بریدههایی از کتاب چگونه خدا مغز شما را تغییر می دهد؟
نویسنده:آندرو نیوبرگ، مارک رابرت والدمن
مترجم:شهناز رفیعی
انتشارات:نشر بخشایش
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۳از ۶ رأی
۴٫۳
(۶)
خوب حالا ربط شکلپذیری مغز با خدا چیست. اگر روی چیزی مانند مفهوم خدا، که بسیار پیچیده و رازگونه است، تعمق کنیم، آنگاه انفجاری از فعالیت عصبی در مناطق مختلف مغز خود خواهیم داشت. دندریتهای جدید به سرعت رشد میکنند و اتصالات قدیمی قطع میشوند و مفاهیم جدید خلق میشوند. درواقع وقتی به یک سؤال بزرگ مذهبی، علمی یا روانشناختی در زندگی فکر کنیم مغز شروع به رشد میکند.
mr
حتی لامذهبها به همان عمق و صداقت به خدا فکر میکنند که افراد مؤمن مذهبی
Sajjad
در بدن شخصی که یوگای « نیدرا » میکند ۶۵% افزایش « دوپامین » دیده میشود. یوگای نیدرا نوعی مراقبه است که طی آن شخص در حالی که در آرامش کامل است دارای هشیاری تام میباشد. دوپامین مادهای است که حس توهم را افزایش میدهد، تجربهٔ لذتبخش به وجود میآورد، افکار مثبت را تحریک میکند، احساس خوب بودن میدهد و باعث میشود در دنیا احساس امنیت کنیم. وضعیت سرخوشی که بعد از مصرف کوکایین به وجود میآید مربوط به افزایش ناگهانی دوپامین در مغز است.
Sajjad
خوشبختانه مراقبه، ضد نشخوار فکری عمل میکند ـ چیزی شبیه به الگوی روانکاوی « مدل روانکاوی انجمن آزاد » که فروید پایهریزی کرده است. در مراقبه، مانند روانکاوی، یاد میگیریم که تماشاگر جنبههای منفی خود باشیم بدون آنکه به آن واکنشی انجام دهیم. مغز خود را به نحوی تربیت میکنیم که آرام بماند، حتی در شرایط سخت. بنابراین، مراقبه طریق قابل تقلیدی است برای اینکه مشقات و سختیهای زندگی خود را دوباره ارزیابی کنیم؛ ولی از همه مهمتر این است که مراقبه مغز را تربیت میکند که کمتر به امیال خود و خواستها و باورهای خود وابسته باشد.
Sajjad
مواد نوروشیمیایی زیادی در ایجاد خمیازه دخالت میکنند، از جمله دوپامین که خود سبب تولید اکسی توسین در هیپوتالاموس و هیپوکامپ میشود. اینها مناطقی از مغز هستند که در فراخوانی حافظه، کنترل خودخواسته و تنظیم حرارت دخالت میکنند.
Anahid
افرادی که شدیداً تهاجمی هستند خود به خود فکر میکنند که دیگران با آنها با خشونت واکنش نشان خواهند داد و به همین دلیل بیشتر حالت تهاجمی میگیرند ـ حتی اگر دیگران اصلاً خشونتی ابراز نکرده باشند.
در جنگ بین دو گرگ، آنکه از جنگیدن خودداری میکند و یا میگریزد سالم میماند. همچنان که تحقیقات مراقبه نشان میدهد کسانی که قدرت قبول بیشتری را دارند ارتباط بهتری با دیگران برقرار میکنند. بنابراین، وقتی خودمان را تعلیم میدهیم که همدلی کنیم، آنگاه دشمنی درونی ما کاهش مییابد.
Sajjad
عنصر اصلی در کنار آمدن با افرادی که شدیداً باورهای بنیادگرایانه دارند، همین مماشات است. من نمیدانم که این امکان وجود دارد که به آسانی طرز فکر کسی دیگر را تغییر دهیم ـ به خصوص اگر مؤمن واقعی باشد. این سؤالی است که چند دهه به آن فکر کردهام و جواب کوتاه من « نه » است. از دیدگاه نورولوژیک هرچه بیشتر خود را در یک ایدئولوژی خاص غرقه کنیم مغز بیشتر به آن عقیده به صورت یک شیء واقعی مینگرد. بنابراین، هیچ روش ساده و یا دارویی وجود ندارد که باورهای اصولگرایانهٔ شخص را تغییر دهد.
