟ افراد ترغیب‌کننده، مثبت و بااعتمادبه‌نفس را نسبت به افرادی که هیچ ‌چیزی غیر از رزومه‌ای زیبا ندارند ترجیح می‌دهم و استخدام‌شان می‌کنم.

پدرما حترام زیادی برای فروشندگان و صنعت فروش قائل بود و اعتقاد راسخ داشت که فروش، پیش نیاز دستیابی به موفقیت در تمام جنبه های زندگی است.

می‌فهمیم که مهم‌ترین فروش‌، قبولاندن خودمان به دیگران است. چه در زندگی شخصی و چه در زندگی کاری، همه روزه باید کسانی را متقاعد کنیم که ما بهترین انتخاب‌شان هستیم و همین نکته‌ی ساده که همیشه در حال فروش خودمان هستیم می‌تواند راهگشای بسیاری از مشکلات‌مان باشد.

میزان فروش‌تان فقط به میزان قبولاندن خودتان به دیگران بستگی دارد.

افراد به‌وسیله‌ی ذهن‌شان کنترل می‌شوند. اگر ذهن‌شان را درک کنید، افراد را درک می‌کنید.

برای فروش باید ذهن خریدار را درک کنید. اگر نتوانید تشخیص دهید خریداران چطور فکر می‌کنند و چه چیزی باعث پاسخ و کنش‌شان می‌شود، نمی‌توانید مسئولیت کامل فروش را بر عهده بگیرید

از اخبار بد و افراد بدخبر دور بمانید. هدف این افراد آن است که شما را پایین بکشند و وضعیتی که در آن زندگی می‌کنند و تصمیم‌هایشان را توجیه کنند.

آرام و خونسرد بمانید و یاد بگیرید چطور زمانی که مشتریان بالقوه احساساتی می‌شوند منطقی بمانید.