بریدههایی از کتاب غریبهای در قصر
۳٫۳
(۱۱)
هیچ مردمی در جهان آزادیشان را با حرفهای زیبا و توسل به اخلاق به دست نیاوردهاند. این قانونی تغییرناپذیر است که تمام انقلابهای موفق جهان با خون آغاز میشوند، نتیجهٔ آن هر چه میخواهد باشد. اگر تاریخ بخواهد درسی به ما بدهد، این تنها درس آن است.
sepid sh
در زمان آرتورشاه بیشتر ملت بریتانیا بردگانی بودند پاک و ساده که با همین نام خوانده میشدند و طوق آهنی بر گردن داشتند. بقیه هم در واقع برده بودند اما به این نام خوانده نمیشدند. آنها تصور میکردند که مرد و آزادمردند. در حقیقت فقطوفقط به یک منظور از آنها استفاده میشد و آن جلو پادشاه، کلیسا و اشراف به خاک افتادن بود، یعنی عرق ریختن برای آنها، جان کندن برای آنها، گرسنگی کشیدن تا آنها خوب بخورند، کار کردن تا آنها تفریح کنند، درد و بدبختی کشیدن تا آنها شاد باشند، برهنه ماندن تا آنها لباسهای ابریشمی و جواهرنشان بپوشند، مالیات دادن تا آنها معاف شوند، تمام عمر چاپلوسی کردن تا آنها با غرور راه بروند و خود را خدایان این جهان تصور کنند. در قبال همهٔ اینها سیلی و تحقیر نصیبشان میشد،
sepid sh
هربار که جادوگریِ مکر و افسون سعی کند با جادوگریِ علم رقابت کند، جادوی مکر و افسون از بین میرود و جادوی علم باقی میماند.
zhrrnj
چه میشود کرد ما انسانها اینطوری هستیم، منطق نداریم، جایی که احساس میکنیم، فقط احساس میکنیم.
zhrrnj
اما آه کشیدم، دست خودم نبود. گرچه در آه کشیدنم احساسی وجود نداشت چون او هنوز به دنیا نیامده بود، چه میشود کرد ما انسانها اینطوری هستیم، منطق نداریم، جایی که احساس میکنیم، فقط احساس میکنیم.
Zeinab J
از کارهای انجامشده خیلی راضی بودم. در گوشه و کنار، انواع صنایع را ایجاد کرده بودم؛ هستهٔ اصلی کارخانههای بزرگ آینده و کورههای آهن و فولاد تمدن آیندهام را به وجود آورده بودم. زیرکترین مغزهای جوانی را که توانستم پیدا کنم، در این صنایع گرد هم آوردم. تماموقت مأمورانی را میفرستادم که کشور را برای پیدا کردن نخبگان بیشتر زیرورو کنند. عدهای مردم بیسواد را با آموزش دادن به متخصص تبدیل کردم؛ متخصصانی در تمام انواع کارهای دستی و حرفههای عملی. پرورشگاه من بهآرامی و محرمانه در نقاط دورافتاده و گمنام کشور به کار خود ادامه میداد.
Zeinab J
البته گزارشهای مبتدی او سروصدا و شرح و توضیح تکاندهنده و ترسناک نداشت و او باید دوره میدید، اما سبک نگارش باستانیاش عجیب و جالبتوجه، شیرین، ساده و مملو از عطر و طعمهای زمان بود و این محاسن کوچک، فقدان موارد مهمتر را جبران میکردند.
Zeinab J
روزنامه معایب خودش را دارد که زیاد هم هستند، اما مسئلهای نیست، نشر روزنامه علامت زنده بودن ملت است، این را فراموش نکنید. بدون روزنامه نمیتوان ملت مرده را احیا کرد، هیچ راه دیگری وجود ندارد. میخواستم از همهچیز نمونهگیری کنم و بفهمم که در صورت نیاز چه نوع مطالب خبری از قرن ششم میتوانم جمعآوری کنم.
Zeinab J
اولین کار اداری که نخستین روز کاریام انجام دادم، این بود که دفتر ثبت اختراعات راهاندازی کردم، چون میدانستم کشور بدون دفتر ثبت اختراعات و قوانین لازم برای آن به خرچنگی میماند که جز به طرفین و پشتسر به هیچ طرفی نمیتواند حرکت کند، یعنی پیشرفت نمیکند.
Zeinab J
خب، از پادشاه خوشم میآمد و در مقام شاهی به او احترام میگذاشتم. البته به مقام او احترام میگذاشتم، حداقل تا جایی که میتوانستم به مقام و برتری دستنیافتنی او احترام میگذاشتم. اما در خلوت، در مقام انسان به او و اشرافش با تحقیر نگاه میکردم. او و اشراف هم از من خوششان میآمد و به مقام من احترام میگذاشتند، اما چون لقب موروثی و دروغین نداشتم، به چشم حیوان و با تحقیر نگاهم میکردند و کتمان هم نمیکردند. نمیتوانستم به عقیدهام سفارش آنها را بکنم و آنها نیز همینطور. بنابراین حسابها صاف بود و دفترها تراز و همه راضی بودیم.
Zeinab J
حجم
۳۹۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۴۳ صفحه
حجم
۳۹۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۴۳ صفحه
قیمت:
۷۷,۰۰۰
۳۸,۵۰۰۵۰%
تومان