بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب واژه‌هایی در اعماق آبی دریا | صفحه ۱۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب واژه‌هایی در اعماق آبی دریا

بریده‌هایی از کتاب واژه‌هایی در اعماق آبی دریا

نویسنده:کت کرولی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۱از ۸۴ رأی
۴٫۱
(۸۴)
زمان هم جنایتکار است چون ما را از هم جدا کرده
بیتا
«هیچ‌کس برای بیدارشدن دلیلی نداره. زندگی کلاً بی‌معنیه و انسان‌ها مجبورن به‌هرحال بیدار بشن. همهٔ انسان‌ها این‌جوری زندگی می‌کنن.»
بیتا
لتر لایبرری به بخشی از کتاب‌ها گفته می‌شود که برای فروش نیستند و مشتری‌ها می‌توانند آنها را مطالعه کنند ولی نمی‌توانند با خود به خانه ببرندشان. افرادی که این کتاب‌ها را مطالعه می‌کنند می‌توانند دور واژه‌ها و جملاتی که دوست دارند خط بکشند، در حاشیهٔ کتاب یادداشت بنویسند و برای کسانی که کتاب را می‌خوانند یا قبلاً آنجا بوده‌اند نامه‌ای بنویسند.
بیتا
کتاب باید تبری باشد برای درهم‌شکستن دریای منجمد وجودمان. «کافکا»
ghareh
کتاب باید تبری باشد برای درهم‌شکستن دریای منجمد وجودمان.
دخترکی در اسمان:)
حتی در خطوط بی‌نام هم قصه‌های زیادی می‌بینم.
Jeon yuna
جملهٔ فوق‌العاده‌ای که توی کتاب آرزوهای بزرگ اثر چارلز دیکنز نوشته بود چی بود؟ شکسته‌دل... تو فکر می‌کنی خواهی مرد اما هرروز پس‌از آن روز وحشتناک به زندگی ادامه خواهی داد.
atefeh_a
کتاب باید تبری باشد برای درهم‌شکستن دریای منجمد وجودمان. «کافکا»
ChyaRhnvrd
تا ابد که یک‌شبه تموم نمی‌شه
mhdse
روح همهٔ ما در چیزهایی‌ست که از خود به‌جا می‌گذاریم.
Lora
یکی از مکتشفین به نام ویلیام بیبی اعماق دریا را به‌عنوان فضایی خارج از کرهٔ زمین توصیف کرده و شاید به‌همین‌خاطر است که من تااین‌حد دلم می‌خواهد به آنجا بروم. به‌نظر خیلی زیبا می‌آید: تاریکی مطلق و روزنه‌های نور.
Jojo Yoyo
این کلمات غم‌انگیزترین کلمات در تاریخ عشق می‌باشند. من واقعاً خیلی تلاش کردم عاشقت باشم.
aylinn
عشق همانند سگی‌ست که از جهنم آمده.
Jojo Yoyo
کتاب باید تبری باشد برای درهم‌شکستن دریای منجمد وجودمان.
Jojo Yoyo
«بیشتر از شخصیت‌های داستان خوشم اومد نه از دنیاهاشون. درواقع رفتار انسان‌ها رو در زمانی نشون می‌ده که همه‌چیزِ خودشون رو ازدست می‌دن و یا وقتی فقط به خودشون فکر می‌کنن.»
نسترن
پدر می‌پرسد: «جملهٔ فوق‌العاده‌ای که توی کتاب آرزوهای بزرگ اثر چارلز دیکنز نوشته بود چی بود؟ شکسته‌دل... تو فکر می‌کنی خواهی مرد اما هرروز پس‌از آن روز وحشتناک به زندگی ادامه خواهی داد.»
نسترن
به‌همان‌اندازه احساس خستگی می‌کنم که وقتی کال را از آب بیرون کشیدم و سعی کردم در ساحل دوباره او را احیا کنم احساس خستگی می‌کردم. روی نیمکت می‌نشینم و به هنری می‌گویم که بعید می‌دانم بتوانم از جایم بلند شوم. گاهی دوست دارم بدوم، گاهی می‌خواهم شنا کنم و گاهی فقط می‌خواهم تا ابد یک جا بنشینم چون هیچ انرژی‌ای برای گذراندن روزی که کال در آن نباشد را ندارم.
فرزانه قاراخانی
«پس دیگه باهم هستیم؟ در کنار من می‌مونی؟» می‌گوید: «باشه.» «باشه؟» می‌گوید: «باشه.» به‌همین‌سادگی. نیازی نیست به او التماس کنم. نیازی نیست او را متقاعد کنم که من ارزش با او بودن را دارم.
شاداب
وقتی دوباره وارد مغازه می‌شویم اصلاً ازلحاظ ذهنی حال خوبی ندارم. جرجی عاشق کسی شده که دیگر در این دنیا نیست و من هم نمی‌توانم برای او کاری بکنم.
شاداب
امشب وقتی هنری به من پیام می‌دهد سعی می‌کنم جوابش را ندهم. صحبت‌کردن با او کار خطرناکی‌ست، چون باعث می‌شود دلم بخواهد بیشتر و بیشتر با او حرف بزنم.
شاداب

حجم

۲۴۵٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۳۲ صفحه

حجم

۲۴۵٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۳۲ صفحه

قیمت:
۷۳,۰۰۰
۵۱,۱۰۰
۳۰%
تومان