بریدههایی از کتاب انسان در جستوجوی معنا
۴٫۰
(۱۰۱۷)
هرگز آن شبی را که بهخاطر نالههای رفیقم از خواب بیدار شدم فراموش نمیکنم. رفیقم بهشدت در خواب ناله میکرد، و مشخص بود که دارد کابوس میبیند. از آنجا که تماشای افرادی که خوابهای ترسناک میبینند و هذیان میگویند برایم دشوار است، خواستم آن مرد بیچاره را بیدار کنم. اما ناگهان دستم که مماس با بدنش شده بود و میخواست تکانش دهد را عقب کشیدم؛ از کاری که میخواستم انجام دهم ترسیدم. در آن لحظه بود که متوجه شدم هیچ خوابی، هرچقدر هم که ترسناک باشد، بدتر و ترسناکتر از واقعیتِ اردوگاهی که در آن اسیر بودیم نخواهد بود و من ناخواسته میخواستم او را بیدار کنم.
phoenix
انسان باید معنای حقیقی زندگی را در دنیای پیرامون خود بیابد، نه در دنیای درونی و ذهنی که یک سیستم بسته است
•° زهــــرا °•
وای بر آن کسی که دیگر نه هدفی و نه دلیل و معنایی در زندگی خود داشته و دلیلی برای ادامهٔ زندگیاش پیدا نکند.
•° زهــــرا °•
فردی که تصور میکرد برای سالها نهایت درد و رنج را تحمل کرده است حالا متوجه میشود که رنج و عذاب حد و مرز ندارد و او همچنان محکوم به دردکشیدن است.
محمد جواد اخباری
اگر کسی در جستوجوی هدف زندگیاش نباشد، متلاشی میشود و به ناچار تسلیم گذشتهٔ خود شده و تنها با واپسنگری، مدام خاطرات گذشته را به خود یادآوری میکند
محمد جواد اخباری
«کسی که چرایی برای زندگیکردن دارد، از عهدهٔ چگونگی آن برخواهد آمد.»
Mhri
زندگی یعنی رنجبردن و زندهماندن؛ یعنی یافتن معنا در رنجهایی که میبریم.
Dayan
«کسی که چرایی برای زندگیکردن داشته باشد از عهدهٔ چگونگی آن برخواهد آمد.»
Alireza Yaghouti
«کسی که چرایی برای زندگیکردن داشته باشد از عهدهٔ چگونگی آن برخواهد آمد.»
Maang Mirzaei
«زندگی مانند رفتن به دندانپزشکی است. همیشه انتظار چیزهای بدتر را دارید، درحالیکه سختیها به پایان رسیدهاند.»
arash rostamzad
آیا این ماجرا داستانِ مرگ در تهران را به یاد نمیآورد؟ زمانی یک ارباب ثروتمندِ ایرانی به همراه خدمتکارش در حال قدمزدن در باغ بودند. خدمتکار گریه میکرد و میگفت عزرائیل را دیده که او را به مرگ تهدید کرده است. از اربابش خواهش کرد که سریعترین اسبش را به او بدهد تا هرچه زودتر به تهران برود و بتواند تا شب به آنجا برسد. ارباب پذیرفت و خدمتکار به سمت تهران تاخت. ارباب در راه برگشت به خانه عزرائیل را دید. از او پرسید: «چرا خدمتکار مرا ترساندی و او را تهدید به مرگ کردی؟» عزرائیل پاسخ داد: «من او را تهدید نکردم. فقط از اینکه هنوز او را اینجا میدیدم متعجب شده بودم، درحالیکه قرار بود امشب در تهران به سراغش بروم.»
Mina
اولین چیزی که به نجات انسان میآید یک کنجکاوی سرد و جدامانده است که او را از سرنوشتش آگاه میکند و بلافاصله پس از آن استراتژیهایی برای نجات باقیماندهٔ زندگی به سراغش میآید، اگرچه شانس زندهماندن بسیار ناچیز است. تمام گرسنگیها، تحقیرها، ترسها، و عصبانیت از ناعدالتیها از طریق فکرکردن به کسانی که عاشقشان هستیم، مذهب، شوخطبعی، و حتی زیباییهای کوچکِ طبیعت مانند یک درخت یا یک غروب آفتاب قابل تحمل میشوند. اما این لحظات آرامشبخش میل به ادامهٔ زندگی را برنمیانگیزند، مگر اینکه به زندانی کمک کند تا معنای ژرفی برای رنجهای به ظاهر بیهودهاش بیابد. اینجاست که ما با مفهوم مرکزی هستیگرایی روبهرو میشویم: زندگی یعنی رنجبردن و زندهماندن؛ یعنی یافتن معنا در رنجهایی که میبریم.
poone
«آنچه مرا نکُشد، هرآینه قویترم میکند.»
⁂ உʸᵒᵇᵃᵐᵃ❅ ✿
هیچکس نباید به دنبال معنای مطلق در زندگی باشد. هر انسان در زندگی وظیفه و مأموریت ویژهای دارد تا به هدفی که منتظر محققشدن به دست اوست رسیدگی کند. نه خود فرد و نه زندگیاش قابل جایگزینی نیستند. در نتیجه وظیفهٔ هر فرد در زندگی همانند فرصتهایش خاص و منحصربهفرد هستند.
Sobhan
لوگوتراپی بیشتر به آینده توجه دارد، یعنی توجه به معنایی در زندگیِ فرد که باید باقی عمر خود را صرف شکوفایی آن کند. (در حقیقت لوگوتراپی رواندرمانیِ معنامحور است.) لوگوتراپی همچنین زنجیرهٔ مشکلات بههمپیوسته و مکانیزم بازخورد که نقش اساسی در اختلالات عصبی دارند را کنار میزند. از اینرو خودمحوریِ عصبی بیماران بهجای اینکه تغذیه و تقویت شود، شکسته و نابود میشود.
Farzaneh Hamidi
داستایوفسکی میگوید: «تنها یک چیز است که از آن میترسم، اینکه ارزش رنجهایم را نداشته باشم.»
Hessam Shahbazi
«هیچ قدرتی (بهجز قدرت خداوند) در دنیا قادر نیست تجربههای شما را تخریب کند.»
sheyda
مدت زمانی که برای یک فرد سپری میشود بستگی به ذهن دارد.
Sobhan
انسانی که نتواند پایان «زندگی موقت» خود را ببیند قادر به تمرکز روی هدف نهایی زندگی خویش نخواهد بود.
Sobhan
درواقع مدت اسارت نهتنها نامشخص بود، بلکه امکان مادامالعمرشدنش زیاد بود. روانشناسان اینگونه زندگی در اردوگاه را «زندگی موقت» مینامند، ولی ما آن را «زندگی موقت ابدی» مینامیم.
Sobhan
حجم
۱۴۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۵۵ صفحه
حجم
۱۴۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۵۵ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰۵۰%
تومان