بریدههایی از کتاب ذهن، بدن، سرطان
نویسنده:سدگورو جاگی واسودو
مترجم:یلدا یزدان پناه
گردآورنده:ویریا تیموریان
انتشارات:نشر علم
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۳از ۱۶ رأی
۴٫۳
(۱۶)
کسی که غرق در عقل خود هست، انسانی ست با رنج بی پایان. فارغ ازینکه روال زندگی چیست، تا زمانی که در عقل خود بسر می برد، دل نگرانی ها، ترس ها، مزخرفات و سردرگمی های او هرگز تمامی ندارد. آیا تا به حال این را متوجه شده اید؟ مهم نیست چه وضعیت خوبی دارید، ذهن در جدالی دائمی بسر می برد. با خود می پندارید که همه چیز خوب است اما به عقب که می نگرید، دل نگرانی ها و ترس های تان همچون دُمی درست پشت سرتان نشسته است. هر جا بروید دنبال تان می آید. به طلوع خورشید می نگرید و همه چیز را فراموش می کنید اما زمانی که به عقب برمی گردید، می بینید آن جا نشسته است. اگر ذهن بر شما حاکم نبود، با چنین رنجی نیز بیگانه بودید.
nikou farhani
تنها احمق سرگشته، انسان است.
ارمین عبدلی
اگر بخواهید محتوای ذهن خود را نادیده بگیرید، اگر واقعاً بخواهید، یک کار که می توانید انجام دهید این است که بگویید: "من احمقم". اگر احمق باشید، هیچ گونه اهمیتی برای افکار خود قائل نمی شوید
ارمین عبدلی
اما اگر بواقع می خواهید از دست ذهن رها شوید، ذهن را کنترل نکنید، اگر بواقع قصد رها شدن و آزاد سازی قدرت ذهن را دارید، کار اساسی این است که هوش شما با هیچ چیز هم هویت نشود. سپس درک شما چنان شفاف می شود که ذهن بطور طبیعی خود را هماهنگ کرده و ساماندهی می کند، بنابراین هیچ کس نباید دست به هماهنگ کردن ذهن بزند. تنها به این دلیل که ادراک بسیار تحریف و بدقواره شده، عملکرد و محصولش نیز تحریف شده و ناموزون شده است.
"به محض رهایی ذهن از هم هویت شدن با هر چیزی، ذهن تبدیل به یک معجزه می شود، ذهن سیرکی تماشایی و خارق العاده است نه آشفتگی و بی قراری. "
ارمین عبدلی
اینکه ذهن تان یک بدبختی ست و یا یک معجزه، به شما بستگی دارد، آیا اجازه می دهید زندگی کاملاً مشتاقانه بر شما پدیدار شود و یا با بی میلی به آن می نگرید. آیا زندگی برای شما همچون یک معاشقه است یا درحال تجاوز به شماست؟ پرسش این جاست. اگر مورد تجاوز و هتک حرمت زندگی قرار گیرید، ذهن یک بدبختی ست. اگر زندگی تان مثل یک معاشقه باشد، زندگی سعادت است و ذهن نیز به نوبه خود برکتی ست.
ارمین عبدلی
زیرا نمی توانید شکنجه ذهن را تحمل کنید. اگر ذهن تان در وجد و سرور بود، اگر ذهن تان ابزاری برای سعادت و کامیابی بود، آیا باز هم می خواستید "بی ذهن" شوید؟
ارمین عبدلی
اگر از این مستی بیدار شوید، خواهید دید که تنها یک راه وجود دارد: در اینجا و اکنون حاضر باشید و با فرایند زندگی به تپش در آیید. اگر با جریان زندگی بتپید، با ضربان تپنده جهان هستی همنوا می شوید.
مریم صادقی
"اگر واقعا دچار توهم شده باشید، یعنی امور را آنقدر قوی در ذهن تان پردازش می کنید که چهره واقعیت به خود می گیرند. اگر دست به خلق توهمی در ذهن بزنید و با هوشیاری آن را غنی و نیرومند کنید، آن توهم تبدیل به فرایندی زنده می شود و جان می گیرد."
