بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سیرک شبانه | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سیرک شبانه

بریده‌هایی از کتاب سیرک شبانه

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۱۴۲ رأی
۳٫۹
(۱۴۲)
رازها قدرت دارن. و وقتی با بقیه در میان گذاشته می‌شن، از اون قدرت کاسته می‌شه. پس بهتره رازها به‌خوبی حفظ بشن. گفتن رازها، رازهای واقعی، رازهای مهم، حتی به یه نفر هم اون‌ها رو تغییر می‌ده. نوشتن اون‌ها حتی بدتره، چون کی می‌دونه چند تا چشم ممکنه اون‌ها رو روی کاغذ ببینن، هرچقدر هم که آدم مواظبش باشه. به همین خاطر، بهتره اگه رازی داری اون رو پیش خودت نگه داری، هم برای رازهات بهتره و هم برای خودت.
Yasaman Mozhdehbakhsh
"اِسه کوام ویدِری"؛ یعنی "بودن، نه به‌نظررسیدن"
دختر پاييزي
«مردم چیزی رو می‌بینن که می‌خوان ببینن. و در اکثر موارد چیزی رو که بهشون گفته می‌شه می‌بینن.»
drop2020
دهان‌به‌دهان خبررساندن روش مؤثرتری برای تبلیغات است تا خبرهای مکتوب و علامت‌های تعجب روی بروشورهای کاغذی و پوسترها.
n re
هرکدام همواره درحال کشیده‌شدن به‌سمت دیگری است. بااین‌حال، هنوز هم یکدیگر را لمس نمی‌کنند.
Mehry Az
نامه را سرسری می‌خواند و هر اثر عاطفی‌ای که نویسنده آرزو می‌کرده بر مخاطب بگذارد تیره‌بختانه و قاطعانه دود می‌شود و به هوا می‌رود.
Kas
«بهترین لذت‌ها همیشه لذت‌هایی هستن که غیرمنتظره‌ان.»
✿⁠tanin
«به‌نظرِ من خیال‌پردازی هیچ اشکالی نداره.» «اشکالی نداره، ولی رؤیاها معمولاً به کابوس تبدیل می‌شن.
کاربر ۱۴۸۳۱۴۸
پاریس، ژانویهٔ ۱۹۰۳ مرد خاکستری‌پوش، با صدایی که به‌شکل نامحسوسی اندوهگین است، می‌گوید: «قصه‌ها عوض شدن پسرجان. دیگه نبردی بین خیر و شر، هیولایی برای کشتن، یا بانویی که نیاز به نجات داشته باشه نیست. تا جایی که من می‌دونم، بیشتر خانم‌ها کاملاً توانایی دارن خودشون رو نجات بدن، البته حداقل اون‌هایی که سرشون به تنشون می‌ارزه. دیگه هیچ قصهٔ ساده‌ای با جست‌وجو و هیولا و پایان خوش وجود نداره. جست‌وجوها هدف یا مسیر مشخصی ندارن. هیولاها شکل‌های مختلفی به خودشون می‌گیرن و تشخیص چهرهٔ واقعی‌شون سخته. و واقعاً هیچ پایانی هم وجود نداره، خوش یا غیرخوش. همه‌چیز همین‌طور ادامه پیدا می‌کنه، باهم هم‌پوشانی پیدا می‌کنن و در هم محو می‌شن.
کاربر ۱۴۸۳۱۴۸
«عشق دمدمی و گذراست. به‌ندرت اساس محکمی برای تصمیم‌گیریه
Bluelily
غم‌هایی که فکر می‌کردی مدت‌هاست فراموش شده‌اند با زخم‌هایی که هنوز تازه‌اند درمی‌آمیزند.
Bluelily
«رازها قدرت دارن. و وقتی با بقیه در میان گذاشته می‌شن، از اون قدرت کاسته می‌شه. پس بهتره رازها به‌خوبی حفظ بشن. گفتن رازها، رازهای واقعی، رازهای مهم، حتی به یه نفر هم اون‌ها رو تغییر می‌ده. نوشتن اون‌ها حتی بدتره، چون کی می‌دونه چند تا چشم ممکنه اون‌ها رو روی کاغذ ببینن، هرچقدر هم که آدم مواظبش باشه. به همین خاطر، بهتره اگه رازی داری اون رو پیش خودت نگه داری، هم برای رازهات بهتره و هم برای خودت.
Bluelily
«مردم چیزی رو می‌بینن که می‌خوان ببینن. و در اکثر موارد چیزی رو که بهشون گفته می‌شه می‌بینن.»
Bluelily
چرا وقتی معلوم است کیک کیک است، به آن می‌گویند پای
کاربر ۱۴۸۳۱۴۸
سوکیکو ادامه می‌دهد: «عشق دمدمی و گذراست. به‌ندرت اساس محکمی برای تصمیم‌گیریه، توی هر بازی‌ای.»
کاربر ۱۴۸۳۱۴۸
«فکر می‌کنی اون هم تو رو دوست داره؟» سیلیا جواب نمی‌دهد. کلمه‌بندیِ سؤال اذیتش می‌کند. همین چند ساعت پیش مطمئن بود، اما اکنون که در این غارِ ابریشمیِ معطر نشسته احساس می‌کند آنچه برایش ثابت و مسلم بود حالا به‌سستیِ بخاری است که از چایش بلند می‌شود. به‌شکنندگیِ یک شعبده.
کاربر ۱۴۸۳۱۴۸
بچه‌ها را با این قول که فرداشب می‌توانند برگردند کشان‌کشان می‌برند، هرچند سیرک فرداشب قرار نیست دیگر آنجا باشد و آن بچه‌ها بعداً احساس خواهند کرد بهشان ظلم شده و خیانت دیده‌اند
کاربر ۱۴۸۳۱۴۸
پاپت آه می‌کشد. به‌سمت بالا نگاه می‌کند؛ طوری‌که انگار دنبال ستاره‌های پنهان‌شده در پشت آسمان آبی می‌گردد که ابرهای پف‌کردهٔ سفید در آن پراکنده‌اند.
کاربر ۱۴۸۳۱۴۸
همهٔ ما توی بازیِ شما درگیر شده‌یم، و به نظر می‌آد به‌راحتیِ استکان‌های چایی قابل‌تعمیر نیستیم
کاربر ۱۴۸۳۱۴۸
از اینکه همه رازهاشون رو اون‌قدر خوب حفظ می‌کنن که دیگران رو به کشتن می‌دن خسته شده‌م.
کاربر ۱۴۸۳۱۴۸

حجم

۳۹۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۳۲ صفحه

حجم

۳۹۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۳۲ صفحه

قیمت:
۹۵,۰۰۰
۲۸,۵۰۰
۷۰%
تومان