بریدههایی از کتاب واژههایی در اعماق آبی دریا
۴٫۱
(۸۴)
بعید میدانم بتوانم از جایم بلند شوم. گاهی دوست دارم بدوم، گاهی میخواهم شنا کنم و گاهی فقط میخواهم تا ابد یک جا بنشینم
n re
چقدر خوب است وقتی کسی که دوستش داری بخواهد وقتش را با تو بگذراند.
n re
حداقل وانمود کنی که داری فراموشش میکنی، چون اگه همهش دنبالش باشی پیشت برنمیگرده.
n re
اصلاً برایم مهم نیست، اصلاً برایم مهم نیست، اصلاً برایم مهم نیست... این جمله هر لحظه و هر روز در درون من تکرار میشود، مثل یک باران بیوقفهٔ درونی. اصلاً. برایم. مهم. نیست.
n re
دنیا پیچیده است؛ انسانها هم همینطور.
n re
بعضیوقتها چارهای نداری جز رهاکردن.
n re
باید یک دکمهٔ قطع وجود داشته باشد که وقتی کسی ترکت میکند بتوانی آن را فشار دهی و بگویی: تو دمار از روزگار من درآوردی و من هم دیگر تو را دوست ندارم. من دکمهای نخواستم که به یک صندلیپران وصل باشد تا بتوانم او را از جهان هستی بیرون بیندازم، فقط دکمهٔ کوچکی میخواهم که او را از قلبم بیرون بیندازم.
n re
میگوید: «اونها فقط باید قربانیان عشق یکطرفه رو ازبین ببرن. اونها فقط باید ما رو ببرن، بقیهش خودبهخود درست میشه.»
مایکل درحالیکه پتو را دور او میپیچد میگوید: «اونوقت جمعیت جهان خیلی کم میشه.»
n re
عشق یکطرفه در صبح هم به همون اندازه مزخرفه که در شب هست. شاید هم بدتر باشه، چون یک روز کامل رو پیش رو داری.
n re
اگه عشق زندگیت داره یه عوضی رو میبوسه الان وقتشه که دوباره فکر کنی و ببینی آیا واقعاً اون عشق زندگیت هست یا نه
n re
«حتی آدمهای باهوش هم بعضیوقتها اشتباه میکنن.»
n re
فکر اینکه چرا بعضیها به هرچه میخواهند میرسند و برخی دیگر نمیرسند ذهنم را مشغول کرده.
n re
ممکن است خیلی چیزهایی که من فکر میکردم اهمیتی ندارند واقعاً داشتهاند.
n re
«حس میکنم بند بند وجودم از هم جدا شده ولی من هنوز هم زندهام.»
n re
هر روز مزخرفتر از روز قبل
n re
برای پایاندادن به همهچیز این بهترین راه نبود. اگر بهصورت حضوری از من خداحافظی میکردی هم همینقدر ناراحت میشدم، ولی کمتر اذیت میشدم.
کجا رفتهای عشقم؟ پساز ده سال باهمبودن فکر میکنم این حق من است که بدانم. حتی شده یک خط برایم بنویس که بدانم کجا هستی. نمیخواهم تا آخر عمرم وقتی به تو فکر میکنم ندانم چه اتفاقی برایت افتاده.
n re
من کلاً عاشق کتاب هستم.
n re
«اگر ما وقتی در سختیها قرار میگیریم چیزهایی رو که دوستشون داریم رها کنیم این دنیا واقعاً جای وحشتناکی میشه.»
n re
زمان هم جنایتکار است چون ما را از هم جدا کرده
n re
مطمئنم رابطهٔ ما دوباره خوب نخواهد شد. نمیشود با کسی که تو را فراموش کرده دوباره دوست شوی. تا آخر عمر همیشه نگران خواهی بود که بازهم مثل دفعهٔ پیش تو را فراموش کند. همیشه این را میدانی که حال او بدون تو صددرصد خوب است ولی حال تو بدون او خوب نخواهد بود.
n re
حجم
۲۴۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۳۲ صفحه
حجم
۲۴۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۳۲ صفحه
قیمت:
۷۳,۰۰۰
۵۱,۱۰۰۳۰%
تومان