مریم صادقی
چیزهای بی جان نیز نسبت به کردارشان کاملاً مطمئن هستند. تنها احمق سرگشته، انسان است.
مریم صادقی
هر آن چه را که با میل و اشتیاق انجام دهید، همان بهشت شماست. هر آن چه را که از روی بی رغبتی و اجبار انجام دهید، همان جهنم شماست. با بی رغبتی و اجبار، آنچه بسیار زیبا بنظر می رسد، می تواند وحشتناک شود و آنچه که یک معاشقه شگفت انگیز است، در اثر بی رغبتی، به تجاوز جنسی تبدیل میشود. تفاوت تنها بر سر میل و رغبت و بی میلی ست.
مریم صادقی
غذایی که می خورید زندگی ست. اشکال دیگر زندگی خود را قربانی می کنند تا ما را زنده نگهدارند. اگر نسبت به غذایی که می خوریم و تمام موجوداتی که زندگی خود را برای زنده نگهداشتن ما قربانی کرده اند، قدردان و سپاسگزاریم، غذا رفتاری کاملاً متفاوت در درون ما خواهد داشت.
کاربر ۱۵۲۲۰۲۰
شما برای خودتان دارای ذهن نیستید. آن چه آن را به عنوان "ذهن من" درنظر گرفته اید در واقع چیزی نیست جز سطل آشغال اجتماع. هر که از کنارتان رد می شود چیزی به درون سر شما می اندازد. چندان قدرت انتخابی هم برای اینکه از چه کسی دریافت کنید و از چه کسی نکنید ندارید.
کاربر ۱۵۲۲۰۲۰
هر حیوان و موجودی می داند که چه بخورد و چه نخورد. تصور می شود گونه انسانی (نوع بشر)، هوشمندترین گونه بر روی این کره خاکی باشد، اما آن ها حتی نمی دانند چه باید بخورند. اینکه یادبگیریم به بدن خود گوش دهیم، توجه خاصی را می طلبد، پس از آن می دانید که چه باید بخورید.
کاربر ۱۵۲۲۰۲۰
کیفیت زندگی تان را لباسی که می پوشید، ماشینی که سوار می شوید و خانه ای که در آن زندگی می کنید، مشخص نمی کند بلکه این آرامش و خوشی درونی ست که کیفیت زندگی شما را می سنجد.
کاربر ۱۵۲۲۰۲۰
"اگر واقعا دچار توهم شده باشید، یعنی امور را آنقدر قوی در ذهن تان پردازش می کنید که چهره واقعیت به خود می گیرند. اگر دست به خلق توهمی در ذهن بزنید و با هوشیاری آن را غنی و نیرومند کنید، آن توهم تبدیل به فرایندی زنده می شود و جان می گیرد."
کاربر ۱۵۲۲۰۲۰
بدن چیزی ست که جمع کرده اید. تجمع غذایی ست که خورده اید (صبحانه، ناهار، شام، صبحانه، ناهار، شام، صبحانه، ناهار، شام ... و تنقلات). به همین شکل، آنچه آن را "ذهن من" می نامید نیز چیزی نیست جز تجمع و انباشتگی. تمام آنچه از طریق پنج اندام حسی خود برداشت و احساس می کنید، بدل به ذهن می شود. هر آن چه جمع کرده اید میتواند مال شما باشد اما نمیتواند به خود شما تبدیل شود. اگر این دو مجموعه از انباشتگی وجود دارد، طبیعی ست که چیزی بنیادی تر نیز در درون تان وجود داشته باشد.
saba284
آن ها از آزادی در هراسند. بر این باوراند که اگر کسی آزاد باشد، بی مسئولیت می شود و کارهای غیرمسئولانه انجام می دهد. اگر کسی حقیقتاً آزاد باشد، چرا باید بی مسئولیت و مخرب شود؟ کسی بی مسئولیت می شود که آزاد نیست، ذهن او آزاد نیست، بیش از حد با خودش و نه چیز دیگری هم هویت شده است. از همین روست که قادر است به دیگران آسیب بزند. اگر حتی با خودش هم هویت نشود، از چنین انسانی زیانی به هیچکس نخواهد رسید.
