بریدههایی از کتاب ذهن، بدن، سرطان
نویسنده:سدگورو جاگی واسودو
مترجم:یلدا یزدان پناه
گردآورنده:ویریا تیموریان
انتشارات:نشر علم
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۳از ۱۶ رأی
۴٫۳
(۱۶)
اگر زندگی وجود دارد، مرگ هم روندی طبیعی ست. ترس از روند طبیعی زندگی غیرطبیعی ست. علت این ترس بی توجهی و ناآگاهی است. ما نتوانسته ایم واقعیت را درک کنیم و عمیقاً با بدن مادی خود هم هویت شده ایم. اگر ابعاد دیگری از زندگی را عمیقاً تجربه کنیم، بدن تبدیل به چنین مشکل بزرگی نمی شود.
Sajjad
بسیاری از مردم به گونه ای زندگی می کنند که گویی هرگز مرگ به سراغ شان نخواهد رفت، که روشی احمقانه برای زندگی است. تنها، کسی که همواره نسبت ماهیت میرا و مرگ پذیر خود باخبر (آگاه) است، پادشاه واقعی قلمرو زندگی اش خواهد بود. دیگران هرگز با تمامیت زندگی نخواهند کرد. اگر به چیزی ورای فیزیک (ماده) دست پیدا کردید، مرگ برای تان مساله ای نخواهد بود. اگر تمام شناخت تان چیزی جز بعد فیزیکی تان نباشد، این خود مساله بزرگی ست زیرا از آن جایی که ماده محکوم به فناست، شناخت محدود شما نیز پایانی ست بر همه چیزتان.
وقتی هر آن چه به عنوان زندگی می شناسید، از بین رفتنی و فانی باشد و چیزی در ورای آن ها نشناسید، به دردسر خواهید افتاد. تنها، زمانی که از مرگ عبور کرده اید (به درک ورای مرگ رسیده اید) یا هنوز به مرگ نزدیک نشده اید، مساله مرگ برایتان بی اهمیت است.
Sajjad
وقتی می خندید، پوسته تان تا اندازه ای می شکند. شاید دوباره بسته شود اما حداقل در لحظاتی از شادی و سرور خواهد شکست. اگر به هیچ طریقی نشکند، باور کنید که ذهن تان بیشتر از آن چه سرطان می تواند آسیب زننده باشد، برای تان مشکل ساز می شود. گاهاً می توان تومورها را با جراحی برداشت و درمان کرد. ذهن تان مشکل ساز است، اگر از آن به درستی مراقبت نکنید، می تواند در تمام طول زندگی تان شما را شکنجه دهد و از پا بیندازد. اگر دانه مشتاق باشد، شکستن پوسته کار سختی نیست، زیرا بواقع اصلاً وجود خارجی ندارد. توهمی ست که شما خودتان آن را خلق کرده اید. شما ساخته دست این خلقت باشکوه و سرچشمه آفرینش هستید، اما دور خود پوسته ای کشیده اید و تصور می کنید که یک بذر و دانه ابله اید!
Sajjad
تمام قصد ساداناها این است که مابین شما و افکارتان که مثل کرم درون ذهن شما می خزد فاصله ایجاد کند. اگر از این مستی بیدار شوید، خواهید دید که تنها یک راه وجود دارد: در اینجا و اکنون حاضر باشید و با فرایند زندگی به تپش در آیید. اگر با جریان زندگی بتپید، با ضربان تپنده جهان هستی همنوا می شوید
Sajjad
"اگر از پوسته خود بیرون نیایید، تنها یک بذر و دانه باقی می مانید (شما یک احمق هستید!)."
Sajjad
در ابتدا اینطور بنظر می رسد که نادیده گرفتن نگرانی می تواند کارگر باشد، اما پس از چندی، دچار حالت عمیقی از سرخوردگی می شوید.
