بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بی‌نهایت بلند و به غایت نزدیک | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب بی‌نهایت بلند و به غایت نزدیک اثر جاناتان سفران فوئر

بریده‌هایی از کتاب بی‌نهایت بلند و به غایت نزدیک

انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۶از ۲۴ رأی
۳٫۶
(۲۴)
وقت‌هایی هست که آدم احتیاج دارد وقتی توی اتاق‌نشیمن است ناپدید شود
Hamid Adibzadeh
یک چیزی که فکر کردن درباره‌اش خوب است این است که آدم در فهرست خیلی از آدم‌ها نفر اول باشد،
Mary gholami
پرسیدم صد درصد مطمئن است. گفت «آن‌قدری زندگی کرده‌ام که دیگر صد درصد مطمئن نباشم!»
hamtaf
خب! یک‌عالم آدم وارد زندگی‌ات می‌شوند و می‌روند! صدها هزار آدم! مجبوری در را باز نگه داری که بتوانند وارد شوند! اما معناش این است که باید هم بگذاری بروند!
hamtaf
جهان را تصور کردم پیش از آن‌که سقفی وجود داشته باشد و باعث شد به این فکر بیفتم که آیا غار کلاً سقف ندارد یا همه‌اش سقف است؟
Ailin_y
بهتر است آدم از دست بدهد تا این‌که هرگز نداشته باشد. من چیزی را از دست دادم که هرگز نداشتم.
Hamid Adibzadeh
زمانی که دیگر لازم نبود جلوِ تو قوی باشم، خیلی ضعیف شدم.
Hamid Adibzadeh
نگذار اخبار را ببیند. باشد. اگر چیزی پرسید، فقط به‌اش بگو همه‌چیز درست می‌شود.
Hamid Adibzadeh
«آنای عزیز، ما در خانه‌ای بدون دیوار زندگی خواهیم کرد، بنابراین هر جا که برویم، آن‌جا خانهٔ ماست.»
Hamid Adibzadeh
آن راز مثل سوراخی توی وجودم بود که هر چیز شادی می‌افتاد توش.
Hamid Adibzadeh

حجم

۳٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۴۶ صفحه

حجم

۳٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۴۶ صفحه

قیمت:
۱۰۰,۰۰۰
۵۰,۰۰۰
۵۰%
تومان