این همان تمایزی ست که متاسفانه به اشتباه به عنوان عدم وابستگی یا عدم تعلق در نظر گرفته شده است. عدم وابستگی به معنای بریدن از خانواده، مردم و زندگی پیرامون تان نیست. بریدن و جدایی از خانواده بسیار آسان است. زمانی که اسباب زحمت می شوند، به راحتی می توانید از آن ها جدا شوید. این به معنای عدم وابستگی نیست. عدم وابستگی و تعلق بدین معناست که شما خودتان را از جریانی که آن را "بدن" می نامند و جریانی که آن را "ذهن" می نامند، جدا کرده و از قید و بند آن رها شده اید زیرا هر دو این ها (بدن و ذهن) انباشتی از چیزهای خارج از شما.
saba284
آنچه آن را "خودم" می نامید چیزی نیست جز بازیگوشی این چهار عنصر. این در هند بسیار رایج است که بدن را بازیچه پنج عنصر می دانند. از لحاظ نسبت ترکیبی، بدن ۷۲% آب، ۱۲% خاک (زمین)، ۶% هوا، ۴% آتش و آنچه باقی می ماند فضا یا آکاش است. ارزیابی تان از همه چیز بر اساس رفتاری ست که این پنج عنصر با شما می کنند. اگر با یکدیگر همکاری نداشته باشند، هر چقدر هم که تلاش کنید اتفاقی رخ نخواهد داد. تنها با همکاری آن ها (در ابتدایی ترین جنبه ها تا متعالی ترین سطوح) است که زندگی تان تبدیل به یک امکان می شود.
توسط فنون ساده ای می توانید بوتا شودی را به طور طبیعی تمرین کنید. این روش ها، برترین روش های بوتا شوتی نیستند اما تا حدودی، پاکسازی عناصر می تواند توسط آنها به انجام برسد.
ALl
اگر می خواهید به سمت واقعیت هستی حرکت کنید باید بدانید افکار و اندیشه های شما اهمیتی ندارد، احساسات تان اهمیتی ندارد. اینکه شما چه فکر می کنید هیچ ارتباطی با واقعیت ندارد. اندیشه و افکارتان رابطه خاص و عظیمی با زندگی ندارند. ذهن فقط به وراجی چرندیاتی که از جای دیگر جمع کرده اید می پردازد. اگر آن ها را مهم بپندارید هرگز به ورای آن ها نمی روید.
به طور طبیعی، توجه شما به سمت چیزهایی می رود که آنها را مهم قلمداد می کنید. اگر افکار و احساسات شما مهم هستند، تمام توجه تان آنجا خواهد بود. این یک واقعیت روانی ست و ارتباطی با واقعیت هستی ندارد.
درد و رنج از جایی بر سر ما نازل نمی شود بلکه ساخته دست خود ما ست و کارخانه تولید آن ذهن شما ست.
ALl
زردچوبه ماده ای است که نه تنها بر روی ساختار فیزیکی بدن کار می کند بلکه بر روی سیستم انرژی تان نیز تاثیرگذار است. زردچوبه فرایند خاصی از تصفیه خون، پاکسازی بدن و سیستم انرژی را ایجاد می کند. حتی می توانید از آن به عنوان یک ماده تصفیه کننده خارجی (بیرون بدن) نیز استفاده کنید. اگر فقط مقداری زردچوبه را در سطل آبی بریزید و با آن آب، بدن خود را بشویید، خواهید دید که بدن تان زنده و درخشان می شود. مصرف منظم زردچوبه، قطعاً موجب تصفیه خون و شیمی خون می شود. خون را تصفیه کرده و انرژی های تان را شفاف و پاک می سازد.
ALl
حجم
۳۰۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۱۳ صفحه
حجم
۳۰۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۱۳ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
۳۰,۰۰۰۵۰%
تومان