Sajjad
نگرانی یعنی اینکه مثل یک ضبط صوت شکسته (یا صفحه گرامافونی که سوزنش گیر کرده باشد)، به فکر کردن مکرر در مورد چیزهای بیهوده ادامه بدهید. در روند افکار خود به نقطه ای می رسید که چیزی را بارها و بارها تکرار می کنید. اگر ذهن تان چنین شکلی به خود گرفته است به این معناست که در وضعیت خوبی قرار ندارد.
Sajjad
با درک و ساماندهی انرژی های تان، می توانید از عهده بیماری برآیید و برای این منظور باید به سراغ سادانا (تمرینات معنوی، سلوک م.) بروید. ما به افراد کیریا و تمریناتی آموزش می دهیم که از طریق آن ها شفا به شکل روندی طبیعی خود به خود حاصل می شود. شفا هدف ما نیست اما قطعاً حاصل می شود.
Sajjad
جنگیدن برای چیزی و جنگیدن برعلیه چیزی، دو مساله متفاوت اند. بهتر است از جنگیدن با آن دست بکشید. اگر می خواهید گیاهی رشد کند و گل های عطرآگین زیبا بدهد، می توانید اینطور فکر کنید که دارید با زمین میجنگید تا آن گلها را به زور از دل زمین بیرون بکشید! و یا به آن به عنوان یک معاشقه نگاه کنید که در نتیجه یکی شدن تان با زمین چنین زیبایی و عطری به شما بخشیده است. روش دوم بسیار هوشیارانه تر است زیرا تجربه ای خوشایند را برای تان به همراه دارد. ما از نتیجه کار بی خبریم، شاید گل بدهد، شاید هم توسط یک گاو خورده شود. اما به هر طریق، اگر تجربه تان نسبت به کاری که انجام می دهید بسیار لذت بخش باشد، نتیجه برای تان اهمیتی نخواهد داشت.
Sajjad
افرادی را می شناسم که پس از آن که متوجه شدند به سرطان مبتلا شده اند، به سراغ هیچگونه درمان پزشکی نرفتند. تنها کاری که کردند این بود که روزی چهار تا شش ساعت در آب تازه (آشامیدنی) به انجام تمرینات خاصی پرداختند. با غوطه ور کردن تمام بدن تا گردن در دریا، رودخانه، استخر و یا چیزی شبیه این، بدون هیچ گونه درمان پزشکی، سرطان را پشت سر گذاشته و از آن سالم بیرون آمدند.
Sajjad
روش ساده ای که می توانید برای پاکسازی عنصر آتش استفاده کنید، این است که هر روز کمی آفتاب بگیرید.
Sajjad
برای پاکسازی تنفس تان، تمرین ساده نادی شودی nadi shuddhi را در خانه انجام دهید.
Sajjad
روش هایی را برای خود خلق کنید تا همیشه با زمین در تماس باشید. اگر دست ها و پاهای برهنه تان، خصوصا کف دست ها و کف پاها، به شکل روزانه با زمین در تماس باشند، این کار فرآیند فیزیولوژیک بدنتان را متعادل می کند.
Sajjad
اساسی ترین روند در یوگا بوتا شودی Bhuta shuddhi نام دارد. هر یک از جنبه های دیگر یوگا که به انجام آن مشغول هستید انشعاب کوچکی از بوتا شودی ست. بوتا به معنی "عنصر" است و شودی یعنی رهایی (بوتا شودی یعنی پاک شدن از آلودگی عناصر). خواه این فساد بدن انسان را شامل شود و یا در بعدی فراتر کل جهان هستی را دربر گیرد، اساساٌ تمامی شان از پنج عنصر یا پانچا بوتا pancha bhutas ساخته شده اند (زمین، آب، آتش، هوا و اتر یا فضا).
