بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب صد سال تنهایی | طاقچه
تصویر جلد کتاب صد سال تنهایی

بریده‌هایی از کتاب صد سال تنهایی

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۶از ۲۶۴ رأی
۳٫۶
(۲۶۴)
نویسنده: گابریل گارسیا مارکز
رادیو سکوت :)
بیراه نمی‌گفتند که آنچه را روز رشته، شب پنبه می‌کند
...
شوهرش گفت: "هنوز هیچکس‌مان اینجا نمرده. آدم تا وقتی یک مُرده زیر خاک نداشته باشد متعلق به جایی نیست". اورسولا، با قاطعیتی مهربانانه، جواب داد: "اگر لازم باشد بمیرم تا اینجا بمانید، حرفی نیست: حاضرم بمیرم".
فئودور میخائیلوویچ داستایفسکی
انتخابات جز مضحکه و دغلبازی نیست.
Agha_M@hdiar
علم فاصله‌ها را از میان برداشته. به همین زودی‌ها، آدم می‌تواند هر اتفاقی را که در دنیا می‌افتد تماشا کند، بی‌آنکه از منزل بیرون بیاید
Fatemah Moshref
برخلاف تصور تمام مردم، به نیتِ انتقام‌جویی نبودند،
|amirali|
آدم هر موقع لازم باشد نمی‌میرد، بلکه هر وقت بتواند می‌میرد
A oldman
"چیزها زندگی خاص خودشان را دارند. قضیه این است که چطور جان‌شان را بیدار کنیم".
آیسان فلاح
گفت: "نمی‌رویم. همین جا می‌مانیم چون اینجا صاحب یک بچه شده‌ایم". شوهرش گفت: "هنوز هیچکس‌مان اینجا نمرده. آدم تا وقتی یک مُرده زیر خاک نداشته باشد متعلق به جایی نیست".
Nilch
"راستش را بگو، تو واسه چی داری می‌جنگی؟"
Sahar B
"دلیلی ندارد ساکت بشوم. هر کس نمی‌خواهد صدایم را بشنود بلند شود برود"
جو مارچ
به قدری در فریبکاری صداقت نشان داد که خودش هم کم‌کم با دروغ‌هایش تسلی پیدا کرد.
کاربر ۲۶۸۰۱۱۴
خود را از درون تحلیل می‌برد، هر دقیقه در حال تمام شدن بود اما تمام شدنش هرگز تمام نمی‌شد.
مریم
"روزی که مردم با واگن درجه یک سفر کنند و ادبیات را قاطی بارها بریزند، یعنی اوضاع دنیا به گُه کشیده شده"
A oldman
فقط برای آنکه چیزی گفته باشد، جرئت به خرج داد زیرلب زمزمه کند: "این گنده‌ترین الماس دنیاست". مرد کولی حرفش را اصلاح کرد: "نه، یخ است".
💕Adrien💕
این مخلوق شگفت‌آور و پرقدرت، که می‌گفت بلد است نوستراداموس را رمزگشایی کند،
~ɢʟᴀꜱꜱ ꜰᴀɢɴᴇʀ
گذشته جز دروغ نیست، که حافظه راه برگشت ندارد، که بهارهای کهن بازیافتنی نیستند، و شورانگیزترین و پایدارترین و سرسخت‌ترین عشق هم به هر حال حقیقتی است گذرا.
a2sa
کره زمین گِرد است، عین پرتقال
Fatemah Moshref
احساس کرد فراموش شده، نه با فراموشی چاره‌پذیر دل، بلکه با فراموشی‌ای بی‌رحمانه‌تر و بی‌علاج که برایش بسیار آشنا بود، زیرا فراموشی مرگ بود.
zed pi
قلب خاکسترنشینش، که دردناک‌ترین ضربه‌های واقعیت روزمره را تاب آورده بود بی‌آنکه سست شود و آسیب ببیند، در برابر نخستین هجوم حسرت گذشته‌ها فرو ریخت.
راضیه عین

حجم

۴۶۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۴۵۶ صفحه

حجم

۴۶۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۴۵۶ صفحه

قیمت:
۷۶,۰۰۰
۳۸,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۵صفحه بعد