Sajjad
متأسفانه تا آنجا که به مغز مربوط میشود سخنرانیهای منفی، اثرات بیشتری دارند تا گفتههای مثبت! مطالب منفی و خاطرات منفی بیشتر در مغز حک میشوند و بسیار سخت پاک میشوند. درواقع حتی فقط در کنار آدمهای منفی بودن نیز انسان را متعصب میکند، زیرا شنیدن یک عقیدهٔ منفی میتواند به آسانی عقاید مثبت را نسبت به هر چیزی تحت تأثیر قرار دهد.
Sajjad
عابدان در هر مذهبی توانستهاند به مرحلهٔ معرفت برسند، ولی همه در یک نکته اشتراک نظر دارند و آن این است: خدا را هرگز نمیتوان به کمک عقل شناخت. این تجربه بسیار عظیمتر از آن است که بتوان آن را به کمک تصاویر یا کلمات شرح داد. خدا تمامیت حیات است و نیرویی است که حقیقت مطلق است و این خدا را نمیتوان در اعتقادات دینی رایج گنجاند. اینشتین آن را « احساس مذهب کیهانی » میخواند و آن را « قویترین و نابترین انگیزه برای تحقیقات علمی » میداند.
Sajjad
مراقبه، دعا و اعتقاد به یک خدای مهرورز برای حذف سیستم لیمبیک و عدم پذیرش مردمی با عقیده یا ظاهری متفاوت کافی نیست؛ بلکه باید سلوک معنوی خود را به میان جامعه بیاوریم و در برخورد با دیگران به عمل بگذاریم. ما چگونگی آن را در فصل دهم بیان خواهیم کرد.
تماسهای اجتماعی سبب قدرت سینگولای قدامی در مهار پاسخهای ناشی از استرس ما نسبت به دیگران میشود. بنابراین، ما شما را تشویق میکنیم که هرچه میتوانید با دیگران بیامیزید. در مجامع شرکت کنید ـ مجامعی که فرهنگ و قومیتهای مختلف مردم در هم آمیخته میشوند ارجحیت دارند. به کلیساهای مختلف بروید. انواع مراقبهها و عبادات غریبه را تجربه کنید و تجربیات خود را با مردم دیگری که در مسیر معنوی گام برمیدارند به اشتراک بگذارید.
Sajjad
برای اینکه رحمت و شفقت را تجربه کنید کافی است در ذهن خود آن را تجسم کرده و سپس نفس عمیق بکشید و عضلات را شل کنید و در آرمیدگی فرو روید. این تفکر را روزی دوازده دقیقه حداقل در ذهن نگه دارید. در عرض چند ماه شروع میکنید به ساختن مدارهای عصبی جدید از شفقت که باعث میشود تمایل عصبی ما را برای دور شدن از مردمی که متفاوت از ما فکر میکنند، کنار گذاشته شود.
Sajjad
وقتی خشمگین یا مضطرب میشویم دیگر منطقی و عقلانی نمیاندیشیم و مهارتهای شناختیمان سرکوب میشود. وقتی آمیگدال فعال میشود، سینگولا خاموش میشود و اجازه میدهد که مغز « خزندگان » قدرت را در دست بگیرد. درنتیجه همدلی و شهود کاهش مییابد و توانایی درک صحیح احساس دیگران از بین میرود.
ولی اگر لوب فرونتال فعال شود سینگولا تحریک میشود و فعالیت آمیگدال کاهش مییابد و به دنبال آن منطق و عقل سبب فروکش خشم و ترس میشود.
Sajjad
اگر اجازه دهیم به طور مداوم در معرض استرس قرار گیریم عملکرد این نورونها کاهش مییابد، ولی اگر در محیط غنی از عشق، ارتباطات و محرکهای حسی و عقلایی قرار گیریم تأثیر نورونهای فون اکونومو و سینگولای قدامی قوی میشود. مراقبه، همزمان با تحریک سینگولای قدامی، استرس را کاهش میدهد و درنتیجه میتوان گفت عمل به معنویت سبب افزوده شدن هشیاری اجتماعی و شفقت میشود.
