بریده‌هایی از کتاب انسان در جست‌وجوی معنا

به‌طور مثال کارگران بیکار در چنین موقعیتی هستند، وجود و زندگی‌شان موقتی می‌شود و در شرایط خاص قادر به هدف‌گذاری برای آیندهٔ خویش نخواهند بود. تحقیقاتی که بر روی معدن‌چیان بیکار صورت گرفته، نشان داده است که آنها از مشکلات زمانی رنج می‌برند که نتیجهٔ بیکاری آنهاست.

تحقیقاتی که بر روی معدن‌چیان بیکار صورت گرفته، نشان داده است که آنها از مشکلات زمانی رنج می‌برند که نتیجهٔ بیکاری آنهاست.

انسانی که نتواند پایان «زندگی موقت» خود را ببیند قادر به تمرکز روی هدف نهایی زندگی خویش نخواهد بود. او از زندگی‌کردن برای آینده دست می‌کشد و همه‌چیز برایش عادی می‌شود. زندگی رنگ دیگری به خود می‌گیرد، ساختارش تغییر می‌کند و علائم فاسدشدن ظاهر می‌شود.

انسانی که نتواند پایان «زندگی موقت» خود را ببیند قادر به تمرکز روی هدف نهایی زندگی خویش نخواهد بود

سرنوشت‌های عالی برای مردان عالی.

آن حقیقت این است که عشق والاترین هدفی است که انسان در جست‌وجوی آن است؛ و آنجا بود که معنای بزرگ‌ترین رازی که اشعار و افکار و اعتقادات بشری سعی بر آشکارکردن آن دارند را متوجه شدم: رستگاری بشر در راه عشق و در خود عشق است

تولید نسل تنها معنی زندگی نیست که اگر این‌طور بود زندگی خودش بی‌معنا می‌شد و چیزی که بی‌معناست را نمی‌توان با جاودانگی و تداوم معنا بخشید.

انسان معمولاً در کشتزار زندگی به خوشه‌های به‌جامانده می‌نگرد تا به انبار توشهٔ گذشته، جایی که همهٔ خوشی‌ها و رنج‌ها و کردارش نهفته‌اند.

«هیچ قدرتی (به‌جز قدرت خداوند) در دنیا قادر نیست تجربه‌های شما را تخریب کند.»

«مرا همچون مُهری بر قلبت بزن، عشق هم به همان اندازهٔ مرگ نیرومند است.

اگر کسی در جست‌وجوی هدف زندگی‌اش نباشد، متلاشی می‌شود و به ناچار تسلیم گذشتهٔ خود شده

«تنها یک چیز است که از آن می‌ترسم، این‌که ارزش رنج‌هایم را نداشته باشم.»

هیچ موقعیتی دوبار تکرار نمی‌شود و هر موقعیت، پاسخی جداگانه را می‌طلبد.

سرنوشتِ هیچ شخصی نمی‌تواند با سرنوشت شخصی دیگر مقایسه شود

زندگی یعنی پذیرش مسئولیت برای پیداکردن پاسخ مناسب در مقابل مشکلات و انجام مأموریت‌هایی که سدّ راهِ هر فرد قرار می گیرد. این‌گونه وظایف و حتی معنا و هدف زندگی برای هر فرد در هر لحظه متفاوت است

مهم نیست ما چه انتظاری از زندگی داریم بلکه مهم آن است که زندگی چه انتظاری از ما دارد؟

وای بر آن کسی که دیگر نه هدفی و نه دلیل و معنایی در زندگی خود داشته و دلیلی برای ادامهٔ زندگی‌اش پیدا نکند.

اگر کسی در جست‌وجوی هدف زندگی‌اش نباشد، متلاشی می‌شود و به ناچار تسلیم گذشتهٔ خود شده و تنها با واپس‌نگری، مدام خاطرات گذشته را به خود یادآوری می‌کند

سرنوشت‌های عالی برای مردان عالی

حتی فقط یک مثال هم کافی است که ثابت کند قدرت درونی انسان می‌تواند او را در برابر سرنوشت پیروز کند.