Sajjad
یوگی ها ضدیتی با لذت ندارند. مساله فقط این است که آنها نمیخواهند کوتاه بیایند و به لذت های کوچک بسنده کنند. آنها طماع اند. می دانند که اگر یک لیوان شراب بنوشید، مست خواهید شد اما فردا صبح سردرد و چیزهایی از این دست را به همراه دارد. آن ها نمی خواهند به دنبال این گونه لذت ها باشند. اما در طول فرایند یوگا، شما می توانید کاملاً از خود بی خود باشید و در عین حال به طور صد در صد متعادل و هوشیار. برای لذت بردن از سرمستی باید هوشیار باشید و طبیعت نیز این امکان را برای شما فراهم کرده است.
Sajjad
که تنها در کتاب های مقدس هندی ست که در مورد سرخوشی و سرمستی bliss صحبت می شود. در هیچ مذهب دیگری در دنیا از سرخوشی و سرمستی سخنی نرفته است، چیزی که در هند به آن آناندا ananda گفته می شود. مذاهب معمولا در مورد گناه، ترس، جرم و جزا سخن می رانند اما هیچ مذهبی در مورد سرخوشی و سرمستی سخن به میان نمی آورد. از اینرو او این مواد شیمیایی را که به سمت گیرنده های کانابینوئید میروند "آناندامید" نام نهاد.
بنابراین تمام آنچه باید بکنید تولید کمی آناندامید است، چون یک مزرعه بزرگ ماریجوانا در درون شما وجود دارد! اگر محصولات این مزرعه را به خوبی بپرورانید و آن را سرپا نگهدارید، همیشه مست و سرخوش خواهید بود در حالی که توانایی های مغزی تان نیز تحلیل نمی رود. برای ماندن در آرامش، ماندن در احساس خوشی، اگر فقط کمی در بدن خود به کاووش بپردازیم خواهیم دید که همواره این ماده شیمیایی در بدن همه انسان ها حاضر است. علم یوگا این سرخوشی و سعادت را به شما ارزانی می کند.
Sajjad
هوشیاری شما به سختی با غل و زنجیر هویت های مرسوم اجتماعی که به آن داده اید اسیر شده است، از اینرو، دیگر با زندگی که درون تان جاری ست همسو و همنوا نیستید. از آن جا که بر علیه زندگی تان دست به کار شده اید، ذهن، بدن و احساسات شما نیز بر ضد نیروی بنیادین زندگی که در درون تان وجود دارد، کار می کنند.
Sajjad
فکر می کنید مردی که پشت اتوموبیل اش نشسته و می راند از فردی که در خیابان راه می رود خوشبخت تر است؟ نه اینطور نیست. خوشبختی با دارایی شما تامین نمی شود. بلکه بستگی به حال و احوال شما در آن لحظه دارد.
Sajjad
کیفیت زندگی تان ربطی به لباسی که بر تن دارید، مدرک تحصیلی تان، پیشینه خانوادگی که از آن آمده اید و یا موجودی حساب بانکی تان ندارد. در عوض، کیفیت زندگی تان وابسته به آرامش و خوشی ست که در درون تان احساس می کنید.
Sajjad
صبح که از خواب بیدار می شوید اولین کاری که باید انجام دهید، این است: لبخند بزنید. به چه کسی؟ به هیچ کس. زیرا همین که از خواب بیدار شده اید چیز کوچکی نیست. میلیون ها نفر دیشب به خواب رفتند و امروز صبح بیدار نشده اند، اما شما بیدار شده اید. این عالی نیست که شما بیدار شده اید؟ پس به خاطر این که بیدار شده اید، لبخند بزنید. بعد به اطراف خود بنگرید اگر کسی را دیدید به او لبخند بزنید. عده زیادی، امروز صبح یکی از عزیزانشان از خواب بیدار نشده. همه عزیزان شما امروز صبح از خواب بیدار شده اند. شگفتا! عجب روز فوق العاده ای! اینطور نیست؟
Sajjad
حجم
۳۰۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۱۳ صفحه
حجم
۳۰۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۱۳ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
۳۰,۰۰۰۵۰%
تومان