بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بی‌نهایت بلند و به غایت نزدیک | صفحه ۷ | طاقچه
کتاب بی‌نهایت بلند و به غایت نزدیک اثر جاناتان سفران فوئر

بریده‌هایی از کتاب بی‌نهایت بلند و به غایت نزدیک

انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۶از ۲۴ رأی
۳٫۶
(۲۴)
چرا جایی که تو هستی من نیستم
Ailin_y
آن راز مثل سوراخی توی وجودم بود که هر چیز شادی می‌افتاد توش.
Ailin_y
پایان رنج نمی‌تواند رنج را توجیه کند و برای همین پایانی برای رنج نیست
Ailin_y
اما فکر کردن رنج داشت و به من بگو فکر کردن چی نصیبم کرده بود، فکر کردن من را به چه جای بزرگی رسانده بود؟ من فکر می‌کنم و فکر می‌کنم و فکر می‌کنم، میلیون‌هابار با این فکرها شادی را از وجودم بیرون کردم و یک‌بار هم نشد که با این فکر کردن‌ها شاد بشوم
Ailin_y
عجیب نیست که مُرده‌ها این‌قدر دارند زیاد می‌شوند، درحالی‌که زمین همان اندازه مانده، برای همین روزی می‌رسد که برای دفن کسی دیگر جایی نخواهد بود؟
Ailin_y
نوشته بود، کاش باز هم دختربچه‌ای می‌شدم که شانس دوباره زندگی کردن داشته باشم. بیشتر از آن چیزی که نیاز داشتم، زجر کشیده بودم. و شادی‌هایی که چشیده‌ام هرگز شادی نبوده است. می‌توانستم زندگی دیگری داشته باشم.
Hamid Adibzadeh
هر کتاب برای من تعادلی است میان بله و نه
Hamid Adibzadeh
یک چیزی که فکر کردن درباره‌اش خوب است این است که آدم در فهرست خیلی از آدم‌ها نفر اول باشد
نیما
بهتر است آدم از دست بدهد تا این‌که هرگز نداشته باشد.
Mary gholami

حجم

۳٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۴۶ صفحه

حجم

۳٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۴۶ صفحه

قیمت:
۱۰۰,۰۰۰
۵۰,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۶
۷
صفحه بعد