میدانیم که نورونهای « فون اکونومو » در بیماران مبتلا به آلزایمر و سایر اختلالات ناشی از پیری صدمهپذیر میشوند. در فصل دوم ذکر شد که بیمارانی که دچار عدم توانایی شناخت و درک میشوند در اثر مراقبه میتوانند حافظهٔ خود را ترمیم کنند و این نشان میدهد که عمل به معنویت کارکرد این سلولهای نادر را بهبود میبخشد.
Sajjad
همهٔ ما به طور یکسان خشمگین میشویم یا احساس ترس میکنیم، ولی هر کس عشق را از طریق خود تجربه میکند.
Sajjad
مدارهای عصبی که تصویرهایی از خدای خشن ایجاد میکنند به ساختارهای قدیمی مغز متصل هستند و مدارهایی که خدای مهربان و عارف را تجسم میکنند در بخشهای جدیدتر مغز قرار دارند. ما نمیتوانیم از دست خدای قدیمی سیستم لیمبیک* خود خلاص شویم و این بدان معناست که ترس و خشم همیشه به عنوان قسمتی از شخصیت عصبی و معنوی ما خواهد ماند؛ ولی میتوان ساختارهای جدیدتر مغز را به نحوی تربیت کرد که تمایلات بیولوژیکی ما به طرف خشم و ترس را مهار کند.
Sajjad
افکار شما به طور واضح روی عملکرد نورولوژیکی بدن اثر میگذارد.
- خوشبینی برای حفظ سلامت مغز ضروری است.
- افکار مثبت از نظر نورولوژیکی، افکار منفی را سرکوب میکند.
- وقتی طرز تفکر خود را عوض میکنید، محیط بیرون خود را تغییر میدهید
Sajjad
از میان کارهای خلاف و تنفرآور انجامشده در امریکا، قربانیان مذهبی از نظر رتبه در درجهٔ دوم هستند (یعنی بعد از قربانیان نفرت نژادی قرار میگیرند). براساس دادههای « اف. بی. آی »، ۶۸% جنایات ناشی از نفرت مذهبی بر علیه یهودیان است و ۱۳% جنایتها ناشی از تنفر به مسلمانان است. بنابراین، به طور طبیعی این سؤال مطرح میشود که: ما به عنوان یک ملت چقدر بیتعصب هستیم؟ حدوداً ۱ هزار و ۴۰۰ جنایت بر اثر تنفر اتفاق میافتد و ۸۰۰ هزار جنایت ناشی از خشونت. آیا هزار و ۴۰۰، رقم قابل قبولی است؟ نه برای کشوری که براساس تعامل مذهبی پایهگذاری شده است. به ویژه اگر دقیق نگاه کنیم پشت این آمار مشکل بزرگتری را میبینیم که « تبعیض دینی » است.
Sajjad
اما اعتقادات مذهبی و معنوی، مغز را به طریقی بسیار عمیق تغییر میدهند، زیرا سبب قوت یک مدار یکتای نورونی میشوند که به طور اخص باعث افزایش هشیاری اجتماعی و همدلی میشود و به طور همزمان احساسات و هیجانات تخریبی را سرکوب میکند و این دقیقاً همان تغییرات عصبی است که ما برای حل مشکلات موجود در جهان به آن نیاز داریم
mr
مغزهای مختلف در قسمتهای مختلف جهان اعتقادات دینی مختلفی خلق میکند.
Sajjad
تحقیقات ما نشان میدهد که مغز ما به نحوی ساخته شده است که به ندرت ممکن است تجربهٔ معنوی داشته باشیم، ولی به نظر میرسد که هرچه بیشتر مراقبه کنیم و یا عبادت نماییم بیشتر امکان دارد که یک تجربهٔ عرفانی و یا متعالی داشته باشیم.
Sajjad
حجم
۷۹۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
حجم
۷۹۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
قیمت:
۷۲,۰۰